آتشسوزیهای سریالی در جنگلهای خوزستان به اوج رسید
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان: از ابتدای امسال تا اواخر تیرماه، ۵۹ مورد آتشسوزی در بیش از ۵ هزار و ۳۰۰ هکتار از مناطق حفاظتشده رخ داده است
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ با گذشت یک ماه از تابستان، آتشسوزیهای سریالی در جنگلهای خوزستان حالا به اوج رسیده است. ۱۶۸ مورد آتشسوزی در مناطق حفاظتشده و جنگلها از ابتدای امسال؛ این درحالیست که هنوز تا پایان فصل گرما در خوزستان حدود سه ماه باقی مانده است. در روزهایی که خوزستان رکورد دمای بالای ۵۰ درجه را ثبت کرده، آتش از جنگلهای کرخه تا خائیز را خاکستر کرده است.
فریاد اعتراض داوطلبان مردمی به کمبود امکانات و طولانی شدن حریقها هر روز بلندتر میشود. همزمان انتقادها به نبود مدیرکل بحران استانداری خوزستان نیز بالا گرفته؛ مدیری که بیش از دو هفته است پستاش را ترک کرده و بهعنوان رئیس منطقه اقتصادی ویژه سبزوار منصوب شده است.
آنطور که اداره کل حفاظـت محیطزیست خوزستان گزارش داده، امـسال هشت منطقه حـفـاظتشـده شـامل پـارک ملـی و منطقه حفاظتشده کرخه، منطقه شکارممنوع بدیل، منطقه حـفاظتشده کـرایی، مـنطقه حفاظت شده هـفتشهیدان، منطقه حفاظتشده دز، منطقه حـفاظت شده شیمبار، منطقه حفاظت شـده خـائیـز و تـالاب هـورالعـظیمـ دچـار آتشسوزی شدهاند.
«داوود مـیـرشـکـار» مـدیـرکـل حـفــاظـت محیطزیست خوزستان میگوید: از ابتـدای امسـال تا ۲۴ تیرماه، ۵۹ مورد آتشسوزی به مـساحت بیش از ۵ هزار و ۳۰۰ هـکتار در منـاطـق حـفاظتشـده رخ داده. بیشترین تعداد حـریق ۳۷ مورد با ۲۲۵ هکتار در منـطقه حفاظـتشده کرخه و وسیعترین آتشسوزی نیز در منطقه خائیز با ۴ هزار و ۱۴۷ هکتار بوده است.»
مناطق حفاظت شده خوزستان هیچکدام پایگاه اطفای حریق ندارند. سرنوشت پنج ایستگاه اطفای حریق مصوب برای پارک ملی کرخه هنوز مشخص نیست و پایگاه شیمبار که جزو دستاوردهای دولت سیزدهم اعلام شده همچنان بدون تجهیزات است
آتـشزدن کـاه و کلش مزارع و سرایت به جنـگل، انداختن ته سیگار، شیشه و اشیائی که مثل ذرهبین عمل میکنند، ورود گردشگران و افـراد مـعتاد، آتـشزدن عـمـدی تـوسـط دامداران و اختلافات و تعارضات مردم محلی، عوامـلی است که میرشکار آنها را مهمترین دلایل این آتشسوزیها عنوان میکند: «۹۹ درصـد حـریقها عامـل انسـانی (آگاهـانه و ناآگاهـانه) دارد. عـلاوهبر ایـن، بـارندگیهـای امسـال باعـث رشـد گیـاهان علـفی شـده و خشـکشدن آنهـا باعـث گـسترش ایـن آتشسوزیها میشود.»
مناطق حفاظـتشده خوزسـتان، هیچکدام پایگاه اطفاء حـریق نـدارند. سـرنوشت پنج ایستگاه اطفاء حریق مصوب بـرای پارک ملی کرخه هنوز مشخص نیـست و پایگاه شیمبار که جزو دستاوردهای دولت سیزدهم اعلام شده، همچنان بدون تجهیزات است.
با این حال، میرشکار میگوید: «درحالحاضر تجهیزاتی مثل دمنده و آبپاش داریم. برای آتشسوزی خائیز که وسعت بالایی داشت، از هواپیمای آبپاش هم استفاده کردیم ولی در مناطق صعـبالعبور، بالگرد برای هلیبرد و پشتـیـبانی نیـروهـا لازم اسـت. اما خوزستان بالگرد ندارد و باید از اسـتانهای دیگر اعزام شـود که باتوجـهبه زمانی که برای هماهنگی صرف میشـود و با محدودیت پرواز در شب و دمای بالای روز، طول میکشد.»
زیستگاه گوزن زرد خاکستر میشود
منطقه حفاظتشده و پناهگاه حـیاتوحش کرخـه با حـدود ۱۴ هزار هکتار وسـعت، در حاشـیه رودخانه کـرخه در شـهرسـتانهای شوش و کرخه قرار گرفته که تقریباً نیـمی از آن را پارک ملی کرخه تشکیل میدهـد. این منطقه که بخشی از میراث طبیـعی خوزستان با تنوع بسیار بالای گونههای جانوری و گیاهی به شمار میرود، زیستگاه اصلی گوزن زرد ایرانی از گونههای در خطر انقراض است.
«احمد زالی» عضو انجمن دوستداران شهر و طبیعـت شـوش، مـیگوید: «هرسال شاهد تکرار آتشسوزی در جنگل کـرخـه هسـتیم؛ با وجود ایـنکه آسـیب این آتـشسوزیها برای محیطزیست بالاست و اثرش روی آلودگی هوا و تخریب خاک بسیار شـدید اسـت، بیشـتر ایـن حـریقها بهخاطر کشاورزی سـنتی و سـوزاندن بقایای مزارع کشاورزی است و جهاد کشاورزی و دولت باید آن را بـهصـورت ویـژه در برنـامه قـرار دهـد؛ درحـالیکه مـیبینیم مـسئولان فـقـط روی افزایش تولید گندم و خودکفایی و شـعار دادن متمرکز شدهاند و از آموزش کشاورزان و مقابله با این تخـلف غـافل شـدهاند. ایـنکه اغـلب کـشاورزان به سوزاندن کاه و کلش مزارعشان رو آوردهاند، نشانه مشکل در سیـستم و نبود برنامه و نـاکارآمدی مدیران است.»
او با انتقـاد از عدم آموزش کشاورزان، ادامه میدهد: «امـکانات و تجهیزات اطفاء حریق بسیار ضعیف اســت. از ســوی دیگر اعضای ستاد بحران هم در زمان آتشسوزی همکاری نمیکننـد و ستاد بحـران با سرعت وارد عمل نمیشـود و هماهنگـی بین سـازمانها مثلاً برای تـهیه یک دستـگاه لودر یـا خودروی آتشنشانی، آنقدر زمانبر و کند است که عملاً زمـان طلایـی بـرای خـاموشکـردن آتش از دست میرود.»
زالی خواستار اختصاص امکانات بهروز و کافی بهویژه برای پایش مستمر جنگلها میشود: «منطقه حـفاظتشده کرخه تنها دو پاسگاه محیـطبانی دارد که باتوجهبه وسعت منطقه، پوشـش کـافی ندارنـد و تـعداد نیـروها برای اطفاء حریق بسیار کم است.»
آتشنشانی با شاخه درختان
بخـش دیـگری از آتـشسـوزیهـای اخیر، مربوط به جنـگلهای زاگـرس در خـوزستان بوده که حدود یک میلیون هـکتار از شمال و شرق این استان را پوشانده اسـت. «نورالدین قلاوند» عضو انجمن دارستان اندیمشک و سـاکن روسـتای «تـاک آب» بـخـش الوار گرمسیری، ۹۰ درصد آتشسوزیهای زاگرس را عمدی میداند که برای تصرف و استفاده کشاورزی و یا بهدلیل اختلافات عشایری رخ میدهد.
قـلاوند میگوید: «گروه مهار آتش را در انجمن تشکیل دادیم و سعی میکنیم هم مردم محلی را آموزش دهیم و هم آگاهسازی و مـطالـبهگری کـنـیم. مـا هیچ امکانات و تجهیزاتی برای اطفاء حریق نداریم، هوا خیلی گرم اسـت و بیشتر وقتها با شاخه درختان آتش را خامـوش میکنیم. چند سال پیش دو دمنده داشتیم که حالا هر دو خراب شـده. منابـع طبیـعی بـاید پاسـخ دهـد کـه چرا اقداماتاش تأثیری در کاهش آتشسوزیها نداشته؟»
او ایجاد پاسگاه محیطبانی و تأمین تجهیزات برای اطفاء حریق را مهـمترین مـطالبه برای حـفاظـت از جنـگـلهـای زاگـرس در الـوار گرمسیری میداند: «در این منطقه حدود ۸۰ هزار هکتار جنگل بلوط داریم که رها شده و حـتـی یـک پاسگاه جنگلبانی هم ندارد. در زمـان وقوع آتشسوزی حداقل دو ساعت طـول مـیکشد که هـماهنگی کنند و در این مـدت زمـان طلایـی از دســت رفـته و حریق گسترده مـیشود. پیشـنهاد ما این است که گروههای مهار آتش با حضور مردم محلی و دهیاران تشکیل شود.»
مطالبه برای پایگاه اطفاء حریق جنگلی
«علی طهماسبی» کنشگر محیطزیست، در قلعهتل باغملک، همچنین مهمترین مطالبه را ساخت پایگاه اطفاء حـریق جـنگلی میداند: «این پـایگاههـا راه نـجات زاگرس اسـت. ما بهشدت نیازمند پایگاه اطفاء حریق جنگلی هستیم؛ آنهم یک پایگاه واقعی و استاندارد که ساختمان مجهز، پرسنل متخصص و پد و بالگرد آنکال داشته باشند، نه از آن پایگاهها که در کـرمانشـاه و لرستان ساخته شده ولی اسـمی و صوری بوده و تجهیز نشده است و فـقط چند محیطبان را الزام کردند که در آن حضـور یابند.
قرار بود در باغملک یک پایگاه احـداث شود، اما این پایگاه بهجز یک زمین خالـی، چند دیوار بتنی و دو کانکس، چیزی نیست و برخلاف ادعای مدیرکل منابع طبیعی خوزستـان در یک برنامه تلویزیونی، تکمیل نشـده است. در آتشسوزی خائیز دیدیم که هواپیـمای آبپاش تأثیری نداشت و بعد از چهار روز اعـلام کردند که مهار شده، درحالیکه حریق خودبهخود خاموش شد، چون چیزی برای سـوختن نمانده بود.»
بهگـفته او، «باغملک بیش از ۸۰ هزار هکتار پوشش بلوط دارد، درحالیکه این عرصه با ۱۰ تـا ۱۲ نفر جنـگلبان حفاظت میشود و تنها یـک دستگاه پیـکاب در اختیار دارد که آنهم گیر جلسات اداری و مراسمات است.»
در انتظار بالگرد
«سـرهنگ عـزیز قـلاونـد» فـرمـانده یگان حفاظت منابع طبیعی خوزستان، مـیگـوید: «از ابتدای امسال ۱۰۹ فقره حریـق بـه مــسـاحت ۱ هزار و ۲۰۰ هکتار در خوزسـتان رخ داده اســت. از این تعداد ۸۴ درصـد در مراتع بوده و خوشبختانه خسارت به جـنگلهـا زیاد نبود. انـدیکا با ۳۰ فقره و بهبهان و مسجدسلیمان هـرکدام با ۱۳ فقره بیـشترین آتشسوزیها را داشـتند. تنها سه مـورد از آتـشسـوزیها بـهدلـیـل طبیـعی (صاعـقـه) رخ داده و ۹۰ درصـد آنها بهدلیل عوامل انسانی (عمـدی و غیرعمدی) است. ۶ مورد از حریقها عمدی بوده که پرونده قضایی تشـکـیل شـده و مـابقـی یعنی ۷۸ درصد بهخاطر سرایت از زمینهای کشاورزی بوده است.»
او خـوزستـان را متفاوتترین استان کشور در زمـینـه حـریــق جـنـگل تـوصیف میکند: «خوزستان ســومین اسـتان زاگرسی کشور اســت. بـرخـلاف ذهنیـت بسیاری که آن را بیـابانی تصور میکنند، بیش از یک میلیون هکـتار اراضی کشاورزی و دو سه نوبت کشت سـالانه دارد. ایـن درحالیست که کشاورزان راحتترین راه را سوزاندن کاه و کلش مزارع میدانـند و هـمجـواری مـزارع با جنگلها و دمای بالای هوا، باعث گسترش آتشسوزی میشود. امسال تقریباً همه آتش سوزیهای وسیع از باغملک تا دزپارت و خائیز، ناشی از آتشزدن زمین کشاورزی بود.»
قـلاونـد در پـاسـخ به انتـقادات میگوید: «باتـوجهبه بـارندگیهای امسـال و افزایش پوشش گیـاهی، پیـشبـینی حـریق را کرده بودیـم و غـافلگیر نشــدیم. بههـمیندلیل، اقـداماتی مثـل تعلیف دام، آتشبر و قرق انجام دادیم. اما مسائلی وجود دارد که باعث میشود اطفاء حریق آنطور که مطلوب است انجام نشود. ما سطح حفاظت را باید بهنسبت داشتهها ارزیابی کنیم. پنج میلیون هکتار اراضـی مـلـی در خـوزسـتان داریـم، ولـی تجـهیزاتمان با وسـعت اسـتـان و مـنابع اقتصادی و رتبه کشاورزی همخوانی ندارد. مناطق صعبالعبور است، خوزستان بالگرد ندارد و ما باید التماس کنیم تا یک بالگرد در اختیارمان قرار گیـرد. این هماهنگیها چند ساعت طول میکـشد و باعث میشود زمان طلایی برای مهار آتش از دست برود. از سوی دیگر تعداد نیروها کم و اغلب قراردادشان شرکتی است که اضافهکار و مأموریت دریافت نمیکنند. با این حال در دمای ۶۰-۵۰ درجه که در کشور بیسابقه است، همین نیروها دارند کار میکنند و سعی کردیم کمبود نیرو را جبران کنیم. مثلاً برای خائیز از اندیمشک، امیـدیه، انـدیـکا، ایـذه و بـاغـمـلـک نیرو فرستادیم.»
بهگفته او، «سـه پایـگاه اطـفاء حریق در باغـملک، بهبـهان و حمیدیه پیشبینی شده است، ولی بهدلـیل کمبود اعتبار، تاکنون به اتمام نرسیده اسـت. پایگاه باغملک و بهبهان از نظـر ابنیه و نیـرو، حـدود ۵۰ تا ۶۰ درصد پیشـرفت دارنـد، ولـی هیچکدام از پایگاهها تجهیز نشده است.»/ پیام ما