گفتوگو با هایده شیرزادی درباره چند دهه تلاش برای بازیافت زباله در شهرهای کشور:
ما فقط یک ایران داریم و محیطزیست وارداتی نیست
بسیاری «دکتر هایده شیرزادی» را بهعنوان کارآفرین دوستدار زمین یا «مادر زمین» میشناسند، بانویی که ایده راهاندازی مرکز بازیافت زباله در شهر کرمانشاه را اجرایی کرد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ در سالهای اخیر افزایش بیرویه تولید پسماندها و مدیریت ناکارآمد آن، ایران را در آستانه یک بحران زیستمحیطی قرار داده است.
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی، تولید پسماند بهویژه در شهرهای بزرگ بهطور چشمگیری افزایش یافته و این موضوع نگرانیهایی جدی درباره آلودگی محیطزیست و سلامت عمومی ایجاد کرده است، نگرانی که در کرمانشاه و سایت بازیافت پسماند در این استان دیده نمیشود؛ چراکه در این سایت هیچ ماده غذایی دفن نمیشود و تمام زبالههای غذایی شهر کرمانشاه به کود آلی تبدیل میشوند.
دکتر شیرزادی، اکولوژیست و فعال محیط زیست، یکی از بزرگترین بحرانهای محیط زیست ایران را تبدیل به یک فرصت کرده، او بهجای آنکه کوهی از زباله و پسماند درست کند، کوه کود آلی درست کرده است. در ادامه و برای آشنایی بیشتر با این کارشناس و بانوی توانمند ایرانی گفتوگویی با وی انجام شده که مشروح آن را میخوانید:
توضیحاتی درباره خودتان، تحصیلات و رشته کاریتان را بیان بفرمایید.
من هایده شیرزادی، زاده گیلانغرب از استان کرمانشاه هستم. برای معلمی دوره راهنمایی در دانشسرای راهنمایی رشته حرفه و فن تحصیل نمودم و در سال 1357 معلم مقطع راهنمایی شدم. سال 1360 بهدلیل یکسری تنگنظریها به اصطلاح پاکسازی شدم و از کار و ادامه تحصیل ممنوع شدم.
تصمیم گرفتم به کشور دیگری بروم و دانش کشاورزی نوین را یاد بگیرم و بعد به ایران برگردم و در این بخش کار کنم تا دیگر کسی نیاید بگوید اجازه کار نداری. با تلاش فراوان به آلمان رفتم دانشآموخته 2 رشته کشاورزی بینالملل و اکولوژی حفاظت محیطزیست از کشور آلمان هستم.
از سال 1377 بهعنوان یک کارآفرین زیستمحیطی- اجتماعی کار میکنم.
از چه زمانی و با چه انگیزهای اقدام به این فعالیت نمودید؟
زمانیکه رشته کشاورزی بینالملل در آلمان را شروع کردم با طرح تفکیک پسماندهای آلی در مبدا (با استقرار مخازن سبز رنگ) برای تبدیل به بیوکمپوست که برای اولینبار در دنیا در همان شهر زیر نظر دانشگاه کاسل انجام گرفت، آشنا شدم.
با خودم گفتم این طرح خوبی است، هم مشکل پسماند حل میشود هم کمپوست برای کشاورزی پایدار ایجاد میشود.
پس از اتمام رشته کشاورزی بینالملل در سال 1371 به ایران برگشتم و به شهرداری کرمانشاه پیشنهاد اجرای طرح بیوکمپوست را ارائه نمودم.
شهرداری کرمانشاه بهدلیل شرایط بعد از جنگ و اولویت نداشتن سیاستهای زیستمحیطی در ایران شرایط پذیرش و اجرای طرح را نداشتند.
مجدد به آلمان برگشتم و برای رشته اکولوژی حفاظت محیطزیست پذیرش گرفتم؛ بهطور تخصصی درخصوص موضوع پایاننامه و پژوهشهای دکترا شاخص مدیریت پسماند سیستمهای مناسب کمپوست برای کشورهای در حال توسعه را انجام دادم.
همزمان با پیگیری اجرای طرح برای شهر کرمانشاه، اجرای طرح را به استانهای شمالی کشور که بهدلیل بالا بودن آبهای زیرزمینی مشکلات زیستمحیطی بیشتری ناشی از دفن پسماند را دارند و همچنین شهرداری تهران بهعنوان پایلوت پیشنهاد نمودم.
به هردلیلی ناآگاهی، اولویت نداشتن محیطزیست و... هیچ یک از شهرداریها تمایل به اجرای طرح نداشتند.
درنهایت در سال 1375 بهعنوان یک اکولوژیست در راستای کاهش آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از دفن پسماندها تصمیم گرفتم خود مجری طرح شوم و جواز تاسیس اولین واحد بیوکمپوست ایران از سازمان صنایع استان کرمانشاه را دریافت نمودم.
در ابتدا قصد تاسیس شرکت و کارآفرینی نداشتم. هدفم ارائه یک الگوی مناسب برای پردازش و بازیافت پسماند و کاهش آلودگیهای ناشی از دفن پسماندها بهعنوان مشاور بود.
با توجه به اینکه اجرای طرح همراه با آموزش همگانی برای تفکیک پسماندهای آلی (غذایی-باغچهای) در مبدا بود، نیاز به همکاری با شهرداری کرمانشاه داشت.
دو سال دیگر پیگیری کردم، اما شهرداری وقت کرمانشاه شرایط را برای همکاری فراهم نکرد. با تغییر شرایط سیاسی و مدیران در سال 1377، به پیشنهاد شهردار وقت کرمانشاه، شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه را برای اجرای پروژههای مدیریت پسماند شهر کرمانشاه در تاریخ 1377/08/07 تاسیس نمودیم و جواز تاسیس به نام شرکت بازیافت انتقال یافت. عملیات اجرای پروژه 2 سال زمان برد.
از سال 1380 فرآیند تولید کمپوست همراه با آموزش شهروندان با توزیع سطل سبز برای تفکیک پسماندهای آلی (غذایی- باغچهای) در مبدا انجام گرفت. سپس پسماندهای آلی (غذایی-باغچهای) جداگانه جمعآوری و به سایت کمپوست کرمانشاه انتقال یافت.
در سال 1383 برای اولینبار در ایران جمعآوری پسماندها به روش مکانیزه با استقرار مخازن 240 لیتری در 2 رنگ سبز (برای پسماندهای آلی) و خاکستری (برای سایر موارد بهداشتی) و یک گونی زرد (برای پسماندهای دارای ارزش بازیافتی) شروع گردید.
با توجه به اینکه هنوز قانون پسماند در ایران وجود نداشت (همزمان از طریق وزارت کشور پیگیری نمودم که لایحه قانون پسماند تهیه شود)، اجرای برنامه های آموزش تفکیک پسماندهای آلی (غذایی – باغچهای) در مبدا هم نیاز به اعتبار داشت. لذا در مدت 3 سال فقط 90 هزار خانوار تحت پوشش طرح آموز تفکیک پسماندها قرار گرفتند، چون اعتبار شهرداری کرمانشاه برای اجرای طرح بسیار محدود بود.
در سالهای 1383 تا 1386 در 2 مرحله ماشینآلات پردازش به روش کاهش حجم فیزیکی-بیولوژیکی خریداری گردید، بهطوریکه 150 تن/روز از پسماندها بهصورت تفکیک شده به پروژه بازیافت پسماند انتقال داده میشد و 250 تن/روز بهصورت مخلوط در محل کارخانه بازیافت پسماند جداسازی و پردازش میگردید، بهطوریکه 70 درصد پسماندها بازیافت و 30 درصد بهعنوان پسسرندی به محل دفن انتقال داده میشد.
در سال 1388 باز هم برای اولین بار در ایران اقدام به خرید تکنولوژی پردازش مناسب برای پردازش 30 درصد پسماند پسسرندی با هدف جداسازی پسماندهای دارای ارزش حرارتی RDF (Refuse Derived Fuels) برای سوخت جایگزین در کارخانه سیمان نمودم. روزانه 650 تن پسماند شهر کرمانشاه پردازش و بازیافت میگردد.
موقعیت استان کرمانشاه و شهر کرمانشاه به لحاظ تولید زباله و تبدیل آن به کمپوست را بیان کنید
در استان کرمانشاه با جمعیت حدود 2 میلیون نفر، حدود 1400 تا 1500 تن/روز پسماند تولید میشود.
در شهر کرمانشاه حدود 700 تا 750 تن/روز پسماند تولید میشود که بخشی (حدود 100 تا 130 تن/روز) آن را که پسماندهای دارای ارزش بازیافتی (فلز، پلاستیک، کاغذ، کارتن، ظروف یکبارمصرف و...) است، زبالهگردها جداسازی میکنند.
حدود 600 تا 620 تن/روز آن به پروژه بازیافت پسماندهای شهر کرمانشاه انتقال داده میشود. حدود 30 تن/روز هم پسماندهای شهرها و روستاهای مجاور به پروژه بازیافت پسماند انتقال داده میشود، یعنی درمجموع روزانه 650 تن/روز پسماندهای شهر کرمانشاه و حومه آن پردازش و بازیافت میگردد.
در سایر شهرها و روستاهای استان هم حدود 700 تا 750 تن/روز پسماند تولید میگردد. از همان ابتدا در 6 منطقه پیشنهاد اجرای پروژه را دادم. حتی برای شهر گیلانغرب، زادگاهم، مطالعات آن را انجام دادم.
با پیگیری شورای شهر و شهرداری وقت گیلانغرب موفق به جذب حمایت وزارت کشور شدند، پروژه در سال 1382 اجرا گردید، بعد بهدلیل تغییر مدیریتها تعطیل شد و بلاتکلیف مانده است.
مطالعات شهرها و روستاهای منطقه اسلامآباد، کرند غرب، دالاهو، گهواره، سرمست و حمیل را هم انجام دادیم، وزارت کشور بخشی از اعتبار را پرداخت کرده، 75 درصد سایت و سوله نیز احداث شده است.
شرکت بازیافت جواز تاسیس آن را دریافت کرده و بخشی از ماشینآلات را خریداری کرده است؛ اما بهدلیل نبود سیاستهای حمایت از پروژه های بازیافت پسماند بلاتکلیف مانده است.
برای شهرهای منطقه قصرشیرین و سرپلذهاب هم مطالعات را انجام دادیم و جواز تاسیس دریافت شده است. برای 3 منطقه دیگر هم هنوز اقدامی صورت نگرفته است.
ویژگیهایی که این اقدام شما دارد از لحاظ زیستمحیطی، کشاورزی و دیگر موارد را بفرمایید
بهعنوان یک اکولوژیست در راستای توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست، روشهای متفاوت زباله سوزی، پردازش فیزیکی–بیولوژیکی MBWT (Mechanical-Biological Waste Treatment)، همچنین تولید بیوگاز و دفن اصولی را مقایسه نمودم.
سپس مناسبترین روش یعنی با کمترین سرمایهگذاری و بیشترین کارایی را انتخاب نمودم و در 3 مرحله از سالهای 1379 تا 1389 ماشینآلات فرآیند پردازش فیزیکی-بیولوژیکی تا مرحله تولید RDF (یعنی تولید کمپوست، جداسازی مواد دارای ارزش بازیافتی و جداسازی مواد دارای ارزش حرارتی) را از کشورهای آلمان و اتریش خریداری نمودیم.
در مرحله پردازش فیزیکی با دستگاههای خردکن، سرند دوار، سرند دیسکی، سرند لرزشی، سرند ستاره ای، نوارهای نقاله و مگنت، پسماندهای آلی (غذایی-باغچهای)، پسماندهای دارای ارزش بازیافتی و پسماندهای دارای ارزش حرارتی جداسازی میگردد و در مرحله پردازش بیولوژیکی پسماندهای آلی (غذایی-باغچهای) جداسازی شده با استفاده از دستگاههای همزن هوادهی میشود و پس از اتمام فرآیند تخمیر با استفاده از دستگاههای سرند دوار و خالصسازی کمپوست دانهبندی و آماده فروش میگردد.
بهطوریکه سالانه حدود 220 هزارتن پسماند پسماندهای شهر کرمانشاه به روش کاهش حجم فیزیکی-بیولوژیکی به شرح ذیل پردازش و بازیافت میشود:
˗ 70 درصد آن (150 هزار تن/سال) پسماندهای آلی (غذایی-باغچهای) است که پس از فرآیند تخمیر (حدود 45 درصد کاهش رطوبت و فرآیند تخمیر) 25 درصد آن یعنی حدود 50 هزار تن بهعنوان کمپوست دانهبندی میگردد.
˗ 10 درصد آن را پسماندهای دارای ارزش بازیافتی ارزشمند (کاغذ، فلز، پلاستیک، شیشه و...) که زبالهگردها این بخش را جداسازی و کمتر از 2 درصد آن به کارخانه بازیافت انتقال داده میشود. حدود 8 درصد را پسماندهای دارای ارزش بازیافتی کم ارزش (شیشه،کیسه پلاستیک، گونی،کفش، بستهبندی و...) تشکیل میدهد درمجموع حدود 15 هزار تن انواع مواد قابل بازیافت جداسازی میشود. برای جداسازی کیسههای پلاستیک که حدود 6 درصد پسماندها است، چون از محل جداسازی و فروش آن هزینه های دستمزد تامین نمیگردد، لذا بیشتر این پسماندها به بخش مواد دارای ارزش حرارتی اضافه میگردد.
˗ حدود 12 درصد پسماندها فقط دارای ارزش حرارتی میباشد، یعنی ارزش بازیافتی ندارد (بخشی از پسماندهای یکبارمصرف، جلد بستهبندیها، موارد بهداشتی، منسوجات و...) که با محاسبه بخشی از پسماندهای دارای ارزش بازیافتی کمارزش (6 درصد کیسه های پلاستیک) بیش از 20 درصد میباشد و با جداسازی بخشی از آن و کاهش رطوبت به حدود 18 درصد (40 هزار تن/سال) مواد قابل تبدیل RDF میرسد. یعنی حدود 18 درصد (40 هزار تن/سال) پسماندهای مواد دارای ارزش حرارتی (انواع کیسههای پلاستیک، مواد بستهبندی، لاستیک، بهداشتی، منسوجات و...) جداسازی و اگر بهعنوان انرژی جایگزین در کارخانه سیمان استفاده شود، 20 میلیون مترمکعب گاز صرفهجویی میشود. چون هنوز سیاستهایی برای الزام مصرف آن در کارخانههای سیمان ایجاد نشده در شرایط موجود 20 درصد پسماندهای شهر کرمانشاه که 18 درصد آن مواد RDF است دفن میگردد، که اگر استفاده شود دفن پسماند کرمانشاه به حدود 2 درصد میرسد.
با اجرای این فرآیند براساس محاسبات سالانه از انتشار 700 هزار تن گاز گلخانهای، تولید 100 هزار مترمکعب شیرابه و نابودی 2 هکتار زمین برای محل دفن جلوگیری شده است. در 24 سال فرآیند پردازش پسماندها از نابودی بیش از 40 هکتار زمین جلوگیری شده است.
ایجاد 175 شغل مستقیم (با راهاندازی فرآیند RDF حدود 25 شغل دیگر یعنی درمجموع 200 شغل ایجاد میشود)
برای پردازش و بازیافت پسماندهای عمرانی و ساختمانی هم برای اولین بار در ایران در سال 1392 دو خط ماشینآلات با تکنولوژی روز دنیا برای ظرفیت 1500 تن/روز خریداری و راهاندازی گردید. در شرایط موجود بهدلیل عدم قرارداد برای پرداخت هزینه های آن بلاتکلیف است.
در طول این سالها چه نهاد یا سازمانی به شما کمک کردند؟ و اگر نکردند به چه دلیل؟
اجرای پروژه پردازش و بازیافت پسماندها مانند یک واحد اقتصادی نیست (تولید رب گوجه، تولید لبنیات و....) که من یک کارخانه احداث میکنم، مواد اولیه آن را خریداری میکنم، بعد محصول تولید میکنم و به بازار عرضه و تمام هزینه های تولید و بازگشت سرمایه و سود خود را نیز محاسبه میکنم. اجرای پروژههای پردازش و بازیافت پسماندها تا مرحله امحاء نهایی در راستای کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و توسعه اجتماعی–زیستمحیطی، یعنی سود اجتماع است.
در تمام کشورهای توسعهیافته همانند سایر زیرساختهای شهری در توسعه شهری برای آن برنامهریزی میشود.
دولتها اعتباراتی پرداخت میکنند و هزینههای مدیریت پسماند هم از تولیدکنندگان یعنی مردم و واحدهای اداری–تجاری دریافت میگردد، زیرا از محل درآمد آن هزینههای آن تامین نمیگردد.
در کشور ایران که ما هنوز قانون پسماند نداشتیم، 20 سال است که قانون پسماند تصویب شده ولی در عمل اجرا نمیشود، یعنی برای شهرداریها هزینه دارد، از مردم هم نمیتواند هزینههای بهای مدیریت پسماند را دریافت کند. لذا نیاز به تخصیص بودجه و همکاری و پشتیبانی نهادهای استانی و کشوری دارد.
لذا از سالهای 1371 تا 1377 یعنی به مدت 6 سال تلاش کردم با نوشتن مقاله و ارائه گزارشهایی مسئولین شهرداری، استانداری، سازمان محیطزیست و سازمان صنایع را به اهمیت اجرای این طرح توجیه کنم.
در سال 1377 موفق شدم برای اولینبار در ایران بهعنوان یک کارشناس دارای تخصص با مجوز استانداری کرمانشاه، با شهرداری کرمانشاه بهصورت مشارکتی شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه را تاسیس کنیم و با حمایت استانداری، سازمان محیطزیست و سازمان صنایع استان درخواست اعتبار وام برای اجرای پروژه را نمایم، سپس از وزارت کشور حمایتهای مالی دریافت نمودیم.
وزرات جهاد کشاورزی در زمان اجرای طرح متعهد شده بود که کمپوست را خریداری کند و بین کشاورزان تقسیم کند.
برای اجرای طرح آموزش تفکیک پسماندها که برای اولینبار در ایران در شهر کرمانشاه انجام میگرفت، آموزش و پرورش استان اجازه داد آموزش را از طریق مدارس شروع نماییم، یعنی ابتدا در تمام کلاسها طرح را با استفاده از پلاکاردها معرفی کردیم، سپس آموزش خانوار و واحدهای اداری-تجاری شروع گردید.
صدا و سیمای استان با پرداخت هزینهای به شرکت سروش برای تهیه فیلمهای آموزش تفکیک پسماندهای آلی تهیه و هفته ای 2 بار پخش میکرد.
شهرداری کرمانشاه تقبل کرد که هزینه اجرای طرح آموزش تفکیک پسماندها در مبدا را پرداخت کند، 40 کارشناس بهداشت و محیطزیست را استخدام و پس از آموزشهای لازم به مدارس و درب منازل برای آموزش چهره به چهره مراجعه کردند، بهطوریکه 75 درصد شهروندان در طرح تفکیک پسماندها مشارکت داشته باشند. روزنامه های محلی هم گزارشی در خصوص طرح مینوشتند.
شهرداری کرمانشاه با مصوبه شورای شهر در ایران پیشگام هستند، تا 60 درصد بهای خدمات پردازش پسماند را پرداخت میکنند. اگر پرداخت نکنند این پروژه نمیتواند ادامه کار دهد.
درواقع اجرای این طرح با وجود مبارزه های بسیار با حمایتهایی شروع و ادامه کار داده، و من خودم را فقط یک فرد تاثیرگذار میبینم.
چرا حمایت کردند؟ چون از همان ابتدا گزارشهایی تهیه و توضیح دادم که از هر تن پسماند 400 متر مکعب گاز گلخانهای و 500 لیتر شیرابه ایجاد میشود و زمین نابود میگردد.
شعار من این بود که محیطزیست وارداتی نیست، باید در محل و محیط آن را با خرد جمع و همکاری تمام جامعه حفظ کرد.
فعالیتهای ما مورد توجه قرار گرفت، صدها جایزه استانی منطقهای و بینالمللی را دریافت داشته، از جایزه ملی محیطزیست، کارآفرین برتر ملی، جایزه زن نخبه، مشعلدار المپیک 2018، دریافت جوایز اتحادیه اروپا در پاریس، وین، بروکسل و رم تا جایزه کارآفرین برجسته جهان در سال 2020 و چندین فیلم و دهها گزارش از صدا و سیما پخش گردید و فیلم مستند مادر زمین تهیه شد.
دستاوردهای فرآیند پردازش پسماندهای شهر کرمانشاه از همان ابتدا مورد بازدید بسیاری از شهرداران و مسئولین سایر استانها و کشورهای دیگر قرار گرفت، بهطوریکه در سالهای 1381 تا 1387 مشاوره فاز مطالعاتی بیش از 100 شهر و 5000 روستای ایران را انجام داده و مرحله نظارت بر اجرای کامل و یا بخشی از پروژه های 15 سایت را در سایر شهرهای ایران انجام داده است. اولین پروژههای مشارکت پردازش و بازیافت پسماندها را برای چند شهر در استان اصفهان انجام داده که راهکار کشور گردید.
چرا اجرای طرح تفکیک پسماند در مبدا ادامه پیدا نکرد؟ و پدیده شوم زبالهگردی تمام شهرهای ایران را فراگرفته است؟ چرا کمپوست تولید شده کرمانشاه که بیش از 600 هزار تن است، انبار شده؟ چرا از سال 1390 حدود 40 هزار تن پسماندهای دارای ارزش حرارتی برابر 20 میلیون مترمکعب گاز که میتواند برای مصرف 15 هزار خانوار جایگزین شود، استفاده نمیگردد؟ چرا قانون پسماندها که در سال 1383 تصویب گردید اجرا نمیشود؟ چرا سازمان محیطزیست از ابزار قانونی برای ملزم کردن شهرداریها به اجرای طرحهای پردازش و بازیافت پسماند استفاده نمیکنند؟ و صدها چرا! این یک موضوع ملی است.
برای اینکه پسماند را هنوز بهعنوان طلای کثیف میبینند و بهعنوان یک بیماری و آفت ملی نمیبینند. اگر طلای کثیف است چرا این طلا را شستشو نمیدهند و ثروت ایجاد نمیکنند ؟
برای اینکه اجرای پروژه پردازش و بازیافت پسماندها همانند بیماری است و باید درمان شود و درمان هزینه دارد! جامعه نیاز به آگاهسازی همگانی برای ایجاد مسئولیت اجتماعی دارد تا همگان بپذیرند که بهای خدمات مدیریت پسماند یک نفر در ماه کمتر از بهای یک کیلوگرم میوه یا سفارش یک قهوه یا خرید 2 بطری نوشابه است. برای اینکه نگاه مسئولین در عمل توسعه پایدار نیست و سیاستهای کوتاهمدت دارند و سیاست محیطزیست را فقط در حرف دارند و در عمل نیست!
آیا برای برپایی این مجموعه و شرکت بازیافت تسهیلات دریافت کردهاید؟
با توجه به اینکه اجرای این پروژه در چند مرحله انجام گرفت، در مرحله شروع اجرای طرح در سال 1378 مبلغ 400 میلیون تومان از اعتبارات استان از بانک ملی وام گرفتیم که آسان نبود، زیرا وام برای پروژههای با توجیهات اقتصادی پرداخت میکنند و من از همان ابتدا اهداف طرح را توضیح داده بودم که هدف کاهش آلودگی زیستمحیطی است، محصولی که تولید میشود کمپوست است و برای کشاورزی مناسب است.
بهای تمام شده کمپوست را محاسبه کرده بودیم و وزارت کشاورزی وقت هم اعلام کرده بود که خرید کمپوست را تضمین میکند. کارشناسانی در بانک ملی بودند که اهمیت موضوع را بررسی کردند و حمایت نمودند.
وزارت کشور پس از 3 سال کار شرکت بازیافت در راستای اجرای پروژه های زیستمحیطی تصمیم به حمایت گرفتند و بین سالهای 1383 تا 1385 درمجموع 1/7 میلیارد تومان اعتبار بلاعوض برای تکمیل پروژه پردازش و بازیافت و اجرای طرح تفکیک پسماندها در مبدا به شهرداری کرمانشاه پرداخت کردند و در این پروژه هزینه و سرمایهگذاری گردید.
همچنین وزارت کشور 1/7 میلیارد تومان بابت بهره بانکی وامهای دریافتی از بانک ملی پرداخت نمودند که تمامی اعتبارات بابت هزینههای پردازش پسماند لحاظ شده است، یعنی از بهای تولید کمپوست برای کشاورزان کسر گردید.
در چند مرحله هم از بانک ملی بابت هزینههای در گردش وام دریافت گردید. در سال 1403 مبلغ 5 میلیارد تومان هم از محل صندوق ملی محیطزیست از بانک ملی وام دریافت گردید.
همچنین از بانک تجارت حدود 3میلیارد تومان بابت بخشی از سرمایهگذاری طرح بازیافت پسماندهای عمرانی و ساختمانی دریافت گردید. بیشتر سرمایهگذاری هم از محل آورده سهامداران انجام گرفته است.
در مجموع از سالهای 1380 تا 1403 مبلغ 8 میلیون یورو سرمایهگذاری ارزی و 30 میلیارد تومان سرمایهگذاری ریالی انجام گرفته است که براساس نرخ روز بیش از 900 میلیارد تومان برآورد میشود.
کمپوست تولیدی خود را به چه صورت و از چه طریق به دست کشاورزان میرسانید؟
همانطورکه توضیح داده شد در کشورهای توسعه یافته تمامی پسماندها پردازش و بازیافت میشوند و هزینههای آن از تولیدکنندگان دریافت میشود، بهعنوان مثال در کشورهای آلمان و اتریش یک کارخانهای پسماندهای آلی را بهصورت تفکیک شده در مبدا یا بهصورت مخلوط (یعنی باید در محل با استفاده از امکانات جداسازی کند) تحویل میگیرد.
بستگی به روش فرآیند آن و اینکه آیا در فرآیند باز یا بسته تخمیر و تبدیل به کمپوست میشود بین 80 تا 150 یورو برای هر تن از شهرداری دریافت میکند، آن واحد ممکن است متعلق به شهرداری باشد یا بخش خصوصی.
از محل دریافت آن تعرفه تمامی هزینههای جاری و بازگشت سرمایه و سود خود را محاسبه میکند، بهطوریکه بهای تمام شده کمپوست صفر میشود و کمپوست بهصورت رایگان به کشاورزان تحویل داده میشود.
بخش بسیار کمی از کمپوست هم توسط شرکتهای بستهبندی برای فروش در فروشگاه ارائه میدهند و هزینه تجاری و بستهبندی را محاسبه میکنند.
با توجه به اینکه هر کشاورز باید برای هر هکتار 10 تن کمپوست در زمین آبی و 5 تن کمپوست در زمین دیم مصرف کند، اگر بهای تمام شده کمپوست که براساس که براساس نرخ روز (بیش از 2500 تومان/کیلوگرم) است بخواهد پرداخت کند، کشاورز توان خرید آن را ندارد؛ لذا هم در راستای کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و هم در راستای احیای خاکهای کشاورزی (57 درصد خاکهای کشاورزی ایران میزان ماده آلی آن کمتر از یکدرصد است، باید بین 5 تا 10 درصد باشد) و تولید محصول سالم تا زمانیکه شرایط فراهم شود و شهروندان مسئولیت اجتماعی خود را یاد بگیرند که هزینه بهای خدمات پسماند را بهطور کامل پرداخت کنند و وزارت جهاد کشاورزی باید یارانه مصرف کمپوست را پرداخت کند.
در سال 1375 زمانیکه مجوز تولید کمپوست از پسماندها را از وزارت صنایع دریافت نمودم و وزیر وقت کشاورزی طی مکاتبهای اعلام کرد اگر شهرداریها کمپوست تولید کنند تضمین خرید آن را خواهد نمود. در سال 1377 هم شورای اقتصاد یارانه مصرف کمپوست را مصوب کرد، اما تحقق نیافت.
در سال 1381 که موفق شدیم استاندارد کلاس A کمپوست برابر کمپوست آلمان و کانادا را از مرکز تحقیقات آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی دریافت کنیم، از سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه درخواست نمودیم براساس تعهداتی که اعلام کردند یارانه مصرف کمپوست به کشاورزان را بپردازند. سازمان جهاد کشاورزی ابتدا از سالهای 1383 تا 1386 تحقیقات بر روی کمپوست تولیدی شرکت بازیافت را انجام داد. پس از 4 سال نتایج مثبت استفاده از کمپوست تولیدی کرمانشاه اثبات و نتایج آن در جلسهای در استانداری کرمانشاه ارائه گردید. مصوب نمودند که شهرداری کرمانشاه 50 درصد هزینه های پردازش پسماندها، استانداری 25 درصد یارانه مصرف کمپوست و سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه 25 درصد را پرداخت کنند. 5 درصد هم کشاورزان، به مدت 3 سال سازمان جهاد کشاورزی استان یارانه مصرف کمپوست را پرداخت و کشاورزان با حواله سازمان جهاد کشاورزی کمپوست را حمل کنند. در خرداد ماه 1390 با تغییر مدیریت سازمان جهاد کشاورزی استان از ادامه انجام قرارداد که تعهد داشتند، یارانه سالیانه 50 هزار تن کمپوست را پرداخت کنند، بهصورت یک طرفه قطع کرد. شهرداری کرمانشاه تعهدات خود را انجام داد، اما استانداری انجام نداد.
در شرایط موجود تعداد کمی از کشاورزان که قبلا از کمپوست استفاده کردند و تاثیرات آن را در خاکهای کشاورزی و افزایش محصول و کاهش مصرف کودهای شیمیایی دیده اند، اقدام به خرید کمپوست میکنند. دو شرکت هم که تولید گرانول کمپوست میکنند، با 25 درصد نرخ بهای تمام شده کمپوست خریداری میکنند. از شهرهای دیگر خریدار هست، ولی هزینه حمل آن بیشتر از بهای خرید آن است، باز هم برایشان گران است.
انتقاد شما از مسئولین مربوطه به خصوص وزارت کشاورزی چیست؟
بهعنوان کسی که هم کشاورز زاده است هم دانشآموخته رشته کشاورزی بینالملل از کشور آلمان است؛ یعنی هم با خاک آشنا هستم هم با آلایندهای خاک آشنا هستم هم بهعنوان یک اکولوژیست که 3 دهه است تلاش میکنم بهصورت علمی–اجرایی ارتباط بین کشاورزی و محیطزیست ایجاد کنم، مسئولین کشاورزی میدانند که خاکهای کشاورزی ایران در چه وضعیتی هست و میزان مصرف بالای کودهای شیمیایی چه تاثیرات منفی در خاک و محصولات دارد.
مصرف کمپوست در بلندمدت باعث میشود که حجم خاک بیشتر شود، یعنی چسبندگی خاک کم میشود، درنتیجه تبادل هوا در خاک ایجاد شود، تبادل هوا موجب فعالیت میکروارگانیسمها و در نتیجه تولید هوموس میشود و خاکهای کشاورزی برای نسل های حال و آینده مجدد بازسازی میشود.
علاوه بر این کمپوست دارای ماکرو و میکروالمنتها میباشد، بخشی از ارزشهای غذایی را تامین میکند و کشاورز میتواند کود شیمیایی کمتری مصرف کند. کمپوست مصرف آب را تا یک سوم کاهش میدهد، بیماریهای قارچی را کم میکند.
مسئولین وزارت کشاورزی میدانند هرساله مساحت زمین کشاورزی به لحاظ استفاده برای زیرساختمانهای شهری کمتر میشود و کیفیت خاکهای کشاورزی هم بهدلیل نوع کشاورزی مستمر، مصرف کود شیمیایی و سموم بحرانیتر میشود؛ لذا بهعنوان وظیفه ذاتی که خاکهای کشاورزی را برای نسل حال و آینده حفظ کنند و محصولات سالم را در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند همانند بودجه های کلانی که دولت بابت حفاظت از خاک ایران در مرزهای کشور انجام میدهد، باید اعتباری برای حفاظت از خاکهای ایران زمین در داخل هم تخصیص دهد (سالانه 1000 هکتار زمین بابت دفن پسماندها و نخاله های ساختمانی نابود میشود). چه در بخش استفاده از کمپوست و سایر مواد آلی برای احیای خاکهای کشاورزی هزینه شود، ایجاد اشتغال و استفاده از پسماندها بهعنوان مواد اولیه برای توسعه پایدار کشور هم که دیگر جای خود دارد.
مسئولین وزارت کشور هم بهدلیل نبود اعتبار هنوز نتوانسته اند راهکاری برای فراگیر نمودن اجرای پروژه های پردازش و بازیافت پسماند فراهم کنند. باید دولت اعتبار ملی برای حل مشکل پسماند در بودجه پیشبینی کند.
نظرتان درمورد انواع کودهای وارداتی چیست؟ آیا کودهای داخلی قدرت تامین و نیاز کشاورزی را دارد؟
درمورد کودهای وارداتی منطقه یا کودهای داخلی، اگر منظور کودهای شیمیایی است در ایران بیشتر 3 نوع کود شیمیایی ازت (NPK) کلسیم و فسفات مصرف میشود که بیش از 5 دهه است به لحاظ افزایش تولید با سوبسید به کشاورزان ترویج میگردد و کشاورزی ایران بسیار وابسته به استفاده از کودهای شیمیایی مخصوص شده است.
براساس آمار 90 درصد کودهای شیمیایی در ایران تولید میشود. بخشی وارداتی است بخشی هم کودهای ترکیبی ویژه برای کشاورزی، باغبانی و... وارد میشود.
براساس اعلام شرکت حمایتی وزارت کشاورزی نیاز ایران به کودهای شیمیایی 5 میلیون تن/سال است، من آمار دقیقی در دسترس ندارم، چون در سایتها آمارهای متناقضی هست. در ایران کود ازت تولید و صادر میشود ولی فسفات و پتاس وارد میشود. قطعاً به واردات نوعهایی از کود برای کشاورزی، باغبانی و... نیاز هست. اگر سیاستگذاریها که برای یارانه کودهای شیمیایی پرداخت میشود بخشی هم برای کمپوست پرداخت شود نه فقط مصرف کودهای شیمیایی کمتر میشود، بلکه خاکهای کشاورزی احیا میشود.
در پایان اگر صحبتی و نکاتی را دارید بفرمایید.
در کشور ایران روزانه 58 هزار تن (21 میلیون تن/سال) پسماندهای عادی (خانگی–تجاری) تولید میشود که کمتر از 10 درصد آن بازیافت میشود و چالشهای بسیاری را مانند انتشار 50 میلیون تن گاز گلخانه ای، تولید 10 میلیون متر مکعب شیرابه در سال و بیش از 1000 هکتار زمین در سال برای محل دفن پسماندهای خانگی و ساختمانی از بین میرود.
درصورتیکه میتوان این فرصت ها را تبدیل به فرصتهای تولید 5 میلیون تن کمپوست برای احیای 500 هزار هکتار خاک کشاورزی در سال، جداسازی 2 میلیون تن پسماندهای دارای ارزش بازیافتی (کاغذ، شیشه، فلز، پلاستیک و...) بهعنوان مواد اولیه در کارخانه ها و پدیده شوم زبالهگردی را حذف کنند و 4 میلیون تن پسماندها دارای ارزش حرارتی برای سوخت جایگزین در کارخانههای سیمان استفاده شود که 2 میلیارد مترمکعب گاز صرفهجویی شود.
سالانه حدود 80 تا 100 میلیون تن پسماندهای عمرانی و ساختمانی تولید میشود که آلودگیهای زیست محیطی بسیاری را ایجاد میکند، با برنامهریزی برای پردازش و بازیافت میتوان تمامی آن را بهعنوان مصالح ثانویه استفاده کرد و کوهها و معادن که برای تولید مصالح ساختمانی برداشت میشوند را برای نسل حال و آینده حفظ کرد.
درخصوص پسماندهای کشاورزی که بیش از 30 میلیون تن برآورد میگردد، باید وزرات کشاورزی برنامهریزی کند که بقایای کشاورزی دفن یا آتش زده نشود. تمامی پسماندهای کشاورزی و فضولات دامی فرآوری و بهعنوان ماده آلی استفاده شود.
در خصوص پسماندهای صنعتی ویژه و معادن که مسئولیت آن بر عهده وزارت صنعت و معدن است، آمار دقیقی از آن نیست و باید مسئولیت آن را بپذیرند و هزینه های آن را در بودجه ها پیشبینی کنند.
براساس تجربه علمی-اجرایی برای پردازش و بازیافت کامل پسماندهای (عادی، خانگی و تجاری) تمام شهرها و روستاهای ایران نیاز به 1 میلیارد یورو سرمایهگذاری است، که 50 درصد آن ارزی و 50 درصد آن ریالی است (چون ارزش پول ایران ثابت نیست به یورو برآورد شده است).
اگر دولتی توسعهخواه باشد باید این اعتبار را در مدت 4 سال (سالانه 250 میلیون یورو) برای حل مشکل پسماند ایران در بودجه ها پیشبینی کنند، تا زمانیکه بتوانند هزینه های پسماند را از تولیدکنندگان دریافت کنند.
پیشنهاد میکنم از محل صندوق هدفمندی یارانه (که من از همان ابتدا آن را هدرمندی یارانه نام دادم) بخشی از آن را برای حمایت از اجرای پروژههای پردازش و بازیافت یارانه مصرف کمپوست پرداخت کنند تا چالشهای بحران پسماند به یک فرصت تبدیل شود، زیرا ما یک ایران داریم، محیطزیست وارداتی نیست، حفظ محیطزیست خرد جمع را میخواهد و باید در محیط و منطقه آن را حفظ کرد.