باز هم درباره بحران آب؛ تکرار غافلگیریها و فیشهای شعاری!
در پی مطالب قبلی درباره بحران آب، سخنان جنجالی یکی از معاونین وزیر کشاورزی در سال ۱۴۰۳ دوباره مطرح شد.

همانطور که در مطلب قبلی با عنوان «بحران آب؛ بازهم غافلگیر شدیم؟! (رسانهها ۲/۵/۴۰۴)» اشاره شد، به نظر میرسد شاهد از غیب رسیده است!
اخبار سبز کشاورزی؛ اکنون مشخص شده که آقای نوبخت، معاون وقت وزیر کشاورزی در امور منابع طبیعی (که با عنوان آقای دبش نیز شناخته میشود!)، در بهار سال ۱۴۰۳ سخنانی را بیان کردهاند که جای تأمل دارد.
بیشتر بخوانید: بحران آب؛ باز هم غافلگیر شدیم!؟
این شعار که مبتنی بر همان ضربالمثل عامیانه «هر که دندان دهد، نان دهد» است، متأسفانه یادآور همان دروغهای بزرگ گوبلز و سعید الصحاف است که میگفتند: هرچه دروغ بزرگتر باشد، باورپذیرتر است!
آقای پزشکیان!
مشاهده کردم که سرانجام دست از سر مردم مظلوم ما برداشته و مقصر اصلی بحران (یا همان ناترازی) آب و برق را دولتهای گذشته (یا به عبارتی، حکومت) معرفی کردهاید!
یکی از آن دولتها، دولتی بود که با وجود ظاهر موجه و مطلوب نظام، وزیرش مرتکب بزرگترین اختلاس کشور شد و معاونش (همین آقای نوبخت) چنین اظهاراتی داشته است. این واقعیتها، لایههای جدیدی از پیچیدگی را به وضعیت کنونی میافزایند.
آقای حکومت (دولت)!
توصیه مؤکد وزیر نیرو مبنی بر خرید ژنراتور برق و پمپ آب، شائبههای جدی را در افکار عمومی ایجاد کرده است.
این شائبهها، به ویژه در شرایط کنونی، میتواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد. علاوه بر این، اعتراضات مردم سبزوار و نیشابور، زنگ خطری جدی برای امنیت کشور محسوب میشود که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
پیش از این نیز یادآور شده بودم: بخشی که قطع سرمایه (نقدینگی) و امکانات لجستیکی (مانند آب و برق) – برخلاف سایر بخشها – نه تنها موجب توقف کار نمیشود، بلکه به تخریب کامل سرمایهگذاریهای قبلی میانجامد، بخش کشاورزی است! سرمایهگذاری در این حوزه، از پایه و اساس به دسترسی مداوم به این منابع گره خورده است.
امیدوارم با این توضیحات، آه و ناله دامداران نیشابور و همچنین فردی که گاو خود را به مقابل اداره برق تهران برده بود، قابل درکتر باشد. برای رفع موقت این مشکلات، امید است با گشایش چاههای آهکی و خرید فوری نیروگاههای پرتابل، مردم نجیب ما برای مدتی آسوده خاطر شوند.
مشهد، دکتر علی فریدونی، مرداد ۱۴۰۴