ترسی که از فناوری داریم
ابزارهای فناورانه نوین، ظرفیتهای جدیدی را برای حفاظت از طبیعت و حیاتوحش پیش پای حفاظتگران گذاشتهاند.
اخبار سبز کشاورزی؛ از دو دهه قبل دوربینهای تلهای برای ثبت تصویر گونههای وحشی در زیستگاه طبیعیشان به ایران آمدند و تا امروز انواع ردیابهای ماهوارهای، ابزارهای یادگیری ماشین برای تشخیص تفاوتهای افراد مختلف از یک گونه، نرمافزارهای محاسبات عددی و مدلسازی شرایط زیستگاهی و… در دسترس کارشناسان و پژوهشگران حوزه حیاتوحش در جهان قرار گرفتهاند تا آنچه در گذشته با صرف وقت و انرژی و هزینه فراوان بهدست میآمد، امروزه در زمانی کوتاهتر و ارزانتر در اختیار پژوهشگران و حفاظتگران قرار گیرد و آنها بتوانند بهسرعت برنامههای حفاظت از گونههای مختلف را طرحریزی و اجرا کنند.
این ابزارها هر روز با ابتکاری جدید، توانمندتر از گذشته در خدمت حفاظت قرار گرفتهاند و با توسعه هوش مصنوعی انتظار میرود تحولات جدیدی در ابزارهای نوین حفاظت نیز شکل بگیرد.
اما آنچه در ایران میگذرد، حاکی از نگاهی همراه با ترس و واهمه به ابزارهای جدید است. در حوزه حیاتوحش هم مانند بسیاری حوزههای تخصصی دیگر، بههمان اندازه که بین پژوهشگران و متخصصان علاقه به استفاده از ابزارهای نوین وجود دارد، اما در بین تصمیمگیران و مدیران، در مورد این ابزارها واهمه و مقاومت دیده میشود. هنوز بهکارگیری ابزارهای جدید، بر اساس پروتکلهای نامشخص و قانونهای نانوشته اجازه بهرهبرداری پیدا نمیکنند.
اوج این نگاه، شش سال قبل و در زمان بازداشت جنجالی کارشناسان محیطزیست بود. آن زمان، عدهای بدون ارائه سندی از ادعای خود، مدعی شدند که دوربینهای تلهای، ابزاری برای رصد فعالیتهای نظامی در فواصل دور هستند و قادرند از کیلومترها دورتر هر تحرک نظامی را ثبت و مخابره کنند.
حال آنکه دوربینهای تلهای تنها مجهز به حسگرهای دمایی و حرکتی نهچندان قوی و دوربینهای معمولی با شعاع عملکرد مفید حداکثر ۱۵ متر هستند که هیچ امکان ارتباط از راه دور نیز ندارند. همین موضوع به شکلی دیگر درباره فناوری گردنبندهای مجهز به ردیاب ماهوارهای که برای گربهسانان و سگسانان استفاده میشوند نیز رخ داد.
عدهای آنها را ابزارهای جاسوسی از مراکز حساس میدانستند و خواستار توقف استفاده از این ابزار شدند. حال آنکه در ایران از این ابزار تنها در مواردی معدود برای ردیابی چند پلنگ، آنهم در مناطق تحت حفاظت استفاده شده است.
واهمه از فناوریهای جدید میتواند امری طبیعی باشد. همانطور که امروزه با توسعه هوش مصنوعی، کشورهای مختلف با هدف جلوگیری از استفاده مخاطرهآمیز از این فناوریها، سعی دارند قوانینی برای آن وضع کنند. اما آنچه در کشور شاهد آن هستیم، تحریمهای خودخواسته در استفاده از همین فناوریهاست. تحریمهایی که عمدتاً ناشی از عدم شناخت این ابزارهاست.
شوربختانه در اکثر موارد بهجای آنکه تلاش شود تا ابزارها به خوبی شناخته شوند یا دستورالعملهای مرتبط با آنها وضع و اجرا شود، کوتاهترین راه یعنی مقابله و توقف استفاده از آنها در دستورکار بسیاری از تصمیمگیران قرار میگیرد و بهاین صورت است که پژوهشگران و حفاظتگران مجبور به خانهنشینی یا مهاجرت میشوند، یا بدتر از آن، از ترس اتهاماتی همچون جاسوسی و همکاری با دولتهای متخاصم، بازنشستگی خودخواسته را به کار در طبیعت ترجیح میدهند.
موضوع روز جهانی حیاتوحش امسال، کشف نوآوریهای دیجیتال برای حفاظت حیاتوحش است. موضوعی که با یکی از بزرگترین سوء تفاهمها در تاریخ حفاظت محیط زیست ایران، یعنی پرونده کارشناسان محیط زیست ارتباط مستقیم دارد.
آنچه در این شش سال بر سر کارشناسان و حفاظتگران طبیعت رفت (چه آنها که محکوم به زندان شدند و چه آنها که بیرون از زندان بودند اما فرصت فعالیت نیافتند) حاکی از تحریمهایی داخلی و خودخواسته برای استفاده از فناوری بود. تحریمی که از واهمه سیاستمداران و تصمیمگیران نشأت میگرفت و تبعات این ترس و آن خانهنشینی، امروز در مبهمبودن وضعیت گونههای وحشی و زیستگاههای طبیعی هویداست.
در روز جهانی حیاتوحش امسال تنها میتوان گفت که حفاظت امروز، نیاز به ابزارهایی نوین دارد که بهرهبرداری از آنها نیازمند کنار گذاشتن ترسهای کهنه و تلاش برای شناخت این ابزارهاست. با ممنوعیتهای بهدور از منطق، تنها از واقعیت فاصله میگیریم، چرا که واقعیت، بدون توجه به محدودیتها و ممنوعیتهای ما، همواره راه خود را رفته و میرود.