راهکاری برای توسعه اگروتوریسم و رونق تجارت خرد در روستاها
بازارهای مکاره در روستاها
از تفریحات این بازارها چه در گذشته و چه در حال میتوان به خوردن کاهو و سرکه، ماربازی، پهلوان بازی کمربند بازی لاتاری، سیاه بازی و خال بازی اشاره کرد.
اخبار سبز کشاورزی؛ گزارش حاضر نگرشی است بر چگونگی انجام بازارهای محلی و منطقهای که بهطور تسلسلوار و دایم یا مقطعی ایجاد شده و صاحبان کالا به شیوههای محلی و با تکیه بر عرف و نسبتها به فروش امتعه و اشربه محلی مشغولند.
اشکال عمده ما مردم شهرنشین عدم شناخت کافی شغلهایی است که اغلب به دست فراموشی سپرده شده است.
عمدتاً ما یا نام خیلی از مناطق کشورمان را نشنیدهایم یا اگر هم اتفاقی شنیدهایم، برایمان تازگی داشته است. اگر دلیل این مسأله را بخواهیم، مسأله گرفتاری در شهرهای بزرگ مطرح میشود که ناشی از تراکم جمعیت و وجود مشاغل کاذب است.
طبق آمارگیری انجام شده اصلیت بیش از نیمی از مردم شهرهای بزرگ به استثنای تهران - که درصد بیشتری نشان داده است - متعلق به آن شهر نیستند و اغلب طی چند سال اخیر از روستاهای کوچک و بزرگ مهاجرت کردهاند.
علت این مهاجرتها که سال به سال افزوده میشود و دیگر کسی در زادگاه خودش احساس امنیت و رفاه نمی کند را می توان در جمله نبودن امکانات کافی در روستاها و شهرهای کوچک خلاصه کرد.
اگر موقعیت آداب و سنن این روستاها بیشتر و بهتر شناسانده شود به طور حتم چنین دور افتاده و ناشناس نخواهند ماند و توریستهای داخلی و خارجی - برای دیدن آنچه که می دانند - بیشتر در آن مناطق تردد خواهند کرد و این کار گامی مؤثر است برای ترقی پیشرفت اقتصادی و در کل ایجاد امکانات در روستاها خواهد بود. در این جابه ذکر گوشه ای از این سنت ها می پردازیم.
برپا کردن بازارهای سنتی
یکی از این عادات برپا کردن بازارهای سنتی است که از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. در گذشته نه چندان دور بازارهای هفتگی فصلی و یا سالانه برپا می شده که هم اکنون نیز در بعضی از مناطق به چشم میخورد هدف از تشکیل این بازارها عرضه مستقیم کالا تعدیل قیمت اجناس ایجاد اشتغال برای افراد جویای کار به خاطر نیاز روستاییان به فروش تولیدات خود و خرید مایحتاج زندگی از شهرها بوده است. این بازارها که بازار ادواری یا بازار مکاره (واژه مکاره دگرگون شده و کوتاه شده عبارت ماکاری پوسکایا پارماکا است که از زبان روسی وارد زبان فارسی شده است) نام دارند در بعضی از روزهای خاص یا به مناسبتهای مختلف در کنار میادین یا امامزادهها که فضاهای پر تحرک هستند تشکیل میشود که در زمان خودش نوعى ابتکار به شمار میرفته است.
پیش از آنکه پیشرفتهای چند سال گذشته در زمینه ترابری توزیع کالا به بازارهای مختلف و دوردست را آسان و انجام پذیر سازد بهترین فرصت برای عرضه کالا به خریداران زمانهایی بود که مردم برای انجام مراسم مذهبی کالاهای خود را نیز مبادله میکردند این بازارهای مکاره در رم و یونان باستان بسیار رونق داشت.
در عربستان دوره جاهلیت نیز برای مراسمی که در گرد بتخانهها انجام میشد این بازارها تشکیل میشد. همچنین در ایران باستان به هنگام جشنهای مهرگان بازارهای هفتگی دایر میشد.
واژه "مکاره" - که در زبان فارسی امروزه کاربرد دارد - از زبان روسی وارد ایران شده و مربوط به مراسم سالیانه قدیس ماکاریوس یا ما کایر Saine Maccaire است که سالی یکبار و در کنار این نوع بازارها برپا میشد.
پس از آنکه کاربرد ابزارهای نوین حمل و نقل گسترش یافت و فروشندگان توانستند به طور مداوم کالاهای خود را به نقاط دیگر بفرستند از رونق این بازارها کاسته شد و تنها شمار کمی از آنها باقی ماند یک نمونه از این، بازارها بازار مکاره مشهد اردهال است که رنگ و بویی محلی و روستایی دارد و البته هنوز هم کم و بیش دایر میشود.
نوع اجناس و کالاها طرز چیدن و عرضه کردن آنها شیوه داد و ستد و مبادله همه و همه متناسب با فرهنگ جامعه روستایی حاشیه کویر و مطابق با ذوق و سلیقه تنوع پسند مردم بومی منطقه بوده است.
بیشتر زائران امامزاده به خصوص زائران اردهالی و میمنی و کاشانی - خرید از بازارهای شهر اردهال را تبرک و خوش یمن میپنداشتند.
زائران بنا بر معتقدات مذهبی و سنت آبا و اجدادی خود هر ساله به هنگام مراسم قالیشویی تعدادی از اسباب خانه ظروف آشپزخانه و جهاز دختران دم بخت خود را به قصد تیمن و تبرک از بساط داران بازارهای شهر تهیه میکردند.
زارعان محلی نیز به نیت برکت بخشی به کشتزارها و باغستانهای خود و برداشت محصول بیشتر از کشته خود ابزار و وسایل زراعی و آبیاری و باغبانی را از فروشندگان این بازارها فراهم میکردند.
در گذشته که رفت و آمد مردم اردهالبه قم و کاشان و نطنز مشکل و پرحادثه بود تمام دهات اطراف - که حدود ۷۵ آبادی است - از اینجا خرید میکردند و یک شهر نوین یا بازاری تشکیل میشد که همه مردم هم برای زیارت و هم سیاحت میآمدند.
البته این بازارها هنوز هم دایر و به همان سبک سالهای پیش هستند، اما فروش کمتری دارند چون هر دهی برای خودش خطی و اتومبیلی دارد که به شهر می رود و مردم خریدشان را از شهر میکنند.
این نوع بازارها به این صورت است که برخی از فروشندگان پس از ورود به شهر، حجرهها و غرفههای صحن پاپکو بازارچه امامزاده را اجاره و آنها را از کالا پر میکنند و بعضی دیگر بساط قماش و امتعه خود را دکهها و چادرهایی که پیرامون بیوتاب آستانه و گذرگاههای زائران ساخته و برافراشتهاند میگستردند.
چند طباخ و قصاب و نانوا و قهوهچی هم که معمولاً از شهرهای قم کاشان اصفهان و ساوه و تهران به مشهد اردهال آمدهاند در غرفههای بازارچه و صحن پاپک و یا در دکهها و چادرهای پراکنده اطراف ساختمان امامزاده استقرار مییابند و خوراک و نوشیدنی زوار را نیز فراهم میکنند.
در غرفهها غذاهای سنتی داده میشود و قهوهچیان قوریهای چینی و برنجی بزرگ و کوچک چای را روی سماور برنجین دم کرده و قلیان آماده هم برای زائران دارند.
عطاران سنتی نیز در گوشه و کنار این بازار بساط خود را پهن کردهاند. در بساط عطاران دوره گرد هر گونه گیاه طبی از جمله شیر خشت، سنبل الطیب، عناب و ... یافت میشود.
در کنار این بازارها بازار دیگری رونق دارد که همان معرکه گیرها و تعزیه خوانها هستند. برخی از رندان و فرصت طلبان نیز در گوشهای از بازار بساط رمالی، فالگیری شعبده، تاس بازی و تردستی پهن کردهاند که در نوع خود دیدنی و جالب است.
بازار مکاره تنکابن
نمونه دیگری از این بازارهای مکاره در ۱۰ کیلومتری تنکابن برگزار می شود. این بازار صبح روز چهارشنبه هر هفته در مرکز سلیمان آباد تشکیل می شود و فروشندگان زیادی از شهرهای کوچک و روستاهای اطراف در این روز حضور دارند.
قدمت این بازار به حدود ۱۰۰ سال پیش میرسد که در زمان سلیمان میرزا جد پدر میرزا محمد تنکابنی برپا می شده است.
از فروشندگان بازارها در آن زمان مالیات گرفته میشده که صرف نظافت محل پس از پایان کار بازار می شده است.مرکبات چای و صنایع دستی مانند حصیر نمد کوزه های گلی و کفشهای چرمی به نام اوتلی از کالاهای این بازار بوده است.
همچنین روز بازار مشاغلی مانند مسگری، عطاری، لحافدوزی، نعلبندی و چینی بندزنی هم رواج داشته است که مسلماً در آن روز از رونق بیشتری برخوردار بوده است.
بازار ماهی فریدون کنار و بازار نرگسیه در ساری
از مهمترین این بازارها بازار ماهی فریدون کنار و بازار نرگسیه در ساری است. این بازارها از دیر باز تا امروز که معمولاً از ۲۵ مهر ماه هر سال تا فروردین سال بعد ادامه دارد و برپا می شود.
صیادان صیدهای خود را به بازار میآورند و به مغازه دار (ساک)تحویل میدهند.در این فاصله خریداران ماهی - که همان فروشندگان تکفروش هستند در اطراف کوبهها اجتماع میکنند و هر یک به ترتیب در جمع با صدای بلند قیمت مورد نظر را اعلام میکنند.
بالاترین قیمت داده شده به سماک ۳ بار تکرار میشود اگر کسی پیشنهاد قیمت بالاتری را نداد کار مزایده و یا به اصطلاح چوب زدن ماهی تمام میشود و ماهیها به خریدار تحویل داده میشود.
در این مزایده صیاد حق اعتراض به قیمت پیشنهادی را ندارد و ۵ درصد از سود آن متعلق به سماک است. به علت ممنوعیت صید صیادان ۶ ماه از سال بیکار هستند و برای تهیه مایحتاج زندگی خود به سماک ها مراجعه میکنند.
البته مشروط بر اینکه در فصل صید ماهی ماهی های صید کرده را به سماک مورد نظر تحویل بدهند. از تفریحات این بازارها چه در گذشته و چه در حال میتوان به خوردن کاهو و سرکه، ماربازی، پهلوان بازی کمربند بازی لاتاری، سیاه بازی و خال بازی اشاره کرد که هر کدام از این بازی ها بحث مفصل و جداگانه ای دارد.
به هر حال این گونه بازارهای سنتی مکاره در ایران بهویژه برای تولیدکنندگان خانگی صنایع دستی و غذایی از آنجا که تولید انبوه ندارند و عرضه آنها از طریق واسطهها و یا امکانات مدرن بازاریابی میسر نیست بهترین وسیله برای عرضه تولیدات روستایی و تولید کنندگان خرده پاست و معرفی آنها می تواند در جذب گردشگران ایرانی و خارجی نیز مؤثر باشد در کل مجموع این بازارها به علت کساد بودن و کمبود درآمد که ناشی از دور افتادگی و عدم شناخت آنهاست یا تعطیل شده اند و یا در حال رکود هستند.
البته نمایشگاههای بازرگانی که امروزه در جهان برای ارایه و عرضه تازه ترین کالاها و جدیدترین دستاوردهای تکنولوژیک بر پا میشود را میتوان شکل دگرگون شده این بازارها دانست.
امیدواریم چشم انداز کوچکی در مورد این آداب و سنن به همان شکل اولیه بازارهای مکاره برای خواننده ایجاد شود تا راهی باشد برای برقراری و تداوم سنتهای مؤثر و کارآمد و بهتر شناساندن مناطق دور و نزدیک کشورمان برای ایجاد ترقی و پیشرفت در مناطق دور افتاده و جلوگیری از مهاجرتهای بی رویه.