جایی برای شناسایی و رشد شرکتهای دانش بنیان
بخش دوم
اخبار سبز کشاورزی؛ حسین کاظمی| بانوی کارآفرینی که اولین «مرکز نوآوری باز» را برای حل چالشهای بخش کشاورزی و زیستمحیطی در ایران ابداع کرد.
بیشتر بخوانید: تبدیل ایدهها به عمل– بخش اول
اعضای شبکه جهانی IASP اعم از پارکهای علمی و فناوری و مراکز نوآوری و… چگونه اطلاعات خود را در اختیار شبکه برای دسترسی اعضا قرار میدهند؟
این شبکه ساز و کارهایی ایجاد میکند تا امکان دستیابی به راهحلهایی که در کشورهای دیگر وجود دارد، را در اختیار اعضا قرار دهد. خلاقیت چنین شبکههایی در ساز و کارها و مدلهای موفقی است که برای این منظور طراحی و اجرا میکنند تا رسالتی که بر عهده دارند را بهخوبی انجام دهند.
مراکز فناوری باز در این میان مانند یک Mediator یا واسطه عمل میکنند؛ یک مثال ساده آن سایتهای رزرو هتل است که با شبکهای از هتلها ارتباط دارند و شما میتوانید از طریق آن هر هتلی را که بخواهید رزرو کنید، اما در عین حال این سایت عملا هیچ هتلی از خود ندارد و فقط بهعنوان واسطه بین هتل و مسافر عمل میکند.
مراکز نوآوری باز نیز چنین کاری انجام میدهند؛ یعنی شرکت یا سازمانی که چالش یا درخواستی دارد. مشخص است و مراکز نوآوری باز، کسانی را که برای آن چالش راهحلهایی دارند را نیز شناسایی و این دو را به هم وصل میکند. البته در اینجا شما باید اولا زبان مشترک دو طرف را بدانید و دیگر اینکه توان تشخیص صره از ناصره را هم داشته باشید و هر راهحل ادعایی را قبول نکنید.
برای حل هر چالشی مستقیما به سراغ IASP میروید یا روشهای دیگری هم دارید؟
IASP صرفا یکی از مسیرهایی است که میتواند به حل چالشها کمک کند و منابع و مسیرهای دیگری نیز وجود دارد. طبیعی است که شما وقتی با مشکلی روبرو میشوید برای حل آن، از دم دستترین امکانات استفاده میکنید و بعد سراغ راه حلهای دیگر میروید. ما ابتدا منابع داخلی و کارهای تحقیقاتی که در داخل کشور انجام شده، نتایج تحقیقاتی دانشگاهها و دیگر موسسات و… را بررسی میکنیم و در نهایت به سراغ دیگر شبکههای جهانی نوآوری میرویم.
بودجه و هزینههای مراکز نوآوریهای باز از کجا میآید؟
از حل چالشها؛ وقتی شرکتی برای حل چالشی که با آن مواجه است به ما مراجعه میکند، همین شرکتها هزینهها را پرداخت میکنند.
یکی دیگر از شاخههای کاری شما شرکتهای دانشبنیان و استارتآپی هستند؛ توضیح دهید در این مورد چگونه عمل میکنید؟
بله، یکی دیگر از فعالیتهای مهم ما در زمینه استارتآپها است که اتفاقا در این زمینه نیز اقدامات نوآورانه و خلاقانهای انجام دادهایم و ایدههای مناسب را شناسایی، جذب و شرایط لازم برای تجاریسازی و تبدیل آنها به کسب و کار را فراهم میکنیم.
ما در زیست بوم وستا برای هر ایده و محصولی، بهسرعت یک شرایط نیمهصنعتی فراهم میکنیم که بتوان در آنجا دستآوردهای آزمایشگاهی را مورد تحقیق، بررسی و درنهایت تولید و تجاریسازی کرد.
یک مشکل اساسی که ما در مباحث استارتآپی در ایران مشاهده میکردیم، آن بود که پس از تشکیل تیمها و شرکتهای استارتآپی، این شرکتها به حال خود رها میشدند و بسیاری از آنها در بازار فرصت عرض اندام و رقابت پیدا نمیکردند. این مشکل باید مورد توجه پارکهای علمی و فناوری باشد و پارکها شرایط نیمهصنعتی برای عملیاتی کردن ایده را در خود داشته باشند که متاسفانه در پارکها نیز این کمبود وجود داشت.
اما در مجموعه وستا چنین امکاناتی برای تیمهای استارتآپی و عملی کردن ایدههای آنها فراهم میشود و امکانات مختصری از آن صنعت را در اختیار این شرکتها قرار میدهیم. در واقع تفاوت مرکز نوآوری وستا در روش کار است. در مدل استارتآپی مرکز نوآوری وستا، سه لایه مختلف وجود دارد:
۱- شرکتهای نوپا؛
۲- تیمهای استارتآپی؛
۳- شرکتهای لَنگر (بالغ).
شرکتهای نوپا از افرادی تشکیل شده که ایدههایی دارند اما برای تجاریسازی این ایدهها باید به سمت تشکیل تیم هدایت شوند. نیاز به افراد قوی در زمینه بازاریابی و دیگر زمینهها و نیاز به مربی و Mentor (مربی) دارند؛
باید افراد حاذق و فعال در صنعت به آنها کمک کرده و مشاوره دهند که بخش زیادی از این کار را شرکتهای لنگر یا بالغ انجام میدهند.
وقتی که تیم استارتآپی نمونه محصول اولیه را داشته باشد و یک شرکت تاسیس کند، تبدیل به یک شرکت نوپا میشود و به سمت کارگاههای عملیاتی و نیمهصنعتی هدایت میشود؛ در کارگاههای 70-20 متری که ما در اختیار آنها قرار میدهیم، محصول را بهصورت تجاری و به شکلی که مورد استفاده صنعت باشد، تولید میکنند. شرکتهای نوپا در این کارگاهها احتیاج به حمایت و مشاوره بیشتر دارند که این کار را شرکتهای بالغ انجام میدهند.
در حال حاضر 5 شرکت بالغ یا لَنگر در مجموعه ما فعالیت میکنند که این شرکتها دارای نیروهای باتجربه و کارگاههای مجهزند و محصول خودشان را تولید میکنند. مدیرانشان افرادی هستند که مانند همین نیروهای جوان کارشان را از یک ایده استارتآپی شروع و کمکم رشد کرده و به این مرحله رسیدهاند. بعضی از این شرکتهای لنگر به مرحلهای رسیدهاند که 30-25 نفر نیروی کار دارند.
این شرکتها تحت حمایت مرکز نوآوری وستا رشد کرده و وظیفه دارند به تیمهای استارتآپی مجموعه کمک کنند تا آنها نیز محصول خود را تولید کنند.
تفاوت مرکز نوآوری وستا با دیگر مراکز نوآوری، وجود همین سه لایه است که در درون مجموعه آن طراحی شده و عمل میکنند. نقطه ضعفی که در دیگر مراکز شتابدهی یا مراکز رشد مشاهده میکردیم آن بود که در این مراکز، تیمهای دانشبنیان و استارتآپی وقتی به مرحلهای برسند که محصولی را تولید میکنند، تقریبا در شرایطی که رقابت برای آنها بسیار سخت است، به حال خود رها میشوند، اما ما چنین کاری را انجام نمیدهیم و تا زمانی که این نهال کوچک تبدیل به یک درخت قوی شود، از آن حمایت میکنیم.
برای شرکتهای لنگر در اینجا شرایطی را ایجاده کردهایم که با احساس آرامش و امنیت بتوانند به تولید ادامه دهند و از طرفی آنها نیز به شرکتهای استارتآپی و نوپای دیگر کمک میکنند و این چرخه بهطور مرتب ادامه پیدا میکند.
میتوان گفت که شما در مجموعه وستا، شرکتهای استارتآپی و نوپا را بهطور کامل از «دره مرگ تکنولوژی» عبور میدهید؟
در واقع ما سعی کردهایم چالش «دره مرگ تکنولوژی» را دور بزنیم و از آن عبور کنیم؛ چون در اینجا ایدهها مطرح میشوند، تیمسازی انجام و شرکتهای نوپا مورد حمایت قرار میگیرند تا محصولشان ساخته شود. این امکان فراهم است تا برای چند سالی محصولشان را در بازار عرضه و وقتی به مرحلهای از توان رسیدند که در بازار قدرت رقابت داشته باشند، از بدنه وستا جدا میشوند و این چرخه به طور پیوسته ادامه خواهد داشت.
شرکت استارتآپی وقتی به مرحله تولید تجاری میرسد تا چهار سال در این مجموعه مورد حمایت است، با یک اجاره کم و ثابت، سولههایی در اختیار آنها قرار میدهیم و میتوانند در اینجا فعالیت کنند که این موضوع نیز در نوع خود بینظیر است. بعد از چهار سال که به درجه مطمئنی از توانایی و ثبات رسیدند، از بدنه جدا میشوند.
در این مدت خودشان بهعنوان شرکتهای لنگر باید به دیگر تیمهای استارتآپی کمک و حداقل چهار تیم استارتآپی قوی را حمایت کرده باشند و چون خودشان این مسیر را طی کردهاند، بهخوبی میتوانند به دیگر شرکتهای استارتآپی نیز کمک کنند. این مسیری است که تیمهای استارتآپی برای تبدیل شدن به شرکتهای نوپا و شرکتهای لنگر (بالغ) طی میکنند.
شرکتهای لنگر بعد از چهار سال و بعد از همه این مراحل که گفته شد، از اینجا خارج میشوند؟
این شرکتها بعد از چهار سال آنقدر قوی هستند که گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند؛ ضمن این که اخیراً در مرکز آموزش امامخمینی، پارک علم و فناوری بخش کشاورزی نیز ایجاد شده و این امکان برای شرکتهای لنگر فراهم است که بعد از چهار سال در مجموعه پارک علم و فناوری به فعالیت خود ادامه دهند.
اساسا تفاوت شما با پارکهای علم و فناوری چیست؟
در واقع ما بخشی از پارک محسوب میشویم و یکی از حلقههای تشکیلدهنده پارک هستیم؛ یک پارک علمی و فناوری میتواند هزاران مرکز نوآوری مانند ما را در دل خود داشته باشد و شرکتهای بالغی که به این شکل ایجاد شدهاند، به پارک منتقل و به فعالیت و رشد خود ادامه دهند. این روند، بهصورت یک شبکه، از ایده تا تبدیل شدن به کسب و کار ادامه دارد که در واقع خلاقیت و مولد بودن مدل مراکز نوآوری باز در همین است.
اگر کل مجموعه را یک «اتمسفر» در نظر بگیریم، پارک علم و فناوری، حلقه کاملکننده این اتمسفر است که امکاناتی در اختیار شرکتهای لنگر قرار میدهد تا شرایط آنها مساعدتر شود. اصولا یکی از مهمترین دلایل ایجاد پارک علم و فناوری کشاورزی در مرکز آموزش امامخمینی، وجود همین مرکز نوآوری وستا و شرکتهای دانشبنیانی بود که در مجموعه وستا فعالیت میکردند.
یک نکته مهم دیگر اینکه، سرمایهگذاران خطرپذیر یا بهاصطلاح فرشته، منتورهای (مربیان) صنعتی و علمی و حمایتهایی که ارگانهای مختلف میکنند، عوامل محیطی دیگری هستند که به کمک این چرخه نوآوری میآیند.
هدف نهایی وجود چنین چرخهای چیست؟
هدف آن حل چالشهای حوزه صنعت است که از این رهگذر نوآوری و اشتغالزایی و مزایای دیگر نیز ایجاد میشود؛ یعنی وقتی تیمی بیاید که ایدهای داشته باشد که بتواند چالشی را برطرف کند و برای آن راه حل ارائه دهد، ضمن اینکه چالشهای بخشهای مختلف به این شکل حل میشود، یک کسب و کار جدید نیز شکل میگیرد.
تمام این ایدهها و روشها هم بر پایه دانشبنیان است و اساسا شرکتهای دانشبنیان، شرکتهایی هستند که ایده نوآورانه، اختراع و خلاقیت داشته و بتوانند آن را تجاریسازی کنند.
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۷۱ – بهمن ۱۴۰۱