ابراهیم رئیسی در ماراتن انتخاباتی سال 1400 بر صندلی ریاست جمهوری جلوس کرد و به قول برخی از آمارها افزون بر 70 وعده انتخاباتی داد که در همان زمان، به دلیل شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و…، کمتر کسی به انجام آنها باور داشت. دولت سیزدهم در امرداد ماه 1401، یک چهارم از عمر چهارسالهاش را پشت سر گذاشت و در طلیعه دومین سال برخورد با تورمهای چند صد در صدی، کاهش 30 درصدی مصرف لبنیات(اگر این رقم درست باشد)، رسیدن سرانه مصرف گوشت به 3 کیلو یعنی 8 گرم در روز.
اخبار سبز کشاورزی: حدودا تمام کانالهای رسانهای، جراید و خبرگزاریهای داخل و خارج، از اولین لحظهای که کاندیداهای ریاست جمهوری در جلوی دوربینهای تلویزیون نشستند به ضبط وقایع پرداختند.
سیدابراهیم رئیسی در آن روزها مطالبی گفت و وعدههایی داد که علیرغم ضعف حافظه تاریخی جامعه، به یادآوردنشان کار چندان سختی نخواهد بود. هر چند روند افزایش وعدههای ابراهیم رئیسی همچنان ادامه دارد، اما به دلیل عدم ارایه یک گزارش از عملکرد یک ساله فقط به چند مورد از آن 70 وعده اولیه اشاره و پینوشتهای کوتاهی به آنها اضافه میکنیم.
1-ابراهیم رئیسی در اولین مناظره انتخاباتی خود گفت: اگر من رئیس جمهور شوم دلار پنج هزار تومان میشود. من در برنامهریزی برای حل مشکلات کشور، 12 اندیشکده فعال و زبده را به خط کردهام و برنامههای خوبی برای بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت گرههای(کار) مردم دارم. در همان جلسه خطاب به همتی و مهرعلیزاده گفت: انتظار مردم این است که در سطوح مختلف با صداقت با آنها حرف زده شود.
2- در این متن کوتاه چهار نکته قابل بررسی وجود دارد که به آنها میپردازیم. الف: قیمت دلار در اردیبهشت ماه 1400 و قبل از انتخابات رئیسی بین 21 تا 23 هزار تومان در نوسان بود که در آذرماه به 31 هزار تومان و پس از آن به حدود 36 هزار تومان افزایش یافت که همچنان در نرخ 32 هزار تومان در نوسان است.
این به آن معنا است که نه فقط دلار پنج هزار تومانی موعود ابراهیم رئیسی در هیچ جایی یافت نشد بلکه حتی در همان محدوده 20 هزار تومان نیز نماند و وعدهای که نه ارزش تبلیغاتی داشت و نه امکان اجرایی، فقط یک نمره منفی در کارنامه ابراهیم رئیسی ثبت کرد.
3-به خط کردن 12 اندیشکده فعال و زبده برای حل مشکلات جامعه جای تامل دارد، چرا که از قرار معلوم این اندیشکدههای زبده یا شناختی از مشکلات جامعه نداشته و یا بنا بر مصالح، اطلاعات درست و واقعی در اختیار ایشان قرار ندادهاند، چرا که در این یک سال نه فقط گرهی گشوده نشده که گرههای دیگری بر کار مردم افزوده شده است.
4- اما انتظار مردم در صداقت داشتن مسئولان با آنها: آیا ابراهیم رئیسی در بیان صداقت با مردم کوششی به عمل آوردهاند و ارگانهای «چشم و گوش» دولت، نظر مردم را در میزان «صادق» بودن رئیس جمهور با آنها، به سمع و نظر ایشان رساندهاند؟ شعارهایی که در تظاهرات بازنشستگان، کارگران، معلمان و دیگر اقشار معترض به گوش میرسد، خلاف توصیه در «صداقت داشتن» رئیسی به سایرین است.
5-ساخت 4 میلیون مسکن طی چهار سال و ایجاد 4 میلیون فرصت شغلی در همین مدت.
این که چرا مسئولان عادت دارند در بیان برنامهها و فعالیتهای خود از اعداد به اصطلاح «روند» استفاده کنند بر ما مشکوف نیست، اما پس از گذشت یک سال از دوره ریاست جمهوری رئیسی نه مسکنی به کسی تحویل داده شد و نه شغلی ایجاد شد و اینجا است که وعدهها و صداقت گوینده به زیر سوال میرود.
6- وعده بعدی ابراهیم رئیسی: «نصف کردن میزان تورم فعلی(در سال 1400) و پس از آن تک رقمی شدن آن». میتوان روی کاغذ عدد 50 درصد تورم را تقسیم بر 2 کرد و جلوی دوربین گرفت. هر کسی هم باور نکرد به جرم تشویش اذهان عمومی با وی برخورد کرد. اما تک رقمی کردن تورمهای 300 درصدی حتی با عصای موسی و دم عیسی ناممکن است، کما این که تورم بر خلاف وعده ابراهیم رئیسی همچنان سیر صعودی دارد و شاید لازم باشد تا مجددا ایشان سری به اندیشکدههای زبده بزند، شاید آنها راهکاری ارایه دهند.
7- متناسبسازی حقوقها با تورم.
این از آن دسته وعدههائی بود که ابراهیم رئیسی در اجرای آن اعتقاد و صداقت کامل داشت چون در پاسخ به تورم 9/46 درصدی فقط 10 درصد به حقوقها اضافه کرد. احتمالا اعتقاد رئیس جمهور بر آن است که میتوان وعده داد، اما انجام آن به ایشان ارتباطی ندارد، حتی اگر قانون مصوب مجلس باشد.
8- ریشه کن کردن فقر مطلق تا پایان سال 1400:
این وعده پانزده روز مانده به پایان سال ارایه شد. سادهترین راه احتمالا نوشتن «فقر مطلق» با مداد روی کاغذ و پاک کردن آن با یک پاک کن است.
دهها وعده این چنینی دیگر نیز توسط برنده ماراتن احراز مقام ریاست جمهوری به مردم داده شد، اما دریغ از اجرای کامل آنها. برای رئیس جمهور یا نماینده مجلس و یا هر پست و مقام دیگری هیچ نیازی به دادن وعدههای غیرقابل اجرا نیست. خداقوت پهلوان، زنده باشی قهرمان!