آخرین خبرها:
شناسه خبر: 26328

رونق کشاورزی تنها راه برون‌رفت از وضع اقتصادی موجود

رونق کشاورزی تنها راه برون‌رفت از وضع اقتصادی موجود/با وجود پیشرفت های شگفت انگیز علمی و تکنولوژیکی در تولید محصولات کشاورزی و مواد غذایی؛ امّا امروزه اهمیّت

رونق کشاورزی تنها راه برون‌رفت از وضع اقتصادی موجود
با وجود پیشرفت های شگفت انگیز علمی و تکنولوژیکی در تولید محصولات کشاورزی و مواد غذایی؛ امّا امروزه اهمیّت امنیّت غذایی و دغدغه های سیاستمداران و دولتمردان در سراسر جهان حتی در کشورهای توسعه یافته و صنعتی بیش از گذشته است و تأثیر تحولات اخیر در حوزه روسیه و اوکراین حتی بر بازار مواد غذایی کشورهای پیشرفته غرب اروپا نظیر آلمان نیز کاملاً محسوس بود.
اخبار سبز کشاورزی ؛ دکتر سیدیعقوب موسوی | در ایران عزیز ما طی سال گذشته بیشترین فشار لازم به بخش کشاورزی آمد و به عنوان یک متخصص این بخش می گویم دیوار کشاورزی که همیشه کوتاه بوده وهست هیچ گاه در طول تاریخ این قدر به این کوتاهی نبوده است و متأسفانه علی رغم زحمات طاقت فرسا، شاهد بی مهری های فراوان به این بخش بوده ایم و بخش کشاورزی آماج انواع و اقسام حملات قرار گرفته و هر کسی از راه رسید از دوست و از دشمن و از خودی و غیرخودی تیری به سمت ساختمان طالقانی روانه ساخت.
بیشتر بخوانید: اصلاح ۲۰ قانون در حوزه کشاورزی
در این مقاله هرگز تلاش نمی شود که از عملکرد وزارت جهاد کشاورزی، بیخود و بی جهت دفاع شود که خود بنده نیز شخصاً در برخی موارد نقدهای جدی به بخشی از عملکردها داشته و دارم که در جای خود به جای هیاهو و غوغاسالاری بی جهت و مخرب در فضای رسانه ای که حتماً به صلاح ملک و ملت و مملکت نیست؛ سعی کرده ام صادقانه به بالاترین مقام مسئول در این زمینه مطرح سازم و آن چه باید هم گفته ام و انصافاً هم سخنانم با شکیبایی و صبر و البته دانش محوری وزیر محترم شنیده شده است و آثار آن را هم در عمل دیده ام؛ لیکن واقعا در مقام انصاف باید گفت هم حاکمیّت و هم سایر بخش های معترض به این بخش در ترازوی عدل و انصاف چه داده اند که چه از آن مطالبه می نمایتد؟!!
به جرأت می توانم بگویم که در طول سال گذشته شخص وزیر و کل این وزارتخانه مظلومانه شهید شده اند و شوربختانه هیچ فریادرسی هم نداشته اند و کار به جایی رسید که برخی از کارکنان رو در روی برخی مدیران وقت وزارت قرار گرفتند که البته با تدبیر شایسته و عالمانه وزیر ختم به خیر شد امّا اگر کشاورزی را یک فعالیت تولیدی- اقتصادی و واحدهای تولیدی (فارم) را یک بنگاه اقتصادی بنامیم، البته پس از سیر انرژی و چرخش مواد آن چه در آن دست به دست می شود کالاهای مصرفی(نهاده ها) و تولیدی(محصول) است که از بُعد حسابداری، گردش مالی دارد و از این بده و بستان میلیون ها شغل مستقیم و غیرمستقیم و ارزش افزوده و فرصت اقتصادی تجاری به وجود آمده، ضمن آن که نیازهای تغذیه ای دام، طیور، آبزیان و انسان نیز از آن منتفع می گردد.
ما هم در کنار سایر همکارانمان امروزه مظلومانه در بطن و متن این دیوار کوتاه هر روز تیر از جانب دوست و دشمن می خوریم بدون آن که واقعاً علتش را بدانیم.

کشاورزی و منابع طبیعی در ایران کشاورزی و منابع طبیعی در ایران

کشاورزی دیروز

شاید تاریخ کشاورزی مقارن با تاریخ زیست بشر بوده و هست؛ آن جا که او آموخت از حیوانات و گیاهان و از دل کوه و جنگل غذای خود را بیابد و امکان ادامه حیات یابد سپس او از خوی وحشی گری و شکار کم کم به دامنه ها و دشت ها رسید و با اهلی کردن حیوانات و پی بردن به اعجاز سایر خوراکی ها کم کم آن حیوانات را تربیت و آن گیاهان را نیز پرورش داد و بر سر منابع آب های جاری سکنی گزید و مسکن ساخت.

کشاورزی امروز

بشر از آن گام نخستین غارنشینی به سمت تمرکز بر منابع آب و خاک رفت و از ماهیکیری و صید به سمت پرورش آبزیان سوق یافت و از مزرعه به گلخانه رسید و آموخت چگونه می تواند در محیط های دست ساخت بشر چندین برابر عملکرد در شرایط طبیعت را تحصیل و برداشت نماید.
یادمان نمی رود اگر فداکاری پروفسور نورمن بورلاگ تنها دانشمند برنده جایزه نوبل از بخش کشاورزی و همکارانش نبود، بر اساس نظریه توماس رابرت مالتوس؛ جهان گرسنه را می دیدیم. این دانشمند نابغه انگلیسی از تأثیرگذارترین چهره های تاریخی در اقتصاد کلاسیک جهان است که نظریه جمعیت را وارد اقتصاد کرد. بر اساس نظریه درست ایشان رشد محصولات کشاورزی از نرخ تصاعد حسابی پیروی کرده در حالی که رشد جمعیت از تصاعد هندسی تبعیت می کند و اختلاف این دو در بستر زمان برابر با مواجهه نسل بشر با کمبود مواد غذائی و گرسنگی و فقر و سپس جنگ و نزاع و درگیری و مرگ و میر و به تعادل رسیدن جمعیت و غذا می شود.
مالتوس در سال ۱۷۹۸ مقاله‌ای در مورد جمعیت نوشت و بر اساس مشاهدات و مطالعاتش به این نتیجه رسیده بود که جمعیت آمریکای شمالی در هر ۲۵ سال دو برابر شده و در سایر نقاط مانند انگلستان نیز جمعیت از ۵/ ۸ میلیون نفر در سال ۱۷۱۲ میلادی به ۱۲ میلیون نفر در مدت ۱۲۵ سال رسیده بود. وی با بهره گیری از استقرا، این آمار را به تمام کشورهای دنیا تعمیم داد و ادعا کرد که هرگاه رشد جمعیت با موانعی روبه رو نشود، هر بیست و پنج سال تعداد جمعیت ۲ برابر و بعد از صد سال ۳۲ برابر، پس از دویست سال ۱۰۲۴ برابر و بعد از سیصد سال ۳۲۷۶۸ برابر جمعیت فعلی خواهد شد.
او که یک مقام مذهبی و کشیش هم بود سه پیشنهاد برای برون رفت از این حالت داد که شامل منع یا به تاخیر انداختن ازدواج، کنترل موالید و فقر و گرسنگی بود و البته انچه پیش بینی ایشان را با عدم تحقق روبه رو ساخت، بر اساس یافته های پروفسور بورلاگ و همکارانش در مرکز تحقیقات بین المللی گندم و ذرت سیمیت؛ پیشرفت های دو علم زراعت و اصلاح نباتات در کنار هم بود که از طریق تولید ارقام پاکوتاه گندم های مکزیکی امکان افزایش کود شیمیایی و تراکم در واحد سطح امکان پذیر شده و به یک باره رشد چشمگیری در عملکرد نهایی تحصیل گردید که از چشم ایشان که متخصص کشاورزی نبود دور مانده بود.

این خط و سرمشق نورمن به همین جا ختم نشد و در سایر گیاهان زراعی، علوم باغبانی، دامپروری و … نیز رسوخ یافت و امروزه عملکردهای بیش از هزار تن در هکتار در محیط های گلخانه ای قابل تحصیل است.
کشاورزی عمودی، کشاورزی دریا، کشاورزی شهری، تولید قارچ و جلبک و اخیراً تولید حشرات برای خوراک دام و … شیوه های نوین تولید خاص خود را داشته که این پیشرفت ها با صنایع پایین دستی غذایی از جمله خوراک دام و طیور و آبزیان و کارخانه های صنایع تبدیلی محصولات غذایی انسان به امروز رسیده است.

کشاورزی فردا

کاهش ذخائر و منابع آب و فرسایش خاک در مناطق مختلف جهان و خاصه کشور عزیز ما ایران در کنار توزیع نامناسب بارندگی در مناطق مختلف کشور و در طول سال به همراه خشکسالی های پی در پی به شکنندگی اقلیم افزوده شده و بشر فردا بایستی فکر جدیدی برای خود کند. امروزه جمعیت جهان از هشت میلیارد نفر گذشته و با روش های مرسوم فعلی نمی توان غذای بهینه برای جمعیت آینده تا سال ۲۰۵۰ تولید کرد.

و اما برنامه هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران:

بیان اولویت کشاورزی در این مقاله هرگز نبایستی به معنای کم اهمیّت جلوه دادن سایر بخش ها از جمله امور پایه نظام تعلیم و تربیت که ستون و استوانه پیشرفت و ترقی یک جامعه است تلقی شود. لیکن امروزه اقتصاد امر اول کشور است ودر میان دستگاه های متولی تولید دو دستگاه کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت در نوک پیکان هدف تولید و اشتغال و کارآفرینی قرار گرفته اند که مشکل بیکاری جوانان را حل کنند و از طرف دیگر با حذف ارز ترجیحی در ابتدای سال جاری شاهد رشد چشمگیر برخی اقلام مصرفی در سبد خانوار بودیم و متأسفانه آمار منتشر شده از سمت مرکز آمار ایران سیگنال های خوبی به بخش عدالت اجتماعی نمی دهد چرا که اولاً پس از سال ها نرخ تورم مواد غذایی در گروه خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات بر سایر گروه ها پیشی گرفته و شوربختانه این نسبت ها در توزیع دهک های دهگانه درآمدی جامعه معکوس است یعنی طبقات دهک های پایین متحمل تورم بیشتر مواد غذایی در سبد خانوار شده و همچنین تورم در مناطق روستایی بیش از مناطق شهری از این حیث گزارش شده که اصلاً آمار خوبی نیست.
در طول این مدت وزارت جهاد کشاورزی هم بارها از طرف برخی نهادهای نظارتی از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی و همچنین به کرّات از طرف برخی اصناف تولید کننده مورد شماتت قرار گرفت و هیچ کس نبود از این میانه بپرسد که آیا این وزارتخانه بود که یارانه را از کالای تولید برداشت یا تصمیم در جای دیگری گرفته شد؟!! و واقعاً وقتی نرخ ارز تغییر می یابد و عامل بسیار مهم خوراک دام و طیور مستقیماً در تعیین قیمت نهایی موثر است چگونه می شود قیمت روغن و مرغ و تخم مرغ ثابت بماند و چرا بایستی وزارت جهاد کشاورزی سیبل حملات قرار گیرد؟!!
اگر چه تولید کنندگان و مصرف کنندگان هم گناهی نداشته و ندارند و ملجأ و پتاهگاه و خانه خود را وزارت جهاد کشاورزی می دانند. در پی آن کاهش مصرف سرانه مرغ، تخم مرغ، گوشت و روغن را در بازار به وضوح دیدیم که البته این زنگ خطری برای نظام سلامت بوده و هست و به جای کشاندن وزیر به مجلس و عتاب به او بایستی از دریچه عقلانیت به موضوع نگریسته شود.
کشاورزی مملکت با تهدید و ارعاب و سوال واستیضاح و برکناری این و آمدن آن حل و فصل نمی شود اولاً این وزارتخانه دستگاهی فوق تخصصی است و باید وزیر [هر کس که می خواهد باشد] اختیارات کامل و کافی داشته باشد و بتواند از تمام ظرفیت های فکری و پتانسیل های بخش استفاده کند و ثانیاً برای حفظ آرامش در جمعیت اداری وزارت خود و همچنین جامعه بزرگ تولید و مصرف کننده که شامل کل جمعیّت ایران و مهمانان خارجی مستقر در کشور است؛ بتواند تدابیری بر اساس اختیارات خود بیندیشد به شرط آن که این اختیارات با آن توقعات همخوان و منطبق و سازگار باشد.
تجربه متخصصان استخوان خرد کرده در بخش کشاورزی گویای این واقعیت است که رویکرد برنامه هفتم بایستی بر محور امنیّت غذایی متمرکز شود و نظام بایستی پشت دو وزیر جهاد کشاورزی و صنعت و معدن و تجارت در بیاید و محکم و مستحکم از آنان حمایت و پشتیبانی کامل کند کاری که بر عکس آن دیدیم و احضار مرتب این دو وزیر و استیضاح وزیر محترم صمت خلاف این رویه بود و البته این از اختیارات قانونی نمایندگان محترم مردم در امر نظارتی طبق قوانین و عرف جامعه است و جای سرزنشی نیست اما این انتظار نیز شاید عقلانی به نظر برسد که در شرایط خاص و حساس کشور تمهیداتی متناسب با شرایط روز پیش بینی شود.
امیدوارم تمام کسانی که به بازار غذا نقد دارند با خود صادق بوده و مشکلات امروز بخش کشاورزی را ببینند و در نگاه نخست توقعات خود را از این بخش منطقی سازند.
اگر بحث نقد و نقادی است تریبونی بدهید تا به مدت یک سال از زمین و زمان و کهکشان راه شیری و مشاهدات جیمز وب و از سوراخ شدن لایه ازن تا در همین جام جهانی قطر و باخت آرژانتین به عربستان و باخت اسپانیا و آلمان به ژاپن و باخت برزیل به کامرون و باخت فرانسه به تونس و باخت پرتغال به کره جنوبی و باخت ایران به انگلیس و امریکا و حذف آلمان و بلژیک و ایران و حتی نیامدن ایتالیا به این جام و … به طور مستند حرف بزنیم و نقد کنیم اما به راستی جامعه ای با این همه نقد به کجا می رود بالاخره در این میانه ۸ ساعت حمله به این و آن ۲ دقیقه هم از سر صدق راهکار بدهیم و خودمان را جای آن مقام مسئول بگذاریم که چگونه می توان از بیرون گود به حریف فن لنگ زد و او را ضربه فنی کرد؟!!
بیشترین نقد را به بحث کلان مدیریت در تمام سال های پس از انقلاب چه در این دولت و چه در دولت های گذشته آن هم در بخش کشاورزی شخص خودم داشته و دارم اما اعتراف می کنم که اکثر این نقدها به بیرون از وزارتخانه برمی گردتد و هنوز هم اعتقاد دارم که وزرای جهاد کشاورزی در تمام این سال های انجام مسئولیت سنگین خود اختیارات کافی نداشته اند و الیته گفتن مصادیق متعدد آن را به صلاح کشور و دولت نمی دانم و بر همین اساس تقاضای نویسنده از تمام افراد صاحب نفوذ در حاکمیت آن است که به جهت استقرار نظم و نظام در فرآیتدهای پیچیده تولید اختیارات مربوطه را از وزارتخانه فوق تخصصی سلب نکرده و با دیدگاه حمایتی به آن بنگرند. امروزه حمایت از کشاورزی حمایت از سفره ایرانیان است.
از دیدگاه اینجانب اگر قرار است عزت و اقتدار کشور مستحکم و پابرجا بماند یکی از نقاط اصلی و گرانیگاه اقتصادی-اجتماعی- امنیتی- سیاسی کشور همین محور امنیت و اقتصاد غذاست و راه چاره آن فشار بر بدنه وزارت از وزیر تا آخرین کارکنان صف در جبهه های تولید نیست.
پیشنهاد این مقاله توجه ویژه به معیشت کارکنان جهاد کشاورزی به عنوان رزمندگان جبهه تولید و امنیت پایدار غذا و سلامتی جامعه و حمایت کامل از بخش کشاورزی شامل تولیدکنندگان مدیران متخصصان کارشناسان کارکنان تشکل های تولیدی و کشاورزان خرده پاست. کارکنان و مدیران چه از گذشته و چه امروزه در سخت ترین شرایط کاری دست از کار و تلاش برنداشته و در این مسیر در طی دوران استیلای کرونا در جامعه به سبب ضرورت حضور خود در محل کار متاسفانه تعدادی از ُآنان جان خود را فدا کرده و به همکاران جهادگر شهیدشان در دوران دفاع مقدس پیوستند.
درخواست این مقاله از نویسندگان برنامه هفتم این است که نه پنج سال برنامه و نه یک سال بودجه سنواتی بلکه فقط یک روز خود را از بخش کشاورزی و نانوایی محله تان و میدان میوه و سوپری سر کوچه تان و یخچال خانه خودبی نیاز فرض کنید آن گاه شما نیز چون بنده به این بخش معجزه آسا ایمان خواهید آورد.
شک نکنید اگر مجاهدت های کشاورزان و تولیدکنندگان عزیز ایران در کنار تلاش شبانه روزی کارکنان و مدیران این وزارت نبود در این جنگ اقتصادی الان کمرمان شکسته بود، پس قدر کشاورزان و کارکنان و مدیران این بخش را بدانید و نه در شعار بلکه در عمل نشان دهید که سرنوشت ایران امروز و فردا و ایرانیان برایتان بسیار بسیار بسیار مهم است.

دکتر سیدیعقوب موسوی - متخصص بیوانرژی و فیزیولوژیست گیاهان زراعی

منبع اقتصاددان

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای