وعدههایی برای تحقق نیافتن
در همین هفتههای گذشته در چندین مورد پای وزارت کشاورزی و معاونتهای آن به موضوعهای گوناگون کشانده شده است

در همین هفتههای گذشته در چندین مورد پای وزارت کشاورزی و معاونتهای آن به موضوعهای گوناگون کشانده شده است؛ در مساله بازگشت دادن محصولات کشاورزی ایران از روسیه، در مساله قیمت و کمبود نهادههای دامی و کشاورزی، در موضوع هدررفت آب در زمینهای زراعی، در مورد صادرات آب مجازی از طریق صدور محصولات کشاورزی، در مساله مهم و استراتژی کشت و…؛ در تمام این موارد نه فقط کارشناسان و افکار عمومی که رسانهها نیز ابهامهای مهمی را مطرح کرده و از وزارت جهاد کشاورزی پاسخ خواستهاند.
مزرعه سبز : علاوه بر این مواردی بوده است که اگرچه پاسخی لازم نبوده؛ اما در موضوع ابهامهایی وجود داشته و شایسته بوده که مقامات یا سخنگوی وزارت جهاد کشاورزی به عنوان مرجع ذیربط و دارای اهلیت، روشنگری کند و ابهام را از اذهان بزداید.
افکار عمومی و نماینده ایشان، رسانهها، نیز با دقت و حساسیت مترصد و چشم انتظار دریافت اطلاعات و ابهامزدایی بودهاند، اما این چشم انتظاری پایان نیافته و روشنگری، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی انجام نگرفته است.
سخنگوی وزارت جهاد کشاورزی چه کسی است؟
البته تاکنون وزارت جهاد کشاورزی سخنگوی خود را معرفی نکرده و معلوم نیست کسی که در مسند روابط عمومی این وزارتخانه نشسته است، آیا وظیفه سخنگویی این وزارتخانه را هم بر عهده دارد یا نه؛ اما تاکنون کسی به عنوان سخنگوی وزارتخانه در مقابل افکار عمومی یا رسانهها ظاهر نشده و صحبت نکرده است. این در حالی است که خود آقای وزیر به جز چند مصاحبه با تلویزیون، با رسانه دیگری سخن نگفته و در مقابل پرسشهای خبرنگاران پاسخگو نبوده است.
آن چند مصاحبه با تلویزیون هم البته فضایی تشریفاتی داشته و آقای وزیر فقط آنچه میخواسته بیان کرده و به ابهامات مطرح، چالشها، نگرانیها و پرسشهای چالش برانگیز جواب نداده است.
جالب است که علیرضا رضازاده که هم اکنون بر کرسی ریاست مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی تکیه زده است، در سخنرانی خود به هنگام منصوب شدن به این سمت وظیفه مجموعههای اطلاع رسانی و روابط عمومی را تولید سرمایههای اجتماعی خوانده بود که اگر قرار است روابط عمومی زینتالمجالس باشد و فعالیت ستنی از آن بخواهند نیازی به حضور ما نیست! وی در همین سخنرانی تاکید کرده بود که باید فعالیتهایی را شروع کنیم که شأن و جایگاه حوزه اطلاعرسانی را ارتقای اساسی دهد.
اما نکته جالب توجه آن است که در همین ماههای تصدی، آقای رئیس مرکز روابط عمومی، تصمیم یا رفتاری که بتواند نشانههای از تولید سرمایه اجتماعی باشد، انجام نداده یا دستکم روزنامهنگاران و رسانهها از انجام این اقدامات بیاطلاع هستند. این پرسش هم مطرح است که جایگاه حوزه اطلاع رسانی و روابط عمومی در ماههای تصدی رضازاده چه و چگونه ارتقاء اساسی کرده است؟ این ارتقاء اساسی که رئیس جدید وعده آن را داده بود، آیا هم اکنون مقدمات آن اجرا شده است؟ چقدر باید منتظر بود تا این تمهیدات که به ارتقاء اساسی مرکز روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی میانجامد به ثمر بنشیدند و نتیجه دهد.
با این همه پرسش مطرح شده در ابتدای نوشتار همچنان بیپاسخ مانده است؛ روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی در مسائلی که به طور مستقیم و غیرمستقیم نام و جایگاه وزارت جهاد کشاورزی مطرح شده و یا به آن ربط داده شده، چرا ورود و اعلام موضع نکرده است و افکار عمومی را با ابهامهایی که پیش آمده تنها گذشته است؟ دستکم در مورد برخی اقدامات ابتکاری و نوآورانه وزیر، چالشهای پیشآمده در انجام مسئولیتهای وزارت جهاد کشاورزی و دغدغههای کشاورزان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و…، روابط عمومی وزارت جهاد میتوانست بیانیهای صادر کند و یا در نشستی با خبرنگاران و روزنامه نگاران موضوعات را به بحث بگذارد.
اگر این اتفاق هنوز نیفتاده، شاید به آن دلیل باشد که روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی هنوز وظایف سنتی و معمول خود را هم انجام نداده است، چه رسد به اقدامهای خلاقانه، نوآورانه و ارتقای شأن روابط عمومی.
نادر کریمی جونی ـ کارشناس اقتصاد کشاورزی
انتهای پیام/