ضرورت پایان دادن به بازی دلالان با زندگی کشاورزان
دوباره موضوع انباشت محصولات باغی مطرح شده است؛ این بار کشاورزان از اینکه پرتقال باغ هایشان به فروش نمی رود و روی دست تولیدکننده مانده است، گلایه دارند.

مزرعه سبز : دوباره موضوع انباشت محصولات باغی مطرح شده است؛ این بار کشاورزان و باغداران از اینکه پرتقال باغ هایشان به فروش نمی رود و روی دست تولیدکننده مانده است، گلایه دارند.
آنها می گویند علی رغم آن که هم اکنون پرتقال یکی از اصلیترین و پرمصرفترین محصولات فصل است؛ اما پرتقال در باغهای استانهای شمالی کشور روی دست باغداران مانده و کسی آنها را نمی خرد.
البته این تنها مورد یا نخستین باری نیست که خریداران عمده و دلالان بزرگ در هنگام رسیدن یک محصول از خرید آن پرهیز میکنند و کشاورزان و باغداران را با محصول انباشت شده، تنها می گذارند، بلکه این بلا پیش از این نیز بر سر باغداران سیب و زعفران کاران آمده بود و درست هنگامی که سیب و یا زعفران قابل ارائه به بازار بود، خریداران عمده و دلالان محصولات کشاورزی از خرید محصول احتراز میکردند.
نمی توان این موقعیت و پرهیز از خرید محصولات را اتفاقی دانست. در واقع، آن طور که برخی فعالان عرصه خرید و فروش محصولات کشاورزی می گویند، این امتناع از خرید آگاهانه و هدفمند بوده است و در همه موارد افت قیمت خرید هدف این اقدام بوده و هست .
در واقع دلالان که از نزدیک تحولات باغهای میوه را زیر نظر دارند و علاوه بر آن به اوضاع بازار میوه هم تسلط کامل دارند، درست در هنگامی که قرار است میوه ذخیره و یا در بازار توزیع شود از خرید محصول خودداری میکنند؛ این امر چه نتیجهای دربر دارد، روشن است که باغداران و کشاورزان مجبور می شوند قیمت محصول را تا جایی که دلالان برای خرید اشتیاق نشان دهند، پایین بیاورند.
در این صورت حتی ممکن است قیمت تا حدود 50 درصد و یا حتی بیشتر نسبت به قیمت بازارهای مرکزی میوه پایین بیاید، یعنی پرتقال باکیفیت که در بازار میوه به قیمت کیلوگرمی 10هزار تومان به مغازهدار فروخته می شود، گاهی از باغدار حدود کیلویی 4 هزار توان خریداری میشود. این در حالی است که دلالان ضمن بازی با قیمت همین پرتقال را به کیلوگرمی بالاتر از 10 هزار تومان هم می فروشند.
اما این اقدام دلالان مکانیزم ساده ای دارد و در این رابطه دلالان نه فقط خود محصول را نمیخرند، بلکه به متحدان و شرکاری خود هم می گویند که از خرید محصول خودداری کند.
در مواردی مشاهده شده که وقتی کسی از اراده جمعی پیروی نمیکند و محصول را میخرد سایر دلالان به مقابله با او برمیخیزند و با او تسویه حساب میکنند. این تسویه حساب البته دقیق، موثر و خصمانه است و گاهی به آسیب زدن به منافع و اموال کسی که از تصمیم جمع پیروی نمی کند منجر میشود.
در عین حال، کشاورزان و باغداران برای مقابله با اراده دلالان بر حسب سلیقه قیمتها را پایین می آورند و به نسبت میزان همراهی کشاورزان روند کاهشی قیمت ادامه خواهد داشت.
البته این سازکار و آنچه در مورد خرید محصولات کشاورزی روی می دهد موضوعی نیست که از چشم مقامات وزارت جهاد شکاورزی و یا تعاون روستایی دور مانده باشد. این روال دهها سال است که در بازار میوه و تره بار جریان دارد و هیچ کسی نه اراده مقابله با آن را دارد و نه حوصله ای در این باره از خود نشان میدهد.
البته برخی میگویند چرا دولت در این باره ورود نمی کند؛ اما واقع بینی مانع از آن می شود که از سوی دولت برای ورود به این ماجرا تقاضایی صورت گیرد. چه هم اکنون وزارت جهاد کشاورزی و سازمان تعاون روستایی به حد کافی درگیر ماجرای محصولات کشاورزی هستند و بیش از این ظرفیت و امکان حضور ندارند؛ ا ما دولت و بالاخص مدیران سازمان تعاون روستایی می تواند خرید محصولات کشاورزی را به سوی بورس هدایت و دست دلالان و مافیای تعیین قیمت را از سر محصولات کوتاه کند.
پدرخواندههایی که هم اکنون زحمت و حاصل دسترنج کشاورزان را به یغما می برند. البته با ورود بورس به این ماجرا موافق نیستند و نمیخواهند در استیلا بر مایملک کشاورزان رقیب داشته باشند؛ اما اگر بورس به این موضوع ورود کند در فضایی رقابتی و سالم قیمتها تعیین و خریداران مشخص می شوند. نکته مهم آن است که در همه استانهای کشور بورس و بورس کالا فعالیت دارد و می توان از ظرفیت این نهاد استفاده کرد.
این پیشنهاد قبلا در مورد زعفران مورد استفاده قرار گرفته و کارکرد و موفقیت آن مشاهده شده است. گمان غالب این است که در مورد سایر محصولات کشاورزی هم تاثیر مثبت خواهد داشت و نفع زیادی را نصیب کشاورز که تولیدکننده اصلی است، خواهد کرد. البته برخی می گویند که قیمت محصولات کشاورزی در صورت ورود به بورس به طور جهشی افزایش خواهد یافت و در این صورت مصرفکنندگان نهایی ضرر خواهد کرد.
پاسخ این انتقاد آن است که هم اکنون قیمت میوه و محصولات کشاورزی که در اختیار دلالان است، قیمتهای نازلی نیست، بلکه ما به التفاوت قیمت خرید از کشاورز تا قیمت فروش به مصرف کنندگان نهایی، به جیب دلالان و واسطهها می رود و به هنگام فروش با فضاسازی و خلأ کاذب در بازار قیمت فروش را افزایش میدهند، حال اگر دلالان حذف و بورس جایگزین آنها شود، روشن است که تعداد خریداران و واقعی بودن ایشان امکان تبانی و فضاسازی غیر واقعی را برای بازی با فروش کاهش می دهد.
نادر کریمی جونی ـ کارشناس اقتصاد کشاورزی