نلسون ماندلا و مرد زندانبان: درس بزرگی که قدرت درباره انسانیت میآموزد
وقتی نلسون ماندلا به ریاست جمهوری رسید، برخلاف معمول، بدون تشریفات خاصی با محافظانش در شهر قدم زد و برای ناهار به یک رستوران معمولی رفت.

وقتی نلسون ماندلا به ریاست جمهوری رسید، برخلاف معمول، بدون تشریفات خاصی با محافظانش در شهر قدم زد و برای ناهار به یک رستوران معمولی رفت.
دعوت عجیب از یک مرد تنها
اخبار سبز کشاورزی؛ در رستوران، ماندلا متوجه مردی تنها شد که در میز روبرو منتظر غذا بود. او را به میز خود دعوت کرد، غافل از اینکه این مرد روزی زندانبانش بوده است.
لرزش دستها و سکوتی معنادار
مرد در تمام مدت غذا با دستانی لرزان و چشمی به بشقاب دوخته غذا میخورد. محافظان تصور کردند بیمار است، اما ماندلا حقیقت را میدانست.
راز تلخ گذشته فاش میشود
این مرد همان زندانبانی بود که ماندلا را پس از شکنجه تحقیر میکرد و به جای آب، روی او ادرار میکرد. حالا از ترس انتقام میلرزید.
درس ماندلا: انتقام ملتها را نابود میکند
ماندلا به محافظانش توضیح داد که این مرد بیمار نیست، بلکه میترسد. اما او اعتقاد داشت: "ذهنهای انتقامجو دولتها را نابود میکنند و ذهنهای آشتیجو ملتها را میسازند."
آزمون نهایی انسانیت در مواجهه با قدرت
این داستان نشان میدهد که واقعیترین آزمون انسانیت زمانی است که فرد به قدرت میرسد. ماندلا ثابت کرد بزرگترین قدرت، بخشش است.
جمله پایانی
"فقط در قدرت است که میتوان به انسانیت آدمها پی برد." - نلسون ماندلا
این روایت تکاندهنده نه فقط یک خاطره، بلکه درس بزرگی در رهبری، بخشش و ساختن جامعهای متحد است. ماندلا نشان داد که گذشت از خود انسانیت، قدرتمندتر از هر انتقامی است.