تقدیم به همه خاله شرفهایی که با دایره زنگیشان شادی هدیه میکردند.
گویند روزی زنی که یتیمدار بود به نزد قائم مقام، صاحب کتاب منشئآت و وزیر محمدشاه آمد و گفت: زنی هستم که یتیم دارم و…