خبر فوری
شناسه خبر: 15628

حکایتی از ادبیات فاخر ایرانی

6 قلم حبوب در نامه قائم مقام

گویند روزی زنی که یتیم‌دار بود به نزد قائم مقام، صاحب کتاب منشئآت و وزیر محمدشاه آمد و گفت: زنی هستم که یتیم دارم و غذا برای فرزندان یتیم خویش می‌خواهم.

6 قلم حبوب در نامه قائم مقام

مزرعه سبز : قائم مقام نام او را پرسید و آن زن گفت: نامم « مرجمک » است. ( مرجمک در ترکی به معنی عدس است )
قائم مقام قلم به دست گرفت و نگاشت:

انباردار، ارزنی آمد مرجمک نام، گندم‌ گون، ماش فرستادیم نخود آمد برنجش دهید که برنج است.

به این معنی که اگر زنی گندم‌گون پیش شما آمد که نامش مرجمک بود، خود سر نیامده، بلکه ما فرستادیم، به او برنج دهید که در سختی و تنگ دستی است.

همان گونه که می‌بینید در این عبارت از نام شش قلم حبوب (ارزن، مرجمک، گندم، ماش، نخود، برنج) ایجازگونه استفاده شده و هریک در معنای دیگری.

چقدر لذت بخش است مطالعه و کاوش در ادبیات غنی کشورمان.

ارزنی آمد (اگر زنی آمد)

ماش فرستادیم (ما او را نزد شما فرستادیم)

نخود آمد (خودسر نیامد)

برنج است (در سختی و تنگدستی است)

گندم‌گون (به رنگ گندم‌گون)

مرجمک (کوفته دال عدس)

دیدگاه تان را بنویسید

  • حسین ابراهیمی پاسخ به نظر

    با سلام و تشکر
    عبارات صحیح این نوشته عبارتند از؛
    (( انباردارا ، ارزني آمد مرجمک نام ، گندم گون ، نخود آمده ، ماش فرستادیم، برنجش مدار ، برنجش ده ، که جو جو بحساب آید ما را. ))

    • golbaf

      حسین عزیز
      سلام از توجه شما سپاسگزاریم

چندرسانه‌ای