قیاس معالفارق: حکایت تلخ مشکلات مرغداران و یک تماس پر از گلایه
مشکلات مرغداران به نقطهای بحرانی رسیده که جوجهها رها و تخممرغها سوزانده میشوند این یادداشت به بررسی این فاجعه و چرایی بیتفاوتی به آن میپردازد

مشکلات مرغداران به نقطهای بحرانی رسیده که جوجهها رها و تخممرغها سوزانده میشوند. این یادداشت به بررسی دلایل این فاجعه، تفاوت عملکرد مسئولین دیروز و امروز و چرایی بیتفاوتی به این بحران میپردازد.
اخبار سبز کشاورزی؛ گاهی یک تماس تلفنی ساده میتواند پرده از حقایق تلخی بردارد. یادم میآید هر وقت دوستی که با مدیران ۳۰گانه شهرستانها و مناطق در ارتباط بود، زنگ میزد، تا مطمئن شوم حضور ذهن کافی برای پاسخگویی به سوالاتش را دارم، جواب نمیدادم و خودم با او تماس میگرفتم.
با همین سبک و سیاق، به او زنگ زدم. اما از تن صدا و ادبیاتش، فهمیدم ناراحت است! پرسیدم: "چرا امروز سنگینی!؟" با گلایهمندی پرسید: "مگر دیشب تلویزیون را ندیدی که مرغداران جوجههایشان را جلوی وزارتخانه رها کرده بودند!؟"
پاسخ دادم که سالهاست تلویزیون را نمیبینم. با کمی عصبانیت گفت: "به! به! از آن آقا (فتاح، رئیس اصفهان) میپرسم میگوید ما که اینجا مشکلی نداریم! تو هم اینجوری؟!"
فیلم دردناک از رها کردن جوجهها بود که مرا به یاد آن دوران انداخت؛ دورانی که برای حمایت از تولیدکننده، شخص اول بخش کشاورزی وارد میدان میشد. نه مثل امروز که مسئولان فقط به فکر سفر و نوشتن پیام برای تیم فوتبال اینجا و آنجا باشند! برای ایضاح بیشتر این معضل (دفن جوجهها و سوزاندن تخممرغها)، چند نکته مهم را یادآوری میکنم.
هیچ تولیدکنندهای محصولش را نابود نمیکند!
واقعیت این است که هیچ تولیدکنندهای حاصل زحماتش را اینگونه نابود نمیکند، مگر اینکه:
- کارد به استخوانش رسیده باشد: یعنی دیگر توانی برای ادامه کار ندارد و ضرر آنقدر زیاد است که چارهای جز نابودی سرمایهاش نمیبیند.
- نتواند شکم موجودات زنده را سیر کند: زمانی که تامین خوراک برای جوجهها یا دامها غیرممکن میشود.
- تولید سر به سر هم در نمیآید: یعنی حتی با فروش محصول، هزینهها پوشش داده نمیشود و تولیدکننده در یک چرخه معیوب ضرر گرفتار شده است.
این موارد، تنها بخشی از مشکلات مرغداران و دامداران است که آنها را به چنین اقدامات دردناکی وامیدارد.
کشاورزی، صنعتی متفاوت: چرا حمایتها کافی نیست؟
بخش کشاورزی، به دلیل سروکار داشتن با موجود زنده، با هیچیک از بخشهای اقتصادی دیگر قابل قیاس نیست. قطع آب، برق و حتی عدم تامین سرمایهگذاری میتواند تولید را به طور کامل نابود کند.
یادمان نرفته است پستان پرشیر گاوی را که به دلیل قطع برق در حال ترکیدن بود! شرایط ویژه این بخش است که در تمام دنیا، یارانههای قابل توجهی به آن اختصاص میدهند تا از تولید پایدار حمایت شود. عدم توجه به این ویژگی خاص، یکی از اصلیترین دلایل عمیقتر شدن مشکلات مرغداران است.
اشتباهات مدیریتی، نه سرزنش مردم!
گاهی اوقات، بیلیاقتی خودمان برای سرمایهگذاری در صنایع زیربنایی مانند برق، آب، گاز و نفت را به حساب مردم میگذاریم و با مقایسه مصرف برق آنها با اروپا (که حتی موثق هم نیست!) سرزنششان میکنیم. این در حالی است که ریشه اصلی مشکلات، ضعف در برنامهریزی و مدیریت کلان است، نه مصرف مردم.
از شعار تا واقعیت: مذاکرات و سرگرم شدن به حواشی
متاسفانه، برخی که با شعار "رابطه با آمریکا" از مردم رای گرفتهاند، اکنون که در آستانه گشایشی در مذاکرات هستیم، به جای پاسخ به حرفهای ترامپ (که ما را با کشورهایی مقایسه میکند که در هنگام اوج ما نبودند و خودش میگوید "اگر ما نبودیم، شما نبودید")، "هل من مبارز" میطلبند! اینجاست که بین مارادونا و غضنفر ماندهایم!
این وضعیت، نه تنها از مشکلات مرغداران و دیگر تولیدکنندگان غافل شده، بلکه نشان میدهد که اولویتها به درستی تنظیم نشدهاند و توجه به حواشی، جایگاه اصلی مشکلات را گرفته است.
مشهد، علی فریدونی