فناوری عمیق در کشاورزی احیاکننده:
کوئن ون سیجن و لوئیزا بوروود-تیلور از رویداد امسال گراندزول گزارش میدهند.

اخبار سبز کشاورزی؛ کشاورزی احیاکننده به سرعت از یک مفهوم خاص به یک ضرورت اصلی تبدیل میشود. همزمان با اینکه کشاورزان، شرکتهای غذایی و سرمایهگذاران به طور فزایندهای پتانسیل آن را برای بازیابی سلامت خاک، افزایش تنوع زیستی و کاهش تغییرات اقلیمی تشخیص میدهند، یک بحث مهم در حال ظهور است: فناوری عمیق چه نقشی، در صورت وجود، باید در این رویکرد ذاتاً بیولوژیکی و اغلب کممصرف ایفا کند؟
برای بسیاری، جوهره کشاورزی احیاکننده در همکاری با طبیعت نهفته است، نه در برابر آن. این دیدگاه اغلب راهحلهای فناوری پیشرفته را به عنوان یک عامل حواسپرتی یا حتی انحراف از اصول اساسی هماهنگی اکولوژیکی میبیند. با این حال، نادیده گرفتن پتانسیل نوآوریهای فناوری در بخشی که با چالشهای عظیم جهانی - از امنیت غذایی گرفته تا نوسانات اقلیمی - روبرو است، به معنای کنار گذاشتن کاراییها و پیشرفتهای قابل توجه خواهد بود. حقیقت، همانطور که اغلب اتفاق میافتد، در درک ظریف این موضوع نهفته است که چگونه فناوری عمیق، هنگامی که با تفکر و با اهداف درست به کار گرفته شود، میتواند متحد قدرتمندی در گذار احیاکننده باشد.
فوریت بحرانهای زیستمحیطی و بهداشتی ما، راهحلهای سریع را میطلبد. همانطور که دن باربر، سرآشپز و آیندهنگر سیستم غذایی، به شیوایی در پادکست سرمایهگذاری در کشاورزی و غذای احیاکننده کوئن بیان کرد، «ما آن [200 سال] را نداریم... به نظر من، آنچه هوش مصنوعی برای ما ارائه میدهد، فرصتی برای انجام بسیار سریعتر این نوع کارها است. این هیجانانگیز است.»
هوش مصنوعی
باربر، در حالی که در مورد هوش مصنوعی خوشبین است، تأکید میکند که کاربرد آن کاملاً به این بستگی دارد که «در دست چه کسی باشد و به چه هدفی؟» او هوش مصنوعی را ابزاری میداند که میتواند روند پر زحمت اصلاح نباتات را به طرز چشمگیری سرعت بخشد و ما را قادر سازد تا ژنتیکهایی را که برای شرایط خاص اکولوژیکی مناسبتر هستند، شناسایی و تکثیر کنیم، نه گونههای «کوچک» طراحی شده برای کاربرد جهانی. از نظر باربر، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که «در خدمت زیستشناسی» مورد استفاده قرار گیرد.
فرآیندهای بیولوژیکی
این دیدگاه با این ایده که فناوری عمیق میتواند فرآیندهای بیولوژیکی را به جای جایگزینی آنها تقویت کند، همسو است. با این حال، بر نیاز حیاتی به دادههای مناسب و درک بنیادی نیز تأکید میکند. همانطور که دانشمند برزیلی، آنتونیو نوبره، در حضور خود در پادکست تأکید کرد، درک ما از پیچیدگی بیولوژیکی، حتی در بنیادیترین سطح، هنوز نوپا است. او «دگم اصلی» زیستشناسی مولکولی را به چالش میکشد و استدلال میکند که DNA به تنهایی یک ارگانیسم را تعریف نمیکند. محیط سلولی و عوامل اپیژنتیکی نقشهای به همان اندازه حیاتی ایفا میکنند. نوبره هشدار میدهد: «ما باید فروتن باشیم.» «ما عملاً هیچ چیز از این پیچیدگی نمیدانیم و تازه داریم به نوک کوه یخ نزدیک میشویم.»
بینشهای نوبره به عنوان یک یادآوری مهم عمل میکند که اگرچه فناوری میتواند به ما در پردازش حجم عظیمی از اطلاعات کمک کند، اما باید با احترام عمیق و درک عمیق از سیستمهای اکولوژیکی هدایت شود. اعمال تجزیه و تحلیل پیشرفته بر روی یک مدل ناقص یا ناقص از طبیعت، خطر ایجاد راهحلهای به همان اندازه ناقص را به همراه دارد.
این ما را به چالش حیاتی دادهها میرساند. اتان سولوویف، کشاورز و مدیر ارشد نوآوری در HowGood، جایی که او بزرگترین پایگاه داده پایداری محصول جهان را مدیریت میکند، بر نیاز به «مدلهای اکولوژیکی بزرگ» تأکید میکند - او به کوئن در پادکست گفت که من نه بر اساس متون نوشته شده توسط انسان، بلکه بر اساس «الگوها و زبان طبیعت» آموزش دیدهام.
سولوویف «مدلهای کنش بزرگ» را در نظر دارد که از حلقههای علت و معلولی در اکوسیستمهای دنیای واقعی یاد میگیرند. او میگوید: «اگر میخواهیم طبیعت را بازسازی کنیم، پس به... سوالات هوش مصنوعی در مورد آن نیاز داریم. نمیتوان آن را بر اساس آنچه یک مرد سفیدپوست در اینترنت نوشته آموزش داد؛ باید بر اساس آنچه در اکوسیستمها اتفاق میافتد آموزش دید.» این مفهوم «پیشگوییهای اکوسیستم» حیاتی است؛ برای اینکه فناوری عمیق واقعاً در خدمت کشاورزی احیاکننده باشد، الگوریتمهای آن باید با دادههایی تغذیه شوند که منعکسکننده پیچیدگی پویا و بههمپیوسته سیستمهای طبیعی باشد، نه فقط معیارهای سادهشده کشاورزی.
دیدگاهی ظریف به فناوری در کشاورزی
جان کمپف، کشاورز و پیشگام در Regen ag، همواره از دیدگاهی ظریف به فناوری در کشاورزی حمایت کرده و بر نقش آن در تقویت فرآیندهای بیولوژیکی تأکید دارد. او در مقالهای اخیر در AgFunderNews استدلال میکند که ابزارها، هنگامی که برای درک و پشتیبانی از سیستمهای طبیعی استفاده میشوند، میتوانند منجر به پیشرفتهای عمیقی در سلامت خاک و تابآوری محصولات شوند.
برای مثال، فناوریهای کشاورزی دقیق که به نظارت بر رطوبت خاک، سطح مواد مغذی و سلامت گیاهان کمک میکنند، میتوانند کاربردهای دقیقتر و کمهزینهتری از نهادهها ارائه دهند، یا حتی به کشاورزان کمک کنند تا بفهمند چگونه با پرورش جوامع میکروبی سالم، وابستگی خود را به نهادههای خارجی کاهش دهند یا بهطور کامل حذف کنند.
او همچنین اخیراً دوقلوی دیجیتال خود را راهاندازی کرده است، یک رابط چت که بر اساس تمام مطالب، سخنرانیها، پادکستها و مقالات او در طول سالها آموزش دیده است تا کاربران بتوانند از «او» سؤال بپرسند و با او گفتگو کنند!
خب، همه اینها ما را به کجا میرساند؟ این ادعا که کشاورزی احیاکننده به فناوری نیاز ندارد، اساساً پتانسیل فناوری عمیق را برای تسریع و بهینهسازی گذار اشتباه درک میکند. نادیده گرفتن پیشرفتها در هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی، ژنتیک، رباتیک و اتوماسیون شبیه به نبرد در نبرد مدرن با یک زرادخانه قدیمی است. نکته کلیدی این است که فناوری را بهطور کامل رد نکنیم، بلکه آن را با تدبیر و با هدفی روشن به کار گیریم: پشتیبانی، تقویت و در نهایت درک فرآیندهای بیولوژیکی پیچیدهای که زیربنای احیای واقعی هستند.
آینده کشاورزی احیاکننده احتمالاً ترکیبی خواهد بود، جایی که خرد حاصل از شیوههای سنتی اکولوژیکی به طور همافزایی با خردمندانهترین و هماهنگترین فناوریهای عمیق بیولوژیکی ترکیب میشود. این ترکیب قدرتمند نویدبخش نه تنها هیچ بهرهوری را از دست نمیدهد، بلکه نویدبخش دگرگونی واقعی سیستمهای غذایی ما برای سیارهای سالمتر است.