گرانی برنج ایرانی؛ چرا این کالای اساسی ارزان نمیشود؟
گرانی برنج ایرانی؛ دلایل اصلی افزایش قیمت، از آمارهای غلط و هزینههای تولید تا کمبود واردات و تقلب. راهکارهای کنترل قیمت برنج ایرانی.

گرانی برنج ایرانی، این روزها سفره بسیاری از خانوادههای ایرانی را با چالش مواجه کرده است. قیمتهای سرسامآور، مردم را به سمت خرید برنج خارجی با کیفیت پایینتر سوق داده است.
اخبار سبز کشاورزی؛ اما چرا با وجود تولید داخلی قابل توجه، شاهد گرانی برنج ایرانی هستیم؟
بیشتر بخوانید: بحران امنیت غذایی با بیتدبیری در مدیریت؛ ریشه گرانی برنج کجاست؟
دلایل اصلی گرانی برنج ایرانی؛ از آمار غلط تا تقلب در بازار
کارشناسان معتقدند که مجموعهای از عوامل، از برآوردهای نادرست تولید داخلی گرفته تا تاخیر در واردات و حتی تقلبهای گسترده در عرضه برنج خارجی به نام ایرانی، دست به دست هم دادهاند تا این بحران شکل بگیرد.
برآوردهای اشتباه؛ پایهای لرزان برای تنظیم بازار
مسعود سعیدی، کارشناس کشاورزی، بر این باور است که یکی از ریشههای اصلی گرانی برنج ایرانی، آمارهای غیرواقعی از تولید داخلی است. دولت گذشته میزان تولید را ۳ میلیون تن اعلام کرد، در حالی که برآورد واقعی به سختی به ۱.۷ میلیون تن میرسد.
این خطای آماری باعث شد تا واردات متناسب با نیاز واقعی انجام نشود و کمبود عرضه، فشار شدیدی به بازار وارد کند. کشور سالانه به حدود ۳.۳ میلیون تن برنج نیاز دارد که نیمی از آن باید از طریق واردات تامین شود. هرگونه خطای آماری در بخش تولید، تعادل بازار را بر هم میزند.
هزینههای سرسامآور تولید: فشار مضاعف بر کشاورزان
علاوه بر این، گرانی نهادههای کشاورزی در سالهای اخیر، عامل مهم دیگری در رشد قیمت برنج بوده است. هزینه کود، سموم، نیروی انسانی و حملونقل چندین برابر شده است.
این افزایش هزینهها، در نهایت به قیمت نهایی محصول منتقل میشود و بسیاری از کشاورزان را از ادامه تولید منصرف میکند. نبود حمایتهای کافی و افزایش هزینهها، ادامه تولید با قیمتهای گذشته را غیرممکن ساخته است.
احتکار یا پاک کردن صورت مسئله؟
دولت بارها موضوع احتکار را به عنوان عامل اصلی گرانی مطرح کرده است، اما فعالان بازار نظر دیگری دارند. احتکار زمانی معنی پیدا میکند که فصل برداشت تمام شده و ذخایر محدود باشند.
در آستانه برداشت جدید، هیچ عقل اقتصادی حکم نمیکند که برنج نگهداری شود، چرا که با آغاز برداشت، قیمتها به طور طبیعی کاهش مییابد. به نظر میرسد طرح بحث احتکار در این شرایط، بیشتر راهی برای پاک کردن صورت مسئله است.
کمبود واردات: مانعی در برابر تعادل بازار
ایران سالانه به حدود ۳.۳ میلیون تن برنج نیاز دارد، اما تولید داخلی کمتر از ۱.۷ میلیون تن است. برای تامین نیاز بازار، باید حداقل ۱.۶ میلیون تن برنج وارد شود.
با این حال، محدودیتهای ثبت سفارش، ممنوعیتهای مقطعی واردات و تصمیمهای متناقض، باعث شده تا این میزان واردات محقق نشود. توقف واردات به بهانه حمایت از تولید داخل، در عمل منجر به کمبود و گرانی میشود.
تقلبهای گسترده: برنج خارجی در لباس ایرانی
یکی دیگر از دلایل تشتت در بازار برنج، عرضه برنج خارجی با بستهبندی و نام برنج ایرانی است. بخش زیادی از برنج پاکستانی قاچاق شده، در کیسههایی با نام برندهای معتبر ایرانی بستهبندی شده و به عنوان برنج ایرانی به فروش میرسد.
این محصولات، کیفیت و قیمت متفاوتی با نمونه اصلی برنج ایرانی دارند و اعتماد مصرفکنندگان را خدشهدار میکنند. این تقلبها، هزینه سبد غذایی خانوار را افزایش داده و برنج را به کالایی لوکس تبدیل کرده است.
راهکار کنترل قیمت برنج ایرانی
سعیدی معتقد است که برای کنترل قیمت، باید:
- شفافیت در آمار تولید: آمار و دادههای تولید داخلی باید به صورت شفاف و عینی صورت گیرد تا سیاستگذاری بر اساس اطلاعات صحیح انجام شود.
- مدیریت واردات: واردات باید به گونهای انجام شود که نیاز واقعی بازار را پوشش دهد و از شوکهای قیمتی جلوگیری کند.
- نظارت بر بستهبندی: با افزایش نظارت بر بستهبندی، از تقلب در عرضه محصولات خارجی با نام ایرانی جلوگیری شود.
- راهاندازی سیستم ردیابی: ایجاد یک سیستم ردیابی و نظارت در کل زنجیره تامین، از مزرعه تا فروشگاه، میتواند به شفافیت و کاهش تقلب کمک کند.
با نزدیک شدن به فصل برداشت جدید، امید به تعدیل قیمتها وجود دارد، اما تا زمانی که ساختار سیاستگذاری تغییر نکند و معضلاتی چون قاچاق، تقلب و کمبود واردات پابرجا باشند، این کاهش قیمتها مقطعی خواهد بود.