خبر فوری
شناسه خبر: 53262

فرامرز؛ پهلوانی در سایه شاهنامه

فرامرز؛ پهلوانی در سایه شاهنامه؛ روایت منظومه‌ای که میان تقلید و استقلال، در تاریخ حماسه ی ایرانی گم شد

فرامرز؛ پهلوانی در سایه شاهنامه

اگر شاهنامه فردوسی قله‌ی بی‌چون‌وچرای حماسه‌سرایی ایرانی است، «فرامرزنامه» را باید یکی از دامنه‌های کمتر دیده‌شده اما پرجزئیات این کوه دانست؛ منظومه‌ای پهلوانی با ۱۵۷۶ بیت که کمتر از یک سده پس از شاهنامه سروده شد و کوشید صدای تازه‌ای از تبار رستم به گوش برساند. این اثر که به «فرامرزنامه کوچک» نیز شهرت دارد، سرگذشت فرامرز، پسر رستم، را در سفری پرحادثه به هندوستان روایت می‌کند؛ سفری که هم از نظر اسطوره‌ای و هم از منظر زبانی، ارزش پژوهشی قابل توجهی دارد.

اخبار سبز کشاورزی ؛ فرامرزنامه به احتمال قوی سروده‌ی رفیع‌الدین مرزبان است؛ شاعری که آگاهانه خود را پیرو فردوسی می‌داند و حتی از «غلام فردوسی» بودن سخن می‌گوید. همین نزدیکی سبکی سبب شده که در گذر زمان، برخی ابیات این منظومه—از جمله بخش «در ستایش پیامبر»—به اشتباه وارد نسخه‌هایی از شاهنامه شود؛ خطایی که نشان‌دهنده شباهت زبانی و ساختاری دو متن است، اما در عین حال، از ناشناختگی فرامرزنامه در سنت تصحیح متون حکایت دارد.

داستان با نشستن کیکاووس در انجمن پهلوانان آغاز می‌شود؛ جایی که فرستاده‌ی نوشاد، پادشاه هندوستان، برای طلب یاری وارد می‌شود. هند در بند پنج بلاست: دیوی آدم‌خوار، شاهی باج‌خواه، گرگی گویا، اژدهایی بداندیش و سی‌هزار کرگدن وحشی. فرامرز نخستین پهلوانی است که داوطلب نبرد می‌شود و بیژن، پسر گیو، او را همراهی می‌کند. این سفر، صحنه‌ی نمایش دلاوری‌هایی است که گرچه پرشورند، اما برخلاف نبردهای رستم، جنبه‌ای ملی ندارند و بیشتر در خدمت رهایی پادشاهی بیگانه‌اند.

در شاهنامه نیز نام فرامرز بارها آمده است؛ از لشکرکشی به توران برای خون‌خواهی سیاوش تا داستان دوازده‌رخ، نبرد رستم و اسفندیار و سرانجام مرگ تراژیک او به فرمان بهمن. اما فردوسی هرگز فرامرز را به قهرمان مرکزی بدل نمی‌کند؛ او همواره در سایه‌ی شکوه رستم می‌ماند، حتی بی‌درفش مستقل، با همان نشان اژدهاپیکر پدر.

امروز از فرامرزنامه تنها دو نسخه ناقص از سده دوازدهم هجری باقی مانده است؛ یکی در موزه بریتانیا و دیگری در کتابخانه ملی پاریس. با وجود این نقصان‌ها، این منظومه همچنان متنی مهم برای پژوهش‌های اسطوره‌ای، حماسی و زبان‌شناختی به‌شمار می‌رود. فرامرزنامه شاید هرگز به تأثیرگذاری شاهنامه نرسید، اما در حاشیه آن، روایتی مستقل از پهلوانی ایستاده است؛ روایتی که ارزش دوباره‌خوانی و بازشناسی دارد.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای