مزرعه سبز: ساداتی نژاد که چند ماهی است در مقابل افشاگری رسانهها مبنیبر جابهجایی چندین تُن زعفران، فروش دهها هزار تن خرما بهصورت مسئلهدار، چند صد میلیارد تومان ضرر و زیان به سازمان در خرید غیرمتعارف پرتقال و سیب که خبرنگاران صدا و سیما و بخش خصوصی مطرح نمودند، سپرده شدن کار نظارت بر خرید حدود هزار میلیارد تومان میوه به یک شرکت بازرسی صد هزار تومانی سکوت کرده است، در سفر خود به یکی از استانها، این خبرنگاران رسانهها و روزنامهنگاران زرد نامید.
در حالی که همین خبرنگاران در راستای اهداف رهبری و کمک به اقتدار غذایی با مدد و راهنمایی برخی نمایندگان خدوم مجلس، مسائل زیرپوستی در سازمان تعاون روستایی را افشا کردند، به نحوی که اینک دیوان محاسبات، سازمان تعزیرات و مجلس باید ورود جدیتری داشته باشند. تعریف عرفی رسانه زرد و خبرنگار زرد عبارت است از: رسانه هایی که برای نان به نرخ روز خوردن، به صورت غیر واقعی مجیز وزرا و معاونین آنها را می گویند؛ نه خبرنگارانی که بنا به رسالت خود و برای کمک به بقای وزارتخانه و ارتقای جایگاه آن اطلاع رسانی می کنند.
سوال اینجاست که اگر ساداتینژاد همراه و همسو با حرکت هیات مینیبوسی در سازمان مرکزی تعاون روستایی نیست، باید از خبرنگاران عذرخواهی کند. خبرنگاران چرا باید در افشاگری ملی خبرنگار زرد نامیده شوند.
چرا آقای وزیر از خبرنگاران عذرخواهی نکرد و آنان را زرد نامید! آیا آقای دکتر حیدری، مجری سالم و زبردست صدا و سیما که چنین افشاگری کرد، خبرنگار زرد است.
آیا آقای آذریبقا که امنیت خود را به خطر انداخت و پیشنهادات نان و آبدار مالی و مشاورهای را رد کرد، اما حق طلبی وی به افشای اسرار مگو انجامید خبرنگار زرد است.
آیا آقای دکتر قالیباف، مجری زبردست و ضد فساد صدا و سیما، که واقعیت را از زبان معاون شما بیرون کشید و سعی در نجات سازمان تعاون روستایی از تار عنکوتی جریان فساد داشت خبرنگار زرد است.
چه کسانی شریک و مباشر این حرکتها هستند، باید مشخص شود. آقای وزیر چنانچه همراهی و مشارکتی در این جریان ندارید در اولین روزهای هفته آینده ضمن عذرخواهی رسمی از خبرنگاران با شرافت، با حضور در کمیسیون کشاورزی مجلس و همچنین حضور در خدمت اعضای هیئت رئیسه مجلس از حرکت باند مافیایی اختلاس و رانت و شبهات ایجاد شده اعلام برائت کنید و تکلیف چنین افرادی را روشن نماید.
انتهای پیام/
درود و دست مریزاد به مطبوعات و نویسندگان پاک دست آن ، اگر مطبوعات آزاد بودند کدامین مسئول و یا صاحب منصبی جرات میکرد تخلف کند ؟ ویا اقوام و آشنایان بی دانش و بی صلاحیت خودش را در مسئولیت ها منسوب نماید و یا
اینهمه فساد از صدر تا ریشه کجا جایگاهی داشت ؟
ولی افسوس که مطبوعات ما شده اند به مثابه داستان سعدی که سنگ را بسته و سگ را رها ساخته اند !!!
و این شده که امروز متاسفانه شاهد آن هستیم .
با درود
ما هم با شما هم عقیده ایم، اما متاسفانه چند دهه است مطبوعات علاوه بر ترس از داغ و درفش، خودسانسوری هم می کنند و به همین جهت فساد به صورت زیر پوستی و با اشکال ظاهرالصلاحی همه گیر می شود.
خواهشمند است در این زمینه با نظر و تجربیات خود مقاله، گزارش و تحلیلی بنویسید تا در این خبرگزاری منعکس شود. خاطرنشان می شود در صورت صلاح دید با نام خود و امضای محفوظ منتشر خواهد شد