باز هم میوههای رسوب کرده، باز هم نگرانی باغداران
حالا طالبان هم برای محصولات ایرانی محدودیت قائل میشود و سختگیری مینماید
مزرعه سبز : حالا طالبان هم برای محصولات ایرانی محدودیت قائل میشود و سختگیری مینماید؛ تا پیش از روی کار آمدن دولت اشرف غنی، افغانستان یکی از مقاصد صادراتی میوههای تازه ایرانی بود. در آن هنگام بهویژه محصولاتی مانند سیب آذربایجان غربی و شرقی به مقصد افغانستان بارگیری میشد و بازرگانان افغانستان پول آن را با ریال کشورمان و یا با دلار پرداخت میکردند؛ ما پس از به قدرت رسیدن اشرف غنی و تمایل او به نزدیکی هر چه بیشتر به دولت دونالد ترامپ و همزمان با اراده دولت آمریکا برای سختگیریهای بیشتر و تکمیل تحریمهای ایران دولت غنی محدودیتهایی برای واردات میوه تازه از ایران اعمال کرد که از جمله این محدودیتها، سیب در سردخانه کشور و بالاخص در سردخانههای استانهای آذربایجان غربی، اردبیل، آذربایجان شرقی و زنجان وجود دارد که هنوز به فروش نرفته و چشماندازی هم برای صادرات آن وجود ندارد.
گزارشگران از ارومیه خبر میدهند که حدود 700 هزار تن سیب قابل صادر کردن در این استان و استانهای همجوار در سردخانه رسوب کرده است و بازارهای صادراتی ایران مانند هندوستان، عراق، افغانستان و… هم ظرفیتی بالفعل برای دریافت این میوهها وجود ندارد. این نکته مهمی است که وزارت جهاد کشاورزی که همواره بر طبل تولید میکوبد و از کشاورزان انتظار فراوانی برای افزایش تولید دارد، آیا نمیداند که تولید بدون مشتری معنا ندارد؟
در روزهای اخیر و به عبارت دقیقتر از اول پاییز باغداران آذربایجانی بهطور مستقیم و یا از طریق نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی بارها ضرورت چارهاندیشی برای محصول سیب امسال آذربایجان را به دولت و مشخصاً به وزارت جهاد کشاورزی یادآوری کردهاند؛ اما این وزارتخانه در قبال همه این هشدارها و تذکرها سکوت کرده است.
کشاورزان و باغداران میگویند این سیبهایی که در سردخانه رسوب کرده و هر روز از عمر مفید و قابل استفاده بودنشان کاسته میشود، اگر تا چند ماه دیگر به فروش نرسد و یا صادر نشود، خانوادههای بسیاری که تمام سرمایهشان همین سیبهاست نابود میشوند و تا سال بعد که دوباره سیب تازه به بازار میآید و آن موقع هم معلوم نیست به فروش برسد یا مانند امسال در سردخانهها رسوب کند، باغداران و خانوادههایشان باید با کمکهای دولتی زندگی کنند.
نکته مهم این است که در مورد باغداران نمیتوان مانند کشاورزان سخن گفت و به آنان توصیه کرد که برای سال زراعی بعدی محصول دیگری بکارند. در واقع، باغ کارگاهی است که تغییر دادن محصول آن به کندی پیش میرود و نمیتوان درخت را به دادن محصول دیگر واداشت. روشن است که با این شرایط دولت و وزارت جهاد کشاورزی باید در مورد باغهای کشور و محصولهایی که تولید میکند درک دقیق و کاملی داشته باشند؛ اگر محصولاتی که اکنون باغهای کشور تولید میکنند بیش از نیاز شهروندان ایرانی است، در وهله نخست باید به فکر تشکیل و تامین زنجیره تولید بود و محصولات پاییندستی میوهها را که در ایران و جهان مشتری دارد، شناسایی و تولید کرد.
در وهله بعدی، روشن است که باید بازارهای صادراتی برای میوه تازه و محصولات حاصل از میوههای کشور شناسایی و توسعه یابد.
در عین حال باید به کشاورزان و باغداران ایرانی برای برقراری ارتباط با بازارهای صادراتی کمک کرد و ایرانیان با قدرت و وسعت بیشتری در بازارهای صادراتی حضور پیدا کنند .
اعطای کمکهای دولتی اگرچه برای باغداران، کشاورزان و به طور کلی شهروندان خوشایندتر است؛ اما روشن است که تزریق پول و اعطای کمکهای دولتی مسکنهایی است که درد را خاموش و غفلت را نهادینه میسازد؛ از این بابت اتفاقاً کمکهای دولتی و تزریق پول از منابع مدنظر نمیتواند مفید و موثر باشد.
نادر کریمی جونی ـ کارشناس اقتصاد کشاورزی