قصه پرغصه استارتاپهای کشاورزی
فراموش نمیکنم نمایشگاه اگروفود سال 1398 را که مجله «دام و کشت و صنعت» غرفهای در اختیار داشت و من نیز یکیدو روزی در نمایشگاه
مزرعه سبز : فراموش نمیکنم نمایشگاه اگروفود سال 1398 را که مجله « دام و کشت و صنعت » غرفهای در اختیار داشت و من نیز یکیدو روزی در نمایشگاه و با نگاهی کنجکاو دنبال موضوعات، ابتکارات و سوژههای تازه و بکر میگشتم؛ با اینکه خبر و نوآوریهایی از همه نوع در نمایشگاه وجود داشت و هر کدام از حوزهها خلاقیتهای خوبی به نمایش گذاشته بودند و حتی با وجود تحریمها شرکتهای خارجی زیادی نیز در نمایشگاه حضور داشتند اما یکی از پاویونهای نمایشگاه خیلی بیشتر نظرم را جلب کرد و با خودم گفتم که این همان چیزی است که دنبالش میگردم.
برای اولین بار بود که استارتاپها (کسب و کارهای نوپا)ی بخش کشاورزی در یک نمایشگاه و آن هم با یک پاویون مستقل حضور پیدا کرده بودند تا خودشان را به جامعه کشاورزی معرفی نمایند.
بهنظرم آمد که یکی از حلقههای مفقوده در بخش کشاورزی همین استارتاپها باشند که با ایدهها و نوآوریهای خود میتوانند راهگشای بسیاری از مشکلات مانند: بازار رسانی محصولات کشاورزی، هوشمندسازی کشاورزی، بالا بردن ارزش محصولات کشاورزی در زنجیره ارزش، تولید محصولات جدید، دستیابی به بازارهای کشورهای همسایه، آموزش، ترویج، افزایش تولید و بهرهوری بالاتر از نهادهها و… به یاری این بخش بیایند.
کار ارزشمند مهندس حجتی
متوجه شدم کار بسیار ارزشمندی توسط وزیر وقت جهاد کشاورزی انجام شده بود و در قالب یک پروژه، در بدنه وزارت جهادکشاورزی واحدی تحت عنوان «مشاور وزیر و مجری کسب و کارهای نوپای کشاورزی» شکل گرفته است و در همان نمایشگاه نیز گپ و گفت مفصلی با مدیر ذیربط و برخی شرکتهای استارتاپی داشتم و گزارش آن در شماره 231 مجله «دام و کشت و صنعت» به چاپ رسید.
استارتاپها، اتفاق جدی در بخش کشاورزی
موضوع استارتاپها را اتفاقی جدی در بخش کشاورزی میدانستم (البته که هنوز هم) و به همین دلیل بعد از آن، مسائل آنها را معمولا پیگیر میشدم.
با توجه ویژهای که حجتی به موضوع داشت و جایگاهی که به درستی برای آنها قائل بود، استارتاپها کمکم وارد قاموس گفتمانی بسیاری از فعالان و مدیران حوزه کشاورزی شده بود و امیدوار بودیم که استارتاپها بتوانند باری از دوش بخش کشاورزی بردارند و البته که پیشرفتهای زیادی هم در این زمینه رخ داد و اگر حمایت بیشتری از آنها صورت میگرفت، پتانسیلهای بیشتری نیز داشته و دارند.
به هر حال در آن دوره «انجمن صنفی استارتاپهای بخش کشاورزی» تشکیل و در سازمان تعاون روستایی رسماً به ثبت رسید که این نیز حرکت رو به جلوی دیگری در نُضج یافتن بیشتر استارتاپها بود.
در همان دوره طی دیداری که برخی استارتاپهای برگزیده بخش کشاورزی با مهندس حجتی داشتند، وی بر چند نکته تاکید کرده بود؛ اول این که سهم ایران در بازار دیجیتال محصولات کشاورزی که در آن زمان 03/ 0 درصد برآورد می شد، باید دست کم صد برابر شود و این مهم را از استارتاپ های بخش کشاورزی انتظار داشت.
دوم اینکه دولت باید فقط نقش تسهیلگری و حمایتی را ایفا کند و به هیچ عنوان نباید در راهاندازی استارتآپها دخالت کند و به گفته مشاور وقت وزیر در کسب و کارهای نوپای کشاورزی، حجتی به وی گفته بود: «شما باید موتور محرک استارت آپهای بخش کشاورزی باشید».
موضوع دیگری که حجتی دنبال میکرد این بود که زمینها، سولهها و ساختمانهای مازاد دولتی طی قراردادهای معتبر مانند BoTبرای استقرار استارتآپها واگذار شود.
به نظر میرسد که جایگاه پروژه راهاندازی کسب و کارهای نوپا در بخش کشاورزی، راهبری این حوزه در این بخش بود. دیدگاههای مهندس حجتی و مختاری هر دو بر فرا وزارتخانهای بودن حوزه کسب و کارهای نوپا در بخش کشاورزی تاکید داشت.
استارتاپها در دوره خاوازی و ساداتینژاد
به هر حال بعد از مهندس حجتی و در دوره وزارت دکتر کاظم خاوازی، وی نیز به استارتاپها و نقش ارزنده آنها بهخوبی واقف بود. هر چند که نه بهاندازه حجتی (شاید بهدلیل وجود بسیاری مشکلات ریز و درشت دیگر که وزارتخانه را درگیر کرده بود)؛ اما به هر حال گوشه چشمی به این طفل نوپا داشت و استارتاپهایی که حالا راه خود را پیدا کرده بودند، همچنان طی طریق میکردند.
گردونه وزارتخانه چرخید و قرعه کار به نام دکتر سیدجواد ساداتینژاد افتاد و او سکان هدایت وزارتخانه را به دست گرفت و نهال کاشته شده استارتاپها حالا برای خودش قد کشیده و شاخ و برگهایی به هم زده و اندکاندک میوههای خوشرنگ و پرخاصیتی را بار داده بود.
فقط یکی از نمونههای آن همین استفاده سازمان تعاونی روستایی از یک شرکتهای استارتاپی عضو هیات موسس «انجمن تخصصی نوآفرینان و استارتآپهای کشاورزی» برای توزیع برخی کالاهای یارانهای بود؛ هر چند که این اقدام «بدون مناقصه» و بدون نظرات انجمن صنفی استارتاپها و بدون در نظر گرفتن دیگر شرکتهای فعال در این زمینه بوده که حتما در جای دیگری نیز به این موضوع خواهیم پرداخت.
یا اینکه بهعنوان مثالی دیگر توزیع میوه شب عید نیز قرار است توسط شرکتهای استارتآپی انجام گیرد که به هر حال این ها خود نشان از پتانسیل این شرکتها بهعنوان یک بازوی توانمند در خدمت بخش کشاورزی است.
البته تجربه مشابه این کار را دو استارت آپ عضو هیات موسس انجمن تخصصی نوآفرینان و استارت آپهای بخش کشاورزی در نوروز 1398 با هماهنگی سازمان تعاون روستایی برای توزیع میوه شب عید انجام دادند. که این تجربه نسبتا موفق نیز تداوم نیافت و شاید از دلایل مهم آن بتوان به فرسودگی قوانین سازمان تعاون روستایی و بروکراسی اداری سنگین و غیربهرهور آن اشاره کرد.
نمونههای دیگری از استارتاپها را که در بخشهایی مانند کشاورزی هوشمند، گردشگری کشاورزی و روستایی، خدماتدهی به بهرهبرداران و… شکل گرفته است را نیز به این مثالها افزون کنید.
تعیین تکلیف مجری طرح کسب و کارهای نوپا
اما اخیرا در گفتوگوهایی که با برخی فعالان استارتاپی داشتهایم به این نکته رسیدهایم که گویا وزارتخانه چندان توجهی به مقوله استارتاپها و کسب و کارهای نوپا نشان نداده است؛ البته اگر مثالهایی که در مورد واگذاری توزیع کالاها و میوه شب عید ذکر شد، نقص غرض نگارنده نباشد باید عرض شود چنانچه از شنیدههای ما برمیآید ساداتینژاد هنوز اقدامی در جهت معرفی مجری طرح کسب و کارهای نوپا یا ابقاء مدیر فعلی انجام نداده است تا جایی که در برخی از صحبتهایمان با بعضی فعالان استارتاپی کشاورزی، آنها به وضوح از «بدون متولی بودن» استارتاپهای کشاورزی در شرایط فعلی صحبت میکنند و از این موضوع گلایهمند هستند و حتی سازمان مرکزی تعاون روستایی که انجمن صنفی استارتاپیهای بخش کشاورزی در آنجا ثبت شده نیز، توجه چندانی به نظرات این انجمن نشان نمیدهد (هر چند که در همین یکی دو روز قبل مدیرعامل این سازمان دیداری با برخی مسئولان انجمن داشته است).
نمونه بارز آن هم چنانچه ذکر آن آمد در نادیده گرفتن این انجمن برای واگذاری توزیع سبد یارانهای کالا به یکی از شرکتها بود و نیز زمزمههایی که حاکی از برخی برنامههای آن برای میوه شب عید شنیده میشود.
به هر حال با توجه به پشتوانه علمی ساداتینژاد و شناختی که از وی داریم، بعید به نظر میرسد که از نظر وی استارتاپها موضوع کماهمیتی باشند بلکه برعکس چنانچه شاهد بودهایم ایشان نظر ویژهای به تشکلهای بخش خصوصی دارند؛ اما شاید این کمتوجهی و تعلل پیش آمده در تعیین «مجری طرح کسب و کارهای نوپا» و تعیین تکلیف «متولی استارتاپها» در وزارتخانه جهاد کشاورزی، به مشغله کاری وی در زمینههای مختلف دیگر برمیگردد که البته این مشغلهها نباید او و وزارتخانه را از این موضوع مهم غافل سازد و امیدواریم ساداتینژاد که حساب ویژهای روی تشکلهای بخش خصوصی باز کردهاست، موضوع پراهمیت استارتاپها را از نظر دور نداشته باشد.
از طرفی به نظر میرسد ساداتینژاد بسیاری از امور مربوط به استارتاپهای بخش کشاورزی را به سازمان تعاونی روستایی عودت داده است که اگر چنین باشد، لازم است این سازمان تعامل بیشتری با فعالان این بخش داشته باشد تا در بوروکراسی اداری دچار سردرگمی نشوند و به این نتیجهگیری نرسند که «استارتاپها متولی مشخصی ندارند».
نقشه راه کسب و کارهای نوپا در بخش کشاورزی که در زمان مهندس حجتی بر پایه پژوهشهای عینی انجام شد، حاکی از این بود که موضوع بنیادیتر از عملیات فوری و کوتاهمدت توزیع محصولات تعزیراتی است و باید در سطحی وسیع با مشارکت همه دستگاهها انجام شود. طرفه آنکه تشکیلاتی همچون موسسه آموزش و ترویج کشاورزی با بودجه و تشکیلات سنگین به کلی منکر هر هرگونه وظیفهای در حوزه استارت آپهای کشاورزی بوده و اواخر سال گذشته اقدام به حذف و کاهش سطح تشکیلاتی مرکز کارآفرینی خود نموده است.
حسین کاظمی- روزنامه نگار و کارشناس ارشد کشاورزی