چرا هدیه خداوند را ضایع میکنید ؟
چه بلای بر کشاورزی ایرن آمده است؟ طی هفتههای گذشته اخبار متفاوتی درباره کاهش تولید گندم منتشر و گفته شده است
مزرعه سبز : چه بلایی بر کشاورزی ایران آمده است؟ طی هفتههای گذشته اخبار متفاوتی درباره کاهش تولید گندم منتشر و گفته شده است که برای رفع نیاز داخلی دولت ناچار به واردات گندم خواهد بود. در همین روزها قیمت برنج ایرانی به بیش از 90 هزار تومان برای هر کیلو افزایش یافت و گفته میشود که با نزدیک شدن به ایام عید نوروز و ماه رمضان که به طور سنتی مصرف غذا در کشور افزایش میباید ممکن است قیمت برنج ایرانی به نرخهای بالاتری نیز به فروش برسد.
در عین حال، دولت هماکنون برای واردات 200 هزار تن سیبزمینی برنامهریزی میکند؛ در این باره گفته شده که سیبزمینیهای یاد شده برای تنظیم بازار و جلوگیری از گران شدن این محصول وارد کشور میشوند.
واردات سیبزمینی در حالی صورت میگیرد که ایران در منطقه خاورمیانه یکی از صادرکنندگان بزرگ و سنتی این محصول بوده و بسیاری از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و عراق سیب زمینی مصرفی خود را از ایران تهیه میکردهاند.
در عین حال، درباره علل وقوع این کاهش تولید که البته در اقلام دیگر کشاورزی مانند جو (انسانی + دامی) به چشم میخورد نظریات متفاوتی وجود دارد. این نظریات بسته به هر محصول دلایل متفاوتی را بری کاهش تولید بیان میکند؛ مثلا در مورد برنج ایرانی در حالی که مقامات وزارت جهاد کشاورزی و از جمله شخص وزیر کاهش تولید برنج را به خشکسالی نسبت میدهد و میگوید که کمآبیهای اخیر میزان کشت و تولید برنج را در اقلام مختلف کشاورزی کاهش داده و همین باعث کمبود محصولاتی مانند برنج شده است؛ اما چهرههای صنفی حوزه برنج میگویند کمبودی در میزان محصول برنج وجود ندارد و مانند سالهای گذشته برنج تولید و برداشت شده است؛ اما دلالان برنج را در انبارها ذخیره کردهاند تا در موقعیت مناسب برنج را با قیمتهای دلخواه خود به فروش برسانند.
با این حال، تردیدی نیست که تولید محصولات کشاورزی به علل گوناگون در ایران کاهش یافته است؛ به عنوان یک شاهد تایید کننده میتوان به کاهش حجم و رشد اقتصادی بخش کشاورزی در سال گذشته منتهی به شهریور 1400 اشاره کرد. از جمله علل کاهش تولید البته کم آبی و خشکسالی است.
در این باره پرسش مهم آن است که چگونه در ایران هم سیل رخ میدهد و هم در مناطق نزدیک به مناطق سیلزده خشکسالی وجود دارد؟ از آن بدتر ایدهها و طرحهایی است که برای برداشت آبهای ژرف از اعماق زمین مطرح میشود.
در واقع، به جای آن که مدیران کشور به فکر شیرین کردن آب اقیانوس هند و دریای عمان باشند؛ همین آب باران را که شیرین و زلال است، در درون سفرههای زیرزمینی انبار کنند تا ذخیره آبی کشور تقویت شود و هم از هدر رفت آب شیرین و قابل استفاده برای کشاورزی و شرب جلوگیری نمایند.
اما مدیران جمهوری اسلامی ایران ترجیح میدهند همیشه کارهای سخت را انتخاب و از انجام کارهایی آسان پرهیز کنند.
هیچ کس نمیداند که پس از سالهای 1397و 1398 که سیل بزرگی بخشهای زیادی از کشور را درنوردید و خسارتهای زیادی وارد کرد؛ چرا مقامات وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی که بزرگترین مجموعههای مدیریت و مصرف آب هستند تمهیدی برای حفظ و ذخیره آبهای و سیل نیندیشیدند؟ آیا پیش بینی برای وقوع یک بارش عظیم که در نقاط گوناگون کشور رخ داده و میدهد آن قدر سخت و هزینهبر و پیچیده است که از دنبال کردن و برنامهریزی برای آن پرهیز شود؟ آیا شیرینسازی و انتقال آب به دریای عمان و یا برداشت آب از اعماق زمین و مصرف آبهای ژرف، کم هزینهتر و سادهتر از ذخیره آب شیرین و آماده مصرف باران است؟ آیا مقامات کشور با هدایای شخصیشان همان گونه رفتار میکنند که با هدیه ارزشمند و رایگان خداوند رفتار میکنند؟
نادر کریمی جونی ـ کارشناس اقتصاد کشاورزی