خبر فوری
شناسه خبر: 17882

بیاموزیم!

خرید گندم‌های سرقت شده

ترکیه گندم‌های سرقت شده از اوکراین توسط روسیه را از این کشور خریداری می‌کند، از سوی دیگر به اوکراین پهپادهای «قدیر» می‌فروشد تا تانک‌ها و ادوات جنگی روسیه را

خرید گندم‌های سرقت شده

اخبار سبز کشاورزی؛ تر کیه گندم‌ های سرقت شده از اوکراین توسط روسیه را از این کشور خریداری می‌کند، از سوی دیگر به اوکراین پهپادهای «قدیر» می‌فروشد تا تانک‌ها و ادوات جنگی روسیه را منهدم کنند؛ اگر از طیب اردوغان سوال شود که این سیاست «یکی به نعل یکی به میخ» چیست؟

قطعاً از منافع ملی و حضور داشتن در عرصه‌های سیاسی/ اقتصادی جهان بر پایه منافع ملی سخن خواهد گفت؛ چراکه سالانه پنج میلیون توریست روسی هتل‌های استامبول، آنتالیا و سایر مناطق توریستی این کشور را پر می کنند و او باید برای جوانان ترک شغل ایجاد شود و برای تولیدات ترکی به‌دنبال بازار و مصرف کننده باشد.

درآوردن بازار عراق و افغانستان از دست ایران

رجب طیب اردوغان مسلمان است، نماز می‌خواند، ریشش را سه تیغه می‌تراشد و کراوات می‌زند. همسرش به شدت محجبه است، رئیس جمهور برنامه ماندن مادام‌العمر دارد و مانند یک بندباز ماهر دوست روسیه و اسرائیل است. از فلسطینی‌ها حمایت می‌کند، 35 کیلومتر عمق استراتژیک در خاک سوریه برای خود تعریف کرده، بازارهای کالاهای کشاورزی را در عراق و افغانستان از دست ایران درمی‌آورد، سالانه هزاران واحد آپارتمانی به ایرانی‌ها می‌فروشد و در یک کلام می‌داند که چه می‌کند.

کشاورزان همیشه در رنج ایران

اما چند متر این سو تر از دیوار بتونی مرز ایران و ترکیه شاهد سرگیجه‌های درازمدت در سیاست‌گذاری‌های حتی کوتاه‌مدت در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، تولید، اجتماعی و… هستیم.

گندم‌کاران ما اگر غم نان و فشار فقر نهادینه شده در زندگی را نداشته باشند شاید گندم در خاک نکارند. نخلداران اگر رنج سالیان درازِ قد کشیدن نخل‌ها در جانشان نباشد حتی جرعه آبی به ریشه آنها نخواهند رساند، چون نخلستان‌هایی که زمانی رتبه اول تولید خرما در جهان را در اختیار داشتند خرمایشان دیگر حلاوت و شیرینی گذشته را ندارد و خرماکاران سر در گریبان دلسرد و مأیوس در انتظار نشسته‌اند تا مگر معجزه‌ای رخ دهد.

زعفران‌کاران سود واقعی را به جیب تاجران اماراتی و اسپانیایی و افغان می‌ریزند، چون خود توان حضور در بازارهای پر از رقیب جهانی را ندارند و حمایت از سوی حاکمیت و دولت‌هایی که می‌آیند و می‌روند نیز آرزویی دست نیافتنی است؛ چراکه آنها اولویت‌های دیگری دارند.

حداقل‌ها برآورده شود

نو رسیدگان به میز و صندلی‌های صدرات و وزارت حتی توان انجام وعده‌های حداقلی خود را ندارند و عرصه‌های تولید محصولات کشاورزی پیوسته آزمایشگاه آزمون و خطاهای افرادی است که به نظر نمی‌رسد از شکست‌های اسلاف خود درس گرفته باشند.

طبق سنت دیرینه از دومین ماه بهار برداشت غلات از جنوبی‌ترین مناطق کشور آغاز و گاه تا اوایل پاییز در شمالی‌ترین استان‌ها ادامه دارد.

امسال نیز این گونه است، اما در زمینه خریدهای دولتی اگر گندمکاران مایل به فروش محصول خود نباشند، اما و اگرهایی بسیاری وجود دارد و دولت باید برای تامین نان حداقلی مردم دست به دامان اجانب شود.

دلالان جلوتر از دولت

در زمان برداشت گندم دلار پله‌های 32 هزار تومان را طی می‌کند و اگر به‌طور میانگین یک تن گندم با در نظر گرفتن هزینه‌های جانبی 500 دلار تمام شود (امکان دارد در ماه‌های آینده تا 700 دلار برسد)، یک کیلو گندم در حدود 16 هزار تومان خواهد شد که انگیزه فروش آنها به دولت را کاهش خواهد داد.

ضمن آنکه دلالان رقیب سرسختی برای دولت به‌شمار می‌آیند؛ چراکه در کشورهای همسایه می‌توانند گندم را تا کیلویی 30هزار تومان به فروش برسانند.

چرا دولت نمی‌تواند؟!

پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود آن است که چرا دولت نمی‌تواند گندم مازاد کشاورزان را خریداری و از وابستگی به خارج اندکی بکاهد. پاسخ به این پرسش یک چند وجهی نا متوازن است:

1-حمایت نکردن دولت از گندمکاران طی 4 دهه گذشته به تصور آنکه این کشاورزان برای گذران زندگی پر مشقت خود چاره‌ای جز فروش دسترنج خود به دولت ندارند.

2-وعده‌هایی که کمتر در جامعه به عمل در می‌آیند و در اکثر موارد در نیمه راه از یاد رفته و کشاورزان به حال خود رها می‌شوند و مصوبه‌ها و دستورالعمل به یکباره فراموش می‌شوند.

3-عملکردهای فوق‌الذکر تخم بی‌اعتمادی را در دل کشاورزان کاشته و دیگر چندان اطمینانی به وعده‌های دولتمردان ندارند.

4-اعمال قیمت‌های دستوری به محصولی که در خصوصی‌ترین بخش تولید به دست می‌آید. کشاورزان تاکنون برای کشت گندم یارانه‌ای از دولت دریافت نکرده و بذر، کود، سم، هزینه‌های ماشین‌آلات، دستمزد کارگر و غیره را همه از جیب خود پرداخته‌اند، اما دولت آنها را مجبور به فروش محصول خود با نرخی که خود تعیین می‌کند، کرده است. نتیجه چنین رفتاری گرایش کشاورزان به محصولات غیراستراتژیک دیگر بوده است.

5- رانت واردات گندم برای عده‌ای با زمینه‌چینی‌های مختلف در ارزان خریدن گندم داخلی و مجبور کردن دولت به واردات گران تا سودش به جیب آن‌ها برود.

نرخ خرید گندم در سال 1401 دو برابر سال گذشته یعنی 11 هزار و پانصد تومان یا در واقع 10هزار و پانصد تومان است که هزار تومان آن جایزه تحویل گندم به دولت است؛ اما نرخ وارد کردن هر کیلو گندم در شرایط کنونی در حدود 16 هزار تومان است که از آغاز سال میلادی تا این تاریخ در حدود 60 درصد افزایش یافته و بالاتر نیز خواهد رفت (به دلیل ادامه جنگ روسیه علیه اوکراین) در سال گذشته دولت نتوانست مقدار کافی از گندم کشاورزان را به علت نرخ پایین آن خریداری نماید که در نتیجه ناچار شد در فروردین 1401 مقدار 763 هزار تن گندم، یعنی 120 درصد بیش از واردات گندم 1400، خریداری و وارد نماید. اما نکته ظریف‌تر آن است که مبلغ پرداخت شده 197 درصد (200 درصد) بیش از مبلغ سال 1400 است.

خبرگزاری فارس، اعلام کرد دولت گندم وارداتی را 22 درصد بیشتر از نرخ های جهانی خریداری می‌نماید، یعنی دو سر ضرر!

عواقب نارضایتی تولیدکنندگان

سایر محصولات مهم و ارزآور نظیر خرما، زعفران، کشمش، پسته و… حال و روزشان بهتر از گندم نیست و تولیدکنندگانشان رضایت ندارند. پرسش نهایی آنکه تا چه زمانی بخش کشاورزی باید خسارتگاه دولت‌ها باشد و تا کی باید خبرگان و کارشناسان بیاموزند که کشاورزی علم است، اقتصاد علم است، حفظ منافع یک قطعیت است و… اما؛ «آنکه ناموخت از گذشته روزگار/ هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار».

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای