استقبال از سیاست‌های کلی برنامه هفتم

در سیاست‌هایی که به‌عنوان راهبردهای اصلی تدوین برنامه پنج ساله هفتم اعلام شده، مقام معظم رهبری به صراحت و در دو مورد به کشاورزی اشاره کرده‌اند؛ یکی درمورد اصلاح الگوی کشت و دیگری درمورد حفظ آب و منابع آبی.

به گزارش اخبار سبز کشاورزی ، هر دوی این محورها در سیاست‌های مربوط به امور زیربنایی قرار دارد. در این سرفصل مقام رهبری هم به امنیت غذایی ایرانیان توجه کرده و دستور داده‌اند که سیاست‌های کشاورزی و الگوی کشت کشور به‌گونه‌ای تدوین و اصلاح شود که دست‌کم 90درصد موارد غذایی مورد نیاز همه ایرانیان تامین گردد.

در این بند از سر فصل امور زیربنایی، البته به حفظ ذخایر ژنتیکی محصولات کشاورزی اشاره شده است. برای توضیح اهمیت این اقدام کافی است به این نکته مهم اشاره کرد که در کشورهای توسعه‌نیافته و پیشرفته بانک ژنتیک کشاورزی و دامپروری همانند بانک اسناد طبقه‌بندی تلقی و از آن به شدت حفاظت و حراست می‌شود.

مقام رهبری همچنین و به‌درستی بر اهمیت حفاظت از آب و بازیابی آن توجه زیادی کرده و در امور کشاورزی و آب، همپایه موضوع نفت توجه کرده‌اند.

ایشان به‌درستی می‌دانند که اگر اهمیت آب و بازیابی آن بیشتر از نفت و افزایش ظرفیت استحصال آن نباشد، اهمیتی کمتر از نفت نیز ندارد و به‌همین دلیل درمورد آب دستور داده‌اند تا نظام مدیریت یکپارچه منابع آبی و افزایش پنج درصدی بهره‌وری در آب کشاورزی کنترل و مدیریت آب‌های سطحی و بازچرخانی آب و استفاده از پساب یا آنچه آب خاکستری نامیده نمی‌شود مورد توجه کارگزاران و دست‌اندرکاران دولت قرار گیرد و درباره این موارد برنامه‌های اجرایی تدوین و اجرا شود.

در مورد دستورهای رهبری، مقامات دولت و ازجمله وزیر جهاد کشاورزی و همکارانش می‌توانند به انتظار بنشینند تا برنامه هفتم توسعه تدوین و تصویب شود و آنگاه به ماموریت‌های تعیین شده در برنامه هفتم عمل کنند.

گمان می‌رود اگر این روند در دستورکار مقامات دولتی قرار گیرد، تدوین، نگارش، بررسی برنامه در مجلس شورای اسلامی تصویب آن توسط مجلس تایید آن ازسوی شورای نگهبان و سرانجام ابلاغ آن به دولت و وزارتخانه‌ها شاید تا پایان سال 1402 طول بکشد؛ یعنی حدود 30 ماه از فعالیت دولت می‌گذرد و هنوز هیچ اقدامی درباره منویات رهبری و نکات مهمی که قرار است در قالب برنامه هفتم توسعه به کار گرفته شود صورت نگرفته است.

مسیری دیگری که می‌توان پیمود آن است که مثلا جهاد کشاورزی در تدوین و نگارش برنامه پنج ساله هفتم مشارکت موثر و فعال داشته باشد؛ اما در همان حال همکاران این وزارتخانه در مواردی که رهبری مدنظر داشته‌اند برنامه‌ها و فعالیت‌هایی هم‌سو با آنچه قرار است در برنامه هفتم تکلیف شود را آغاز کند.

این امر البته می‌تواند رسیدن به اهدافی که در سیاست‌های کلی برنامه هفتم ذکر شده را تسهیل و تسریع کند. این اقدام البته می‌تواند به‌عنوان پایلوت برای آنچه قرار است به‌صورت برنامه تکلیف شود عمل کند؛ بدین نحو که اجرای برنامه‌های مقدماتی به دست‌اندرکاران راهبردنویسان و متفکرانی که قرار است در نگارش برنامه هفتم مشارکت کنند؛ امکان می دهد تا پیشنهادها، اهداف و مسیرهای دست‌یابی به هدف را قبل از نگارش تا حدی در بوته آزمایش قرار دهند تا آنچه در نهایت نگارش و تصویب می‌شود با خطای کمتری همراه باشد.

نادر کریمی جونی