سکوت روابط عمومی چای دبش؛ اجبار یا اختیار
اتفاقی که در شرکت چای دبش رخ داد و طی آن حدود 3 میلیارد دلار سوءاستفاده ارزی صورت گرفت، آنقدر بزرگ بود که در ابتدا همه شهروندان شوکه شدند.
اتفاقی که در شرکت چای دبش رخ داد و طی آن حدود 3 میلیارد دلار سوءاستفاده ارزی صورت گرفت، آنقدر بزرگ بود که در ابتدا همه شهروندان شوکه شدند.
اخبار سبز کشاورزی ؛ نادر کریمی جونی | این موضوع پیش از این بهطور تلویحی و از سوی برخی مقامات امنیتی و دولتی افشاء شده بود. در آن موضعگیریها که بخشی از آن در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز منتشر شده بود، بدون آنکه نام یا میزان سوءاستفاده و سوءاستفادهکننده افشا شود، تنها به بزرگی فساد و ارزی بودن آن اشاره و تصریح شد که عوامل و دستاندرکاران آن بازداشت شدهاند.
این رخ داد نشان میدهد ماهها پیش از اینکه شهروندان و افکار عمومی ایران از آن آگاه شوند، مقامات و مدیران چای دبش از افشای فسادشان آگاه شده بودند، شاید برخی از همین مدیران از همان ابتدا بازداشت یا احضار شده، ولی میدانستند که روند حاضر بهگونهای است که بالاخره دیر یا زود موضوع فساد 37/ 3 میلیارد دلاری افشا خواهد شد و ایرانیان از ابعاد دقیق یا تقریبی آنچه رخ داده، آگاه میشوند.
جالب است که همان زمان، یعنی در اواخر بهار و اوایل تابستان 1402 چای دبش در صداوسیما و صفحههای نمایش شهری در تهران و خارج تهران، دست به تبلیغ زده بود و تبلیغات نسبتا گستردهای در جهت توسعه فروش خود به راه انداخته بود.
از این جهت اثبات میشود که شرکت چای دبش، نه فقط دارای روابط عمومی بوده، بلکه این بخش از شرکت فعالیت زندهای داشته و تلاش میکرده تا شرکت را در صفحه تبلیغاتی و تجاری کشور حاضر نگهدارد، سهم خود را حفظ کند و جایگاه این شرکت در بازار چای کشورمان را ارتقاء دهد.
اما همین روابط عمومی فعال و ولخرج، از بعد افشای بروز سوءاستفاده ارزی آن شرکت سکوت اختیار کرد و موضعی نگرفت، شفاف سازی نکرد، اطلاعاتی در اختیار شهروندان ایرانی نگذاشت و به فضای خاکستری و مبهم حاکم بر جامعه پایان نداد.
در موارد مشابه وقتی یک نهاد، مجموعه یا چهره دچار مشکلی میشود، بلافاصله آنچه لازم میداند را در قالب یک بیانیه مطبوعاتی منتشر میکند. این صدور بیانیه مطبوعاتی که در حضور خبرنگاران و نماینده رسانههای مکتوب و غیرمکتوب قرائت میشود میتواند با مصاحبه مطبوعاتی همراه باشد و یا نباشد؛ اما حتما هدفی روشنگرانه دارد و تلاش میکند به برخی از ابهامات پیشآمده و ادعاها پاسخ دهد.
کاملا قبل درک است که این بیانیههای مطبوعاتی در جهت رفع اتهام یا کاهش مسئولیت قضایی مدیران حرکت نکند، بلکه هدف این بیانیههای مطبوعاتی آن است که به افکار عمومی و مشتریان شرکت احترام گذاشته شود و تکلیف آنها و نیز کارکنانش برای روزها و ماههای آینده روشن شود.
اما روبط عمومی چای دبش در تمام روزهای گذشته که عطش خبری برای شفافسازی وقایع و اطلاعرسانی وجود داشت، سکوت اختیار کرد و تا امروز هیچ اقدام و تحرکی از روابط عمومی شرکت چای دبش مشاهده نشده است.
در واقع چنین رویدادهای منفی و پرابهامی، محل اصلی و وظیفه ذاتی برای نقشآفرینی روابط عمومیهاست. در چنین موقعیتهایی باید روابط عمومی وارد عمل شود و توضیح دهد که وقایع چگونه رقم خورده است و مستقل از اشخاصی که تخلف کردهاند، آیا شرکت تداوم خواهد یافت؟
در حقیقت روابط عمومی، نهادی است در خدمت شرکت، نه افراد و اعضای هیات مدیره است، به همین علت اگر قرار است شرکت به حیات کاری خود ادامه دهد این روابط عمومی است که باید وارد شود و به شرکای تجاری، مخاطبان، مصرفکنندگان و افکار عمومی اطمینان دهد که درمورد شرکت تحول زیادی رخ نداده و شرکت همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
حال اگر قرار باشد که شرکت منحل شود باز این روابط عمومی است که باید وارد شود شفافسازی کند و مرثیه خداحافظی بخواند، اما درمورد حاضر هیچ یک از این اقدامات انجام نگرفت.
علت این سکوت و بیعملی غیرمسئولانه چه بوده است؟ آیا مقامات قضایی دستور دادهاند که روابط عمومی شرکت دبش، سکوت اختیار کند و ارتباط این شرکت با عموم قطع کند؟
آیا مقامات امنیتی، اعضای و تصمیمگیران، شرکت را مجبور به سکوت کردهاند؟ آیا ملاحظات، امید به معاملههای پنهان و یا محافظه کاری مدیران و بازداشتشدگان، روابط عمومی دبش را وادار به سکوت کرده است؟
در مواردی مشاهده شده که بازداشتشدگان و مدیران حاضر در شرکت به توافقی نانوشته میرسند که در ازای سکوت و عدماطلاع رسانی، شانس خود را برای توافق و کاهش میزان مجازات بیشتر کنند.
آیا این مورد نیز از آن دست پروندههاست؟ بهتر است روابط عمومی شرکت دبش، از پشت پرده بیرون بیاید و عطش افکار عمومی درباره ابهامات این سوءاستفاده ارزی را برطرف سازد.