جایگاه ویژه و منحصر بهفرد سازمان میادین
سازمان میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران با هدف تهیه و توزیع میوه و کالاهای اساسی کشاورزی مورد نیاز مردم و کوتاه کردن دست واسطهها و دلالان با ارتباط مستقیم بین تولیدکننده و مصرفکننده ایجاد شد.
اخبار سبز کشاورزی ؛ براساس آرشیوهای تحلیلی، نخستین میدان میوه و ترهبار پس از تشکیل این سازمان، میدان «جلال آلاحمد» بود که در سال ۱۳۵۸ احداث شد و به بهرهبرداری رسید.
اکنون شاهدیم در کلانشهر تهران که دارای ۳۵۴ محله است، حدود ۲۹۴ بازار میوه و ترهبار(بنابر آخرین آمار) روزانه بین 3 تا 4 هزار تن میوه و تره بار و مواد پروتئینی (در ایام ویژه مانند نوروز تا دو برابر) را توزیع میکنند.
این میادین با هدف کمک به اقتصاد خانوادهها و در نظر گرفتن حاشیه سود مناسب برای تولیدکننده فعالیت میکنند و ۴۰ بازار نیز تا پایان امسال به بهرهبرداری میرسد. میادینی که برای توزیع میوه و کالاهای اساسی در شهر تهران و با هدف کمک به اقتصاد خانوادهها و تسهیل دسترسی شهروندان به مایحتاج روزمره راهاندازی شدهاند و کیفیت مطلوب و قیمت مناسب محصولات در میادین میوه و ترهبار سبب استقبال شهروندان از این مراکز شده است.
دکتر داوود داداشی، با تجارب مدیریتی در ستاد فرمان امام، عضویت در هیاتمدیره "هلدینگ کشاورزی و دامپروری فردوس پارس بنیاد مستضعفان" و سالها فعالیت در عرصه سیاستپژوهی کشاورزی که در حال حاضر اینک معاونت برنامهریزی سازمان میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران را عهدهدار است، در این مقاله به نقش جایگاه ویژه و منحصر بهفرد سازمان میادین، تحت مدیریت دکتر فصاحت در تامین میوه و ترهبار و مواد پروتئینی شهروندان تهرانی با هدف تعادل قیمت بین تولیدکننده و مصرفکننده پرداخته است:
جایگاه صنعت کشاورزی در پیشرفت و اعتلای چندجانبه کشور
صنعت کشاورزی بهعنوان یکی از مهمترین حوزههای اقتصادی کشور، در کنار تامین امنیت غذایی، بهدلیل کارکردهای چندگانه، اثرات عمیق و بلندمدتی در پیشرفت و اعتلای کشور دارد، این حوزه علاوهبر مزیتهای اقتصادی فراوانی که در اقتصاد کلان کشور دارد در بهبود و افزایش درآمد و سطح رفاه اقشار مختلف جامعه بهویژه قشر ضعیف اثرات چشمگیری دارد.
همچنین حوزه کشاورزی محور توسعه و پیشرفت روستایی بوده و اقتصاد و حیات روستا متکی بر این حوزه است. گفتنی است، موفقیت در توسعه روستایی در جلوگیری از بسیاری از هزینههای تحمیلی بعدی مهاجرت روستاییان به شهرها، ممانعت میکند، بنابراین کشاورزی در این زمینه اثرات مستقیم و غیرمستقیم دارد.
علاوهبر آن، حوزه کشاورزی و صنایع پیشین و پسین آن در اشتغال روستایی و شهری نقش موثری دارد. موضوع سلامت روحی و جسمی جامعه نیز متاثر از تولیدات محصولات کشاورزی بوده و این موضوع علاوهبر مدیریت هزینههای جانبی مربوطه در حوزه درمان، در ایجاد و داشتن جامعهای سالم، پویا، با نشاط و با استعداد که زمینه پیشرفت هر کشوری است، تاثیرگذار و تعیینکننده است.
در کنار تمامی موارد فوق، باید اشاره کرد که صنعت کشاورزی در حفظ و ارتقای محیطزیست و منابع طبیعی میتواند حیاتی ایفا کند که این نقش، متاثر از مدیریت حاکم بر این مجموعه، میتواند مثبت یا منفی باشد.
حال با توجه به ظرفیتها و مزیتهای بالقوه فوقالذکر باید دید در کشور ما وضعیت اثرگذاری این حوزه تا چه میزان بالفعل شده است؟ موانع و مشکلات فعالسازی این ظرفیتها کدامند؟
موانع و مشکلات کلیدی کدام است؟ و کدام اقدامات منجر به تحول فوری و چشمگیر در صنعت کشاورزی کشور خواهد شد؟
بازار؛ حلقه طلایی در زنجیره ارزش محصولات کشاورزی
بهطور کلی، اگر صنعت کشاورزی را یک زنجیره ارزش در نظر بگیریم که شامل حلقهها یا چرخدندههای مربوط به صنایع پیشین، چرخدندههای مربوط به تولید محصولات و چرخدندههای مربوط به صنایع پسین است، زمانی این زنجیره به درستی کار کرده و موثر خواهد بود که این چرخدندهها توسط یک زنجیر به هم متصل شده باشند و یک نیروی محرکه، آنها را به صورت متوازن و متعادل به چرخش درآورد.
در این صورت زنجیره میتواند به شکل صحیح و درست به گردش درآمده و باعث فعالسازی ظرفیتها و مزیتهای حوزه کشاورزی در بخشهای مختلف آن شود. در غیر این صورت این زنجیره معیوب بوده و منجر به ارزشافزوده در حلقههای مختلف نخواهد شد.
در زنجیره ارزش مذکور، بازار نقش حلقه طلایی یا کلیدی را دارد که چرخدندههای مختلف را به هم متصل کرده و به حرکت درمیآورد.
در واقع میتوان گفت بازار بهعنوان نیروی محرکه صنعت کشاورزی بوده و سرنوشت بخشهای مختلف آن را تعیین میکند، چراکه همه عوامل تولید در طول زنجیره، به امید فروش و عرضه محصول خود با قیمت مناسب در بازار و کسب سود اقدام به تولید میکنند.
در واقع، اصلیترین انگیزه تولیدکنندگان، کسب سود بیشتر از فروش محصول در بازار است و در صورتیکه در این مرحله با شکست مواجه شوند، منجر به شکست در تولید و محدودیت در توسعه فعالیت آنها خواهد شد و به دنبال آن، تمامی حلقههای پسین و پیشین تولید نیز مختل شده و نمیتوان انتظار یک فرایند سالم در صنعت کشاورزی را داشت.
بنابراین بازار بهعنوان حلقه طلایی در فرایند تولید تا مصرف، دارای جایگاه تعیینکنندهای در توسعه و پیشرفت صنعت کشاورزی است.
بازار؛ اصلیترین مسیر تزریق سرمایه در بخش کشاورزی
به طور کلی، بازار سه اثر اساسی در حوزه تولید دارد؛ اول اینکه تقاضای بازارِ مصرف، مسیر حرکت و الگوی رفتاری تولیدکنندگان را تعیین میکند و در واقع در الگوی کشت و نوع محصولات تولیدی اثرگذار است.
دوم اینکه معادلات حاکم بر بازاررسانی محصولات کشاورزی، تعیینکننده سود و زیان عوامل مختلف تولید در طول زنجیره ارزش محصولات کشاورزی بوده و انگیزه تولیدکنندگان برای ادامه تولید، توسعه فعالیتهای تولیدی یا متوقف شدن آنها را به دنبال دارد.
سوم اینکه مهمترین کانال تزریق سرمایه به بخشهای مختلف زنجیره ارزش محصولات کشاورزی، بازار مصرف است، بهخصوص این موضوع در حوزه کشاورزی کارکرد دو چندانی دارد؛ چراکه برخلاف سایر بخشهای اقتصادی کشور، میزان تزریق سرمایه به این حوزه از مسیرهای دیگر همچون سرمایهگذاری دولتی محدود بوده و بخشهای خصوصی نیز به دلایل مختلف از جمله مخاطرات فراوان موجود در حوزه تولید محصولات کشاورزی، رغبت چندانی به سرمایهگذاری در این بخش نداشتهاند.
بنابراین تولیدکنندگان عمدتاً درآمدهای ناشی از فروش محصول تولیدی خود را صرف هزینههای تولید و توسعه واحدهای تولیدی خود مینمایند، در صورتی که این درآمدها کفاف هزینههای تولید را ندهد منجر به ورشکستگی و تعطیلی واحدهای تولیدی خواهد شد، اما اگر میزان درآمدها بالاتر باشد، تولیدکنندگان میتوانند واحد تولیدی خود را توسعه داده یا با استفاده از روشها و بهکارگیری فناوریهای جدید، میزان بهرهوری تولید را افزایش دهند.
بر این اساس بازار، حلقه طلایی و تعیینکننده سرنوشت فعلی و آینده کشاورزی کشور است. چنانکه معادلات حاکم بر بازار، مناسب نباشد و واسطهگران و دلالان بر این بازار حکمرانی کنند، تمامی عوامل مربوط به زنجیره تولید و تامین متضرر خواهند شد و مصرفکننده نیز مجبور است هزینههای گزافی برای رفع نیازهای ضروری خود در حوزه غذایی پرداخت کند؛ که عمده این هزینهها به جیب دلالان و سوداگران سرازیر شده و هیچ گونه ارزشافزودهای در صنعت کشاورزی به دنبال نخواهد داشت.
بازار؛ مهمترین بستر حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان
با توجه به اینکه بازار نقطه تلاقی اصلی مصرفکنندگان و تولیدکنندگان است و عرضه و تقاضا در آن شکل گرفته و هر دو طرف مصرفکننده و تولیدکننده برای رفع نیازهای خود به آن وابسته هستند، بنابراین سوداگران و دلالان این نقطه را بهعنوان فرصت ویژهای برای کسب درآمد تلقی کرده و نقش مخربی برای هر دو طرف بازی میکنند، بهگونهای که با ایجاد یک فرایند نامطلوب و ناسالم، هر دو طرف(مصرفکنندگان و تولیدکنندگان) را به خود وابسته کرده و اهداف مالی خود را دنبال میکنند.
این حضور ناسالم دلالان موجب متضرر شدن تولیدکنندگان و مصرفکنندگان میشود، بهطوری که در حال حاضر این مساله در زمینه بازاررسانی محصولات کشاورزی بهویژه میوه و ترهبار به شدت رایج است.
با توجه به ضعف زیرساختها و با توجه به اینکه نظام توزیع محصولات و فرآوردههای کشاورزی در کشور به شکل صحیح استقرار پیدا نکرده، بنابراین در حال حاضر، عرصه بازاررسانی محصولات کشاورزی تبدیل به محلی برای حضور دلالان فرصتطلب شده که معادلات بازار را مطابق با خواستههای خویش تنظیم و تعیین میکنند.
همین امر منجر به ایجاد حاشیه سودهای نجومی برای دلالان میشود که از جیب مصرفکنندگان پرداخت شده و به حساب تولیدکنندگان نیز تزریق نمیشود. در چنین شرایطی، نظاممند کردن تامین، توزیع و بازاررسانی محصولات و فرآوردههای کشاورزی میتواند بزرگترین و موثرترین نوع حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان باشد.
جایگاه ویژه و منحصر بهفرد سازمان میادین
با توجه به آنچه در مطالب فوق اشاره شد، حال میتوان به جایگاه ویژه و منحصر بهفرد سازمان مدیریت میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران در زنجیره تامین و زنجیره ارزش محصولات کشاورزی پرداخت؛ چراکه سازمان مدیریت میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران بهعنوان بزرگترین بازار محصولات و فرآوردههای کشاورزی کشور، اثرات ملی در زنجیره ارزش محصولات کشاورزی دارد.
بنابراین در دو سال اخیر، برنامه راهبردی سازمان میادین با مدیریت راهبردی دکتر ایوب فصاحت با هدف تحولآفرینی این سازمان در زنجیره تامین و توزیع محصولات کشاورزی بر اساس همین اصول تدوین شده و در راستای فعالسازی ظرفیتهای بالقوه این بازار عظیم در جهت حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است، خوشبختانه در اثر اجرای برنامه راهبردی سازمان در دو سال اخیر نیز موفقیتهای چشمگیری حاصل شده است که در مقاله بعدی به طور تفصیلی به آن پرداخته خواهد شد.