آگاهی بخشی به سبک صدا و سیما
به ظاهر تلاش زیادی برای شفاف سازی و تبیین برنامه انتخاباتی و برنامههای نامزدان انتخابات ریاست جمهوری انجام میشود و در ظاهر صدا و سیما با پخش برنامههای متعدد و متنوع میکوشد تا خود را در خط مقدم صف اطلاعات رسانی و آگاهی بخشی به شهروندان ایرانی نشان دهد.
اخبار سبز کشاورزی؛ در این برنامهها یک یا چند نفر که نامشان را مجری یا کارشناس مجری گذاشتهاند و معلوم نیست براساس چه معیاری عنوان کارشناسی به آنها داده شده، در مقابل یک نامزد قرار میگیرند و با پرسیدن سوالهای عمدتا تکراری از نامزد انتخابات ریاست جمهوری میخواهند که درباره موضوع، سوژه یا رویدادی نظر بدهد، موضع خود را بیان کند یا راه حلی برای یک برطرف کردن یک مشکل مطرح نماید.
نامزد دعوت شده نیز داد سخن سر میدهد و درباره موضوع مطرح شده به سخنرانی میپردازد، گاهی از موضوع خارج میشود و به نقاط و موضوعهای دیگر سرک میکشد. گاهی در قالب پاسخ دادن به سوال، حرفهای ناگفته خود را حتی اگر بیربط به موضوع باشد، بر زبان میآورد.
روشن است که در این خطابه، نامزد دعوت شده به هیچ صورتی نمیپذیرد که حرفهایش غیرواقعی است و هیچ کس هم به او خرده نمیگیرد که چرا ادعاهای نادرست مطرح یا سخنان غیرواقعی بیان میکند.
مجری صدا و سیما هم در مقابل نامزد دعوت شده ساکت و آرام مینشیند و چنان رفتار میکند که گویی حرفها، ادعاها و تحلیلهای نامزد را قبول دارد.
نامزد هم پس از پایان این وعظ یک طرفه، خوشحال و خندان راهی سایر برنامههایش میشود و استودیو را ترک میکند.
این سناریوی تکراری تقریباً در تمام برنامههای رنگارنگ صدا و سیما که هر یک نام جداگانهای بر خود نهادهاند به اجرا در میآید و مخاطب خود میپرسد که اگر همه این برنامههای مشابه و تکراری که حرف مفیدی برای شنونده و بیننده ندارد در یک برنامه خلاصه میشد چقدر در هزینهها، وقت مردم و مخاطبان صرفهجویی میشد.
آیا قابل تصور است که این نامزدها در پشت تریبونها، موارد ناکامی و احیاناً تخلفهای خود را بیان کنند؟
ضرب المثل قدیمی هیچ ماستبندی نمیگوید که ماست من ترش است، دقیقاً به همین نکته اشاره دارد؛ مثلاً اگر یک مجرم خطرناک در پشت تریبون قرار گیرد، آیا به مخاطبان صادقانه میگوید که مجرم است و جنایتهایی انجام داده است؟ احتمالاً چنین نمیشود و آن مجرم خطرناک حتی به دروغ خود را صالح معرفی میکند و از نیکوییها و حسنات نداشتهاش سخن میگوید. هرچند که همان مخاطبان وی را بشناسند و نسبت به مجرمیت و جنایتهای واقف باشند.
در نمونه حاضر در صدا و سیما، همانطور که پیش از این دیده شده و انتظار میرفت همه نامزدان از حسنات و خوبیهای خود سخن میگویند و کسی درباره ناکامیاش چیزی نمیگوید.
صدا و سیما هم به وظیفه رسانهای خود عمل نمیکند و از منظر نماینده افکار عمومی، در خصوص ابهامهایی که در مورد نامزد مطرح است یا ناکامیهایی که ممکن است در کارنامه او وجود داشته باشد سخنی نمیگوید.
به همین دلیل هیچگاه مثلاً از محمدباقر قالیباف پرسیده نمیشود که آنچه به سیسمونیگیت موسوم شده چه واقعیتی داشته و او در برابر وقوع این رویداد چه مسئولیتی داشته است؟
یا از سعید جلیلی پرسیده نمیشود که در طول ۴۰ سال گذشته که او در سمتهای گوناگون داخل نظام فعالیت میکرده، کدام اقدام را از ابتدا تا انتها انجام داده و به ثمر رسانده است.
میتوان پیش بینی کرد که هیچ یک از مجریها یا به اصطلاح کارشناس مجریهای صدا و سیما از جلیلی نپرسند که او که طی ۴۰ سال گذشته هیچ تجربه مدیریتی و اجرایی نداشته و هیچ اقدامی را به ثمر نرسانده، با پشتوانه کدام تجربه مدیریتی و اجرایی میخواهد سکان کشتی کشور را به دست بگیرد و ایران را در ابعاد گوناگون مدیریت کند.
علاوه بر این انتظار نمیرود که عوامل صدا و سیما از زاکانی بپرسند که کنار رفتنش به نفع سیدابراهیم رئیسی در دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری آیا به منظور سهمخواهی بوده؟ و اگر نه چگونه سمت شهردار تهران علیرغم نداشتن تجربه مدیریت شهری و یا مدیریتهای مشابه به وی پیشنهاد شده است؟ چنانکه انتظار نمیرود در این برنامههای رادیو تلویزیونی کسی از زاکانی بپرسد که دلایل قراردادهای بسته شده با چین چه بوده و چه کسی از آن سود برده است؟
صدا و سیما برنامه دیگر به نام میزگرد تخصصی را هم به برنامههای انتخاباتیاش افزوده و با گردآوردن چند نفر که آنها را کارشناس میخواند، تلاش میکند نامزدان را در موضوعهای گوناگون به چالش بکشد. اما همانطور که در برنامه پنجشنبه گذشته، با حضور مصطفی پورمحمدی و جمعه شب گذشته با حضور محمدباقر قالیباف مشاهده شد گاهی به جای نامزد شرکتکننده این کارشناس است که به چالش کشیده میشود و برای پرسیدن یک سوال ساده چند کلمهای، گاهی یک مقاله چند صد کلمهای قرائت میکند، ولی باز هم مقصود خود را نمیرساند.
از آنجا که در این برنامه معمولا سوال را بداهه طرح میکنند، برخی کارشناسان آنقدر بر روند پرسیدن سوال مسلط نیستند که بتوانند انسجام سوال را حفظ کنند.
به همین دلیل کسی که از سوی صدا و سیما کارشناس نامیده میشود حتی از پرسیدن یک سوال ساده هم ناتوان است تا چه رسد به چالش با نامزد و به چالش کشیدن نامزد شرکت کننده!