رئیس جمهور مقدور یا مطلوب؟
ترکیب کابینه همه هواداران رئیس جمهور را به واکنش واداشته است. بسیاری می گویند: آیا این همه آن چیزی بود که به آن دل خوش کرده و به آن امید بسته بودید؟
اخبار سبز کشاورزی؛ ترکیب کابینه همه هواداران مسعود پزشکیان را به واکنش واداشته است؛ در میان شهروندان ایرانی تقریبا و با اختلاف مهمترین موضوع سیاسی و اجتماعی که درباره آن صحبت می شود، همین کابینه و پس لرزههای ناشی از انتخاب آن است.
بسیاری از کسانی که در انتخابات شرکت نکردند و یا دست کم هیچ یک از دو نامزد باقی مانده برای دور دوم را نمی پسندید، با دیدن این کابینه کسانی که در انتخابات شرکت کردند و به ویژه به مسعود پرشکیان رای دادند را سرزنش می کنند و می گویند: آیا این همه آن چیزی بود که به آن دل خوش کرده و به آن امید بسته بودید؟
این لطیفه که پس از انتشار اسامی کبینه منتشر شده برخی حقایق در جریان را نشان میدهد. در این لطیفه گفته می شود که اگر سعید جلیلی می دانست که کابینه ای با این ترکیب از سوی پزشکیان معرفی می شود، همان ابتدا به نفع وی کنار می رفت.
با این لطیفه، متعرضان به انتخاب کابینه حاضر، توضیح می دهند که مبارزات و تلاش انتخاباتی را حامیان پزشکیان انجام داده اند، ولی سرانجام آنکه بدون دردسر و به راحتی سهم خود را از کابینه برداشت کرد، محافظه کاران و دلواپسان بودهاند.
در این کابینه نه فقط موضوع مهم جوانگرایی که از اهداف و شعارهای رئیس جمهور بود، محقق نشد بلکه سایر وعدهها از جمله به کارگیری وزیرانی از قومیت ها و نیز اهل تسنن هم عملی نشده و احتمالا به فراموشی سپرده شده است.
آمارهای انتشار یافته نشان می دهد که میانگین سنی این کابینه حدود 60 سال است که در برخی محاسبات 55 سال هم گفته شده، هر یک از این ارقام که درست باشد باز هم باید اذعان کرد که کابینه مسعود پزشکیان، مسنترین کابینه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بوده است.
در مورد عدم به کارگیری اقلیتهای قومی در این کابینه دیروز و در صحن علنی مجلس شورای اسلامی نمایندگان کرد و بلوچ به تندی به ترکیب این کابینه حمله کردند و پرسیدند که سرانجام وعده استفاده از اقوام مهمی مانند کردها و بلوچها به کجا انجامید؟
ضمن آنکه از پزشکیان در همین نشست علنی پرسیده شد که چرا وعده بهکارگیری یک نیروی اهل تسنن در هیات وزیران محقق نشده است.
ماجرای درج نام سیدعماد حسینی، معاون اهل تسنن و کرد بیژن نامدار زنگنه، وزیر سابق نفت، در این فهرست و حذف نام وی، البته برخی چیزها را روشن می کند.
در این باره و به طور غیررسمی گفته می شود که ابتدا نام این مدیر نفتی با سابقه در فهرست هیات وزیران به عنوان وزیر نفت، درج شده بود اما بعد و در عصر جمعه گذشته، نام او حذف و به جایش نام کرباسیان گذاشته شد.
اما کرباسیان همه وسایل ارتباطی اش را قطع و از قبول مدیریت این وزارت خانه امتناع کرد. در نهایت پزشکیان دست به دامان پاکنژاد شدند تا او این مسولیت را بپذیرد و دولت را از مخمصه ای که در آن گرفتار شده را نجات دهد.
درباره این اتفاق شایعه متواتر آن است که همه مقامات مذهبی سختگیر و ارتدوکس با به کارگیری یک متخصص سنی در جایگاه وزارت مخالفت کرده بودند.
روشن است که با چنین مخالفت هایی پزشکیان هیچ گاه نخواهد توانست آن طور که خود میخواهد، همکارانش را انتخاب کند.
اکنون اصلاح طلبان در پستهای مختلفی که در شبکه های اجتماعی منتشر میسازند، میپرسند که اگر قرار بود این ترکیب کابینه به مجلس معرفی و محافظهکاران و دلواپسان این چنین بر اوضاع مسلط شوند، اصولا چه احتیاجی به برگزاری انتخابات و رقابت های انتخاباتی بود و چرا مردم این قدر به وقوع تغییرات سیاسی اجتماعی دل بسته بودند.
در این باره آمار ارائه شده از سوی ظریف هم اهمیت دارد؛ او میگوید که در میان کابینه اعلام شده فقط 3 نفر نامزد رتبه نخست در فهرست شورای اهبری انتخاب کابینه بوده است و هفت نفر دیگر از این فهرست، در رتبه های دوم تا پنجم قرار داشتند و 9 نفر هم اصلا از جمله انتخاب ها و معرفی شدگان این شورا نبوده اند.
برخی اصلاح طلبان در حمایت از پزشکیان ابراز عقیده می کنند که آنچه مردم انتظار داشتند کابینهای مطلوب بوده است ولی آنچه ارائه شده است کابینه مقدور بوده است.
این بدان معنی است که مسعود پزشکیان در همین حد و نه بیشتر، قدرت دارد. با این قدرت، اکنون او چگونه میتواند وعدههایی که در نظر مردم مطلوب بوده و باعث رای آوردن و راهیابی به ریاست جمهوری شده است، را محقق سازد؟