زنبورداری ارگانیک در رقابت با روشهای معمولی
تولید انبوه عسل و افزایش تقاضا برای این محصول ارزشمند، زمینهساز بروز برخی عوارض از قبیل آفات و بیماریها در این صنعت گردیده.
تولید انبوه عسل و افزایش تقاضا برای این محصول ارزشمند، زمینهساز بروز برخی عوارض از قبیل آفات و بیماریها در این صنعت گردیده، در صورتی که زنبورداری به روشهای قدیمی و البته محدود، کمتر موجب بروز چنین عوارضی میشد.
اخبار سبز کشاورزی ؛ بر اساس تحقیقات به عمل آمده، کلنیهای زنبوری که با روشهای ارگانیک مدیریت میشوند، در مقایسه با روشهای جاری سالمتر و دارای بازدهی بیشتری هستند، چرا که در روشهای غیرارگانیک، به منظور کنترل آفات و بیماریها، ناچار از به کارگیری سموم و مواد شیمیایی هستند.
در مقایسه عملکرد زنبورها، مدیریت به روش ارگانیک موجب پایداری، بقا و تولید عسل بیشتر در کندوها میشود. معمولا روشهایی که توسط زنبورداران مورد استفاده قرار میگیرد به دلیل کمک بر غلبه نمودن به عوامل استرسزا از قبیل آفات، بیماریها، آلوده شدن به سموم شیمیایی محیطی و کمبود موادغذایی، مورد نیاز زنبورها است.
چگونگی مدیریت زنبورداری، موضوعی کلیدی در حفظ سلامت زنبورها است، چرا که به کاهش اثرات منفی حاصل از عوامل استرسزا کمک میکند. به عنوان مثال تغذیه با مکملها، باعث کاهش اثرات نبود گیاهان گلدار در حوزه تامین غذای زنبورها میشود و مدیریت آفاتی چون کنههای واروا با روشهای سنتی، مکانیکی و در نهایت کنترل شیمیایی به بقای آنها کمک میکند.
علیرغم این تاکتیکهای مدیریتی، سالانه گاه تا 30 درصد از زنبورها در کلنیهای صنعتی در زمستانها از بین میروند و زنبوردارها به طور پیوسته در صدد یافتن راههایی برای کسب مشاوره به منظور حفظ سلامت و بهرهدهی زنبورها هستند. بررسیها نشان میدهد که در مورد مدیریت ارگانیک کندوهای زنبورعسل، تحقیقات زیادی صورت نگرفته که یکی از علل آن محدود بودن زمینه فروش چنین عسلهایی با عنوان یک محصول تایید شده ارگانیک است.
برای ارزیابی اثرگذاری اقدامات به عمل آمده در روشهای مختلف زنبورداری، محققان مطالعاتی بر روی 300 کلنی، واقع در هشت زنبورداری به عمل آوردند و تجارب و اطلاعات زنبورداران را جمعآوری نمودند که این کار چندین سال متوالی به اجرا درآمد و چگونگی مدیریت آنها را به 3 گروه تقسیمبندی نمودند:
مدیریت معمولی: بر پایه دخالتهای مکرر و به کار بردن هرگونه مواد شیمیایی و مکملهای غذایی موجود برای حفظ بقای کندو است. این روش اغلب توسط کندوداران بزرگ و با استفاده از مواد شیمیایی و آنتیبیوتیکها برای کنترل آفات و بیماریهای کندو، انجام میشد.
مدیریت ارگانیک: در این روش فقط در موارد بسیار ضروری از مواد شیمیایی یا مکملهای غذایی برای حفظ حیات در کندوها استفاده میشد. این روش در میان زنبورداران کوچک و متوسط به اجرا در میآمد و به صورت ترکیبی از عملیات جاری زنبورداری و روشهای ارگانیک توصیه شده برای کنترل آفات بود.
مدیریت بدون مواد شیمیایی: این روش اغلب توسط افرادی که کندوداری را به عنوان یک سرگرمی و غیراقتصادی انجام میدادند، دیده میشد و هیچگونه ماده شیمیایی به کار نبرده و کمترین دخالت را در امور کندو به عمل میآوردند. این سیستم به طور کامل بر اساس روشهای سنتی برای کنترل آفات و بیماریها بود و زنبورها خودشان میبایست در برابر عوامل بیماریزا از خود دفاع کنند.
محققان به مدت 3 سال کلنیهای مورد مطالعه را تحت نظر قرار دادند و به ضبط اطلاعات از چگونگی ادامه زندگی در زمستان، میزان عسل تولید شده، فراوانی و مقدار انگلها و عوامل بیماریزا، عملکرد ایمنیزایی زنبورها و سلامت عسلهای تولید شده پرداختند. نتایج به دست آمده نشان داد که زنبورها در موارد 1 و 2 بسیار موفقتر از مدیریت بدون مواد شیمیایی بودهاند و تولید عسل در آنها نیز بسیار بیشتر از گزینه 3 بوده است.
مدیریت معمولی و مدیریت کلان چندان تفاوت چشمگیری در زنده ماندن و تولید عسل نداشتند، ضمن آن که به کاهش کنه واروا که یک عامل منتقلکننده بیماریهای ویروسی است،کمک زیادی کردند.
نکته مهم در این تحقیق آن است که حتی عسلهای حاصل از مدیریت ارگانیک را نمیتوان با چنین عنوانی گواهی کرد، چرا که لزوم صدور چنین گواهی نیازمند حداقل 3 کیلومتر فاصله نسبت به مزارع و باغهایی است که با سموم کشاورزی سمپاشی میشوند و رعایت چنین فاصلهای برای زنبورداران کمتر امکانپذیر است.
ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۲۷۴- اردیبهشت ۱۴۰۲