وقایع اتفاقیه روستایی و کشاورزی در ایران معاصر
بخش نوزدهم: تحولات سازمانی و تکاپوهای نهادی در زمینه دام و طیور
ایران دارای پیشینه تاریخی سترگی از فعالیتهای دامداری و دامپروری به مثابه یکی از کهنترین پیشهها است.

اخبار سبز کشاورزی؛ در بین کوچنشینان شمال خراسان دو نوع چوپان وجود دارد: چوپان اصلى یا سرچوپان یا خانچوپان، که مرد با تجربهاى است و میلاک یا باجو، که چوپان مزدور مبتدى است. در ایل بختیارى* اصطلاحات مربوط به چوپان ها بر مبناى تخصص آنها متفاوت است.
مثلا «رمهخون»، نگهدارنده اسب است، «هَرگَلون» در نگهدارى خر، «گاگَلون» در گاودارى و «شُوُن» (چوپان) در نگهدارى میش و بز تخصص دارد و «بَرگَلون» برهها را به چرا میبرد. به گزارش "فیلبرگ" ، در ایل پاپى، در طول روز چوپانان گلههاى بز و گوسفند را به مراتع میبرند.
میش و بز گلهاى جداگانه تشکیل میدهند و شبانان این گله را چوپون مینامند، بزغاله و بره نیز گلهاى جداگانه دارند و شبانان خردسال این نوع گله را برگلون مینامند.
در هر روستا، بسته به نوع و گاهى سن دامها، گلههاى متعددى وجود دارد که با در نظر گرفتن تعداد دام ها، با یک یا دو چوپان به چرا فرستاده میشوند. انواع گله در میان تاتنشینهاى دره شاهرود خلخال چنین است: گله احشام بزرگ (ناخیر)، شامل گاوهاى شیرده تحت نظارت گیلهوان و گاوهاى بدون شیر تحت نظارت رَمیان؛ گله احشام کوچک (سورو)، شامل میش و بز شیرده (رمه) تحت نظارت رمهوان و گله قوچها و برههاى دوساله (اَلَرْد) و گله برهها و بزغالهها (خوارْم) تحت نظارت خولْوان. دامدارانِ نیمهکوچ نشین سمنان، دام هاى خود را در یک گله مشترک گرد میآورند و شخصى با عنوان مُختهباذ یا مُختاباد ساماندهى گلهها، نظارت بر کار چوپانها، تهیه وسایل مورد نیاز آنها، تعیین حقوق چوپانان و توبیخ و تشویق آنها را برعهده دارد.
در منطقه دشت گرگان، مخته باذ یا همان مختاباد، علاوه بر سرپرستى چوپانان، معمولا به کارهاى ماستبندى و کرهگیرى و حساب و کتاب میان چوپانان و صاحبان رمهها نیز رسیدگى میکند. مختهباذ در یکى از روزهاى اواخر بهار صاحبان رمه را دعوت میکند تا خود گوسفندها و بزهایشان را بدوشند و معلوم شود چقدر شیر میدهند تا به همان نسبت از کره و ماست و کشک سهم ببرند. وظیفه چوپانان کوچرو در کوچ پاییزه در نواحى کوهستانى، به دلیل کمبود آب و علف، سنگینتر است.
در کوچ بهاره که چشمههاى آب میجوشند و علف تازه فراوان است، چوپان در ارتفاعات و دور از حوزه کشاورزان، مسیر مستقیمى را طى میکند، ولى در پاییز، آب و علف فقط در عمق درهها یافت میشود که زیستگاه یک جانشینان و حوزه کشاورزى آنهاست. مثلا، در کوچ پاییزه طایفه درهشورى ایل قشقایى، چوپان ها براى تأمین آب و علفِ احشام و دور نگهداشتن آنها از حوزه کشت کشاورزان یکجانشین، مجبورند مرتب گلهها را به ارتفاعات ببرند و به درهها هدایت کنند. به همین دلیل، آنها با گلههاى گوسفند و بز خود، زودتر از سایر افراد ایل به راه میافتند.
شیوه تولید کهن شبانکارگی
دامدارى مهمترین شیوه تولید و در اجتماعات روستانشین، دومین منبع تولید (پس از کشاورزى) در قرن نوزده ایران بود؛ بنابراین، موقعیتِ معیشتىِ چوپان در بررسى اقتصاد این اجتماعات یک شاخص تلقى میشود. چوپانان اغلب پس از مدتى رمهدار میشوند و وضع زندگى آنان معمولا بهتر از زارعان فقیر است. مَثَل هاى روستایى نیز این امر را تأیید میکند و حاکى از تحرک افقى آنان است.
تقویم شبانى معمولا از اوایل بهمن، که زمان زایش گوسفندان است، شروع میشود. از نظر پایگاه اجتماعى و نظام مالکیت اراضى، چوپان جزو خوشنشین هاى ده است و مالک زمین زراعى و باغ و غیره نیست و در جامعه کوچنشین نیز، مثلا در نظام ایلى و طایفهاى ایلبختیارى، صاحب مرتع نیست، بلکه مزدورِ دارندگانِ دام و مرتع است. در ایل قشقایى نیز چوپان مرتع ندارد ولى تعداد اندکى دام دارد که براى چراى آنها مجبور است چوپان گوسفندانِ صاحبان مرتع باشد.
لمبتون، از دو شیوه گلهدارى نام برده که یکى مربوط به کوچنشینان و دیگرى مربوط به روستانشینان یا عشایر اسکان یافته است. در مورد روستانشینان نیز از دو نوع گله سخن گفته است: گلههاى عظیم متعلق به زمینداران و گلههاى کوچک متعلق به دهقانان. مالکان، گلههاى خود را مطابق با قراردادى به چوپان اجاره میدهند که تا حدى شبیه به مزارعه است. این قرارداد دو نوع است: «دندانى» که چوپان همان تعداد حیوانى را که در ابتدا از مالک گرفته است به وى تحویل میدهد و مازاد را خود، صاحب میشود و «تراز» که براساس آن، چوپان بابت هر دام، سالانه مقدار مشخصى از محصولات دام را به مالک میدهد و پس از انقضاى مدت قرارداد، دامها را به مالک بر میگرداند و برههاى تازه بین مالک و چوپان تقسیم میشود.
در سال های میانی قرن نوزده، ایلات و عشایر در حدود نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدادند و شیوهی تولید «شبانکارگی» یا شیوههای تولید «عشایری»، یا تولید شبانی همواره یکی از اجزاء مهم ساخت اقتصادی ایران بود که اشتغال بخش بزرگی از جمعیت را فراهم میآورده است. به علاوه مازاد تولیدات دامی عشایر با تولیدات کشاورزی و مصنوعات شهری مبادله میگردیده و به رغم فقدان اطلاعات آماری مسلماً تا آخرین سدهها عمدهترین منبع مبادلات کالایی در داخل کشور بوده و حتی بخش بزرگی از کالاهای صادراتی را تشکیل میداده است. مثلا در ابتدای دهه 1300 به علت وجود مراتع کافی در سرحدات جنوبی و بندرعباس، دامداری در وضعیت مطلوبی قرار داشت.
به دلیل اینکه زمستان منطقه گرم بود و مراتع سرسبز و وسیع به نسبت مناسبی در سطح منطقه پراکنده بود، این هر دو عامل، یعنی هوای مناسب زمستان و مراتع غنی باعث شده بود این منطقه در فصل زمستان محل تجمع دامداران شود. پرورش شتر و بز، بهویژه بز تالی از دیرباز موردتوجه روستاییان مناطق جنوبی کشور و بندرعباس بوده است و حتی در برخی محلات شهر هم گلههای بز تالی نگهداری میشده است.
یکی از اقلام مهم دامداری که از بندرعباس صادر میشده کرک بز تالی است که این نوع کرک از مرغوبترین کرکها در دنیا به شمار میرود. تجار بنادر کوچک در محدوده دریای عمان، چابهار، جاسک و گواتر با عمان و مسقط، دبی و شارجه و سایر سواحل عربستان ارتباط نزدیک تجاری داشتند. با وجود نقش مؤثر تولید شبانی در اقتصاد کشور و امکانات مبادله فرآوردههای دامی عشایر، این شیوه دیرپای تولیدی، به دلیل ماهیت غیر متمرکز خویش هم با تولید کشاورزی وهم با اقتصاد شهری تعارضی بنیادین و تزاحمی اجتنابناپذیر داشته است.
اصرار پهلوی اول به واگذاری زمین کشاورزی به ایلات و عشایر و تغییر معاش آنها از اقتصاد مبتنی بر دام به اقتصاد کشاورزی کاملا مشهود بود. به اعتقاد پهلوی اول، عشایر و بخصوص ایلات کوچنده مانعی جدی برای گسترش کشاورزی به مناطقی بودند که به نحوی از انحا به عنوان مرتع یا چراگاه مورد استفاده آنان بود و از طرف دیگر هنگام وقوع خشکسالی، ایلات گلههای خود را برای چرا به زمینهای کشاورزی روستاهای نزدیک میبردند که به منازعات محلی فراوان میانجامید و در هر حال امنیت کشاورزی در مناطق نزدیک به گذر ایلات را از بین میبرد. در طرح دولت برای اسکان عشایر، نگهداری از دام به عنوان شغلی جانبی در کنار کشاورزی مطرح بود و این بدان معناست که مایحتاج روزمره عشایر اسکان یافته لازم بود تا با کالاهای اساسی شهری تامین گردد.
با کوچاندن و اسکان اجباری ایلات به حاشیه جاده ها و واداشتن آنها به کشاورزی و زراعت، به اقتصاد ایلی و دامداری و فرآورده های دامی، که یکی از ارکان تولید ملی و حتی صادرات کشور بود، لطمه شدیدی وارد آمد. سیاست اسکان عشایر ، صدمات متعددی به دامداری کشور که دیر زمانی صادرکننده دام بود، وارد آورد. صنعت دامداری کشور که پس از کشاورزی، جایگاه دوم اهمیت را داشت، با اسکان اجباری ایلات و عشایر، به شدت تضعیف شد و رو به نابودی رفت. رضاشاه، مهاجرت فصلی عشایر را مظهر عقب ماندگی می دانست و شدیداً با آن به مقابه میپرداخت لذا عشایر اسکان یافته، منبع درآمد خود را از دست داده و به یکی از فقیرترین اقشار جامعه تبدیل شدند.
تاسیس مدرسه بیطاری سوئدی ها
در سال ۱۲۹۰که دولت ایران تصمیم گرفت تشکیلات ژاندارمری نوینی را پایهگذاری نماید از دولت سوئد عدهای کارشناس نظامی برای تأسیس ژاندارمری استخدام نمود که به همراه افسران سوئدی دو نفر دکتر دامپزشک نیز بودند این دو نفر افسر دامپزشک به اتفاق دامپزشکان اقدام به تأسیس مدرسه دامپزشکی برای تربیت کادر مورد احتیاج ارتش نمودند.
اولین مدرسه بیطاری، مدرسه دامپزشکی سوئدی در سال 1293 خورشیدی در باغ شاه واقع در میدان حُر فعلی در دانشگاه جنگ برای تربیت کادر دامپزشکی ژاندارمری برای درمان اسبان ژاندارمری و ارتش به صورت شبانه روزی افتتاح شد. اولین شاگردان آن با تحصیلات در حد پایان دوره متوسطه و به تعداد 8 نفر بوده و به مدت دو سال تحصیل کرده ، در سال 1295 فارغ التحصیل شدند.
دوره دوم مدرسه با 38 نفر محصل شروع ولی به واسطه حوادثی ناشی از جنگ بین المللی اول تعطیل و شاگردان آن به جبهه جنگ اعزام می شوند. این مدرسه در دوره سوم با 12 محصل و در دوره چهارم با 18 نفر محصل به فعالیت خود ادامه داده و در سال 1303 تعطیل و شاگردان آن که نتوانسته بودند دروس خود را به اتمام رسانند و در سال 1305 به خدمت وزارت فلاحت و فواید عامه در آمدند. مدرسه فنی دامپزشکی ژاندارمری با دو قسمت صاحب منصبی و درجه داری در سال 1303 تعطیل و 35 نفر از شاگردان آن به مؤسسه دفع آفات حیوانی منتقل شدند. این مدرسه اولین آموزشکده دامپزشکی به شمار می آید که به تربیت تکنسین امور دامی پرداخته است.
دهمین انستیتو پاستور در شبکه بینالمللی
در جریان جنگ جهانی اول در سال 1295 طاعون گاوی به ایران سرایت کرد، نواحی شمالی و مرکزی کشور را فرا گرفت وخسارت های فراوانی وارد نمود. به موجب قانون استخدام دکتر ژوزف منار فرانسوی برای ریاست مؤسسه پاستورمصوب ۳۱ /۰۳ /۱۳۰۲ (مواد ۱ الی ۳) موسسه رسما شروع بکار نمود.در اواخر سال 1302 و اوایل 1303 نیز همه گیری طاعون گاوی در اردبیل و همدان ظاهر شد و سرانجام به تهران رسید و چون به غیر از انستیتو پاستور تشکیلات منسجم پزشکی و دامپزشکی در کشور وجود نداشت، ناچار به این موسسه مراجعه و پس از بررسی بیماری ، طاعون گاوی تشخیص داده شدبا ادامه جنگ جهانی اول، با توجه به اینکه ایران درگیر قحطی و گسترش بیماریهای عفونی شده بود، در ۲۹ دیماه ۱۲۹۸ موافقتنامهای بین انستیتو پاستور پاریس و وزارت امور خارجه ایران به امضاء رسید و بدین ترتیب دهمین انستیتو پاستور در شبکه بینالمللی انستیتو پاستور تأسیس شد.
در نخستین سالهای پس از جنگ جهانی اول، حکومت در جریان استقرار مرکزیت کوشید تا نظام تازه سازمانی خود را در مناطق دور دست گسترش دهد. در این جریان مأموران خدمات بهداشتی برای ریشه کنی مالاریا، آبله کوبی و واکسیناسیون دام ها روانه روستاها شدند.در سال ۱۲۹۹، ژوزف منار فرانسوی به عنوان اولین رئیس انستیتو پاستور به ایران آمد. منار، انستیتو پاستور را در ساختمانی اجارهای در خیابان استخر تأسیس نمودند و همزمان با راه اندازی آزمایشگاههای متعدد، شروع به تولید واکسن و سرم کرد. در سال ۱۳۰۴، جین فرانسیس کراندل، بهعنوان دومین رئیس فرانسوی انستیتو پاستور ایران انتخاب شد و فعالیتهای آن را توسعه داد. کراندل ۱۰ سال بعد در سال ۱۳۱۳ ه.ش در تهران درگذشت و رنه لگرو به عنوان مدیر علمی انستیتو پاستور تعیین شد.
تاسیس نهاد دامپزشکی
در اواخر سال ۱۳۰۲ با بروز بیماری طاعون گاوی و وارد شدن خسارات سنگین در بسیاری از شهرها و از سویی دستور کمیته بهداشت مجمع دولتهای متفق به دولت ایران که در آن بر ضرورت مبارزه با بیماریهای دامی تاکید شده بود و از ایران خواسته بود هرچه زودتر اداره دامپزشکی را ایجاد کند، در این سال موجب شد از سوی وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه لایحه تاسیس «موسسه دفع آفات حیوانی و سرمسازی» به مجلس ارائه شود که در دیماه همان سال به تصویب رسید و از جمله وظایف اولیه اداره مذکور جلوگیری از امراض حیوانات به روش علمی و تهیه واکسن برای تمام امراض بود که بعد از تشکیل اداره دامپزشکی تشکیلاتی به نام موسسه سرمسازی در سال ۱۳۰۴ به وجود آمد.
قانون تشکیل اداره دفع آفات حیوانی و سرمسازی
در اواسط سال 1303 در وزارت فوائد عامه اداره کوچکی به نام اداره فلاحت وجود داشت و معاون وزارتخانه آقای "قلی خان بیات" مبارزه با طاعون گاوی را سر لوحه اقدامات خود قرار داد. در این زمان یادداشت کمیته بهداشت مجمع دولت های متفق به ایران واصل که در آن ذکر شده بود برای مبارزه با بیماری های دامی هر یک از دولتهای عضو باید اداره مخصوص دامپزشکی داشته باشند. از یک طرف گسترش طاعون گاوی واز طرف دیگر این تذکر سبب شد، تا قانون تشکیل اداره دفع آفات حیوانی و سرمسازی در دی ماه سال 1303 به تصویب مجلس شورای ملی برسد. در واقع با تصویب این قانون دولت اجازه داشت که شعبه مخصوص به نام دفع آفات حیوانی و سرمسازی تحت نظارت مؤسسه پاستور تأسیس نماید.
تاسیس موسسه رازی
شاید اگر دفاع جانانه «عبدالحسین تیمورتاش» وزیر وقت وزارت فلاحت، تجارت و فواید عامه در مجلس شورای ملی نبود، اتفاقی به نام سرمسازی رازی در عرصه صنعت پاد زهرسازی کشور شکل نمیگرفت. نمایندگان مجلس در سهشنبه ۱۶ دی ماه ۱۳۰۳ به دلیل بروز اختلاف شدید درباره اینکه کدام یک از وزارت خانهها باید متولی این موسسه ملی باشند و نیز وجود تفاوت در مواد ارائه شده از سوی دو کمیسیون مجلس میرفت که لایحه تشکیل این موسسه از دستور کار مجلس خارج شود.
اما تیمورتاش با دفاع جانانهای که از این لایحه کرد، باعث شد قانون «اجازه تاسیس موسسه رازی» در ساعت ۱۲ ظهر روز سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۰۳ به تصویب برسد و زیرنظر وزارت معارف (وزارت علوم وقت) قرار داشته باشد، اگرچه این قانون نخستین مصوبه مجلس شورای ملی در ارتباط با امور کشاورزی بود و لایحه آن را نیز مصطفی قلی بیات معاون وزیر فلاحت، تجارت و فواید عامه در مهرماه سال ۱۳۰۳ با عنوان «لایحه تاسیس موسسه دفع آفات نباتی سرمسازی» تنظیم کرد و از سوی وزارت خانهاش به مجلس ارائه داد. لایحه مذکور اولین لایحه ای بود که در ارتباط با دامپروری در مجلس ایران به تصویب رسید.
در این لایحه وظایف این موسسه عبارت بود از جلوگیری از امراض حیوانات به روش علمی که در تمام دنیا معمول است، تهیه واکسن و سرم برای تمام امراض که سرم و واکسن آنها کشف شده است، مطالعه امراض نباتی و شناختن حشرات مفید و مضر و به دست آوردن طریقه علمی و عملی برای برانداختن حشرات موذی از قبیل ملخ، سن و غیره، سعی در ازدیاد حیوانات اهلی و نباتات مفید از روی قواعد علمی و در نهایت بسط و توسعه شعب موسسه در تمام مناطق ایران و توسعه عملیات در تمام مملکت. البته 6 ماه پیش از آن نیز همین بحثها و جدل در مجلس شورای ملی بر سر چگونگی تاسیس سازمان دامپزشکی کشور شده بود و در تصویب لایحه شکلگیری موسسه انستیتو پاستور به عنوان نخستین سازنده سرم و پادزهر نیز همین صحبتها و درگیریها در مجلسین رخ داده بود، اما این بار مساله فرق داشت و بروز خسارتهای سنگین ناشی از شیوع گاه و بیگاه بیماری طاعون گاوی و نیز الزام کمیته بهداشت مجمع دولتهای متفق برای تاسیس اداره دامپزشکی برای مبارزه با بیماریهای دامی مصطفی قلیبیات را بر آن داشت که لایحه یادشده را تدوین کند، لایحهای که با صلاحدید نمایندگان به دو کمیسیون «فواید عامه» و «معارف» ارجاع شد و سرانجام از سوی کمیسیون فواید عامه قانون مشتمل بر ۲ ماده و از سوی کمیسیون معارف و صحیه، قانونی مشتمل بر ۴ ماده پیشنهاد گردید که قانون اجازه تاسیس آن به تصویب رسید و قرار شد موسسه دفع آفات حیوانی و سرمسازی زیر نظارت انستیتو پاستور باشد یکی از قراء خالصه توسط دولت برای استقرار توسعه آن واگذار شود و حق داشته باشد به استخدام متخصص بیطاری از فرانسه با حقوق ۴۰۰۰ تومان در سال بپردازد که ریاست آن را به عهده داشته باشد.
خدمات عبدالحسین تیمورتاش و مصطفی قلیبیات در وزارت فلاحت، فواید عامه و تجارت
در شهریور ماه سال ۱۳۰۳ سردار سپه رضاخان (رئیس الوزرا) در تغییراتی که در کابینه خود داد، عبدالحسین تیمورتاش را به وزارت فلاحت، فواید عامه و تجارت منصوب کرد. او نیز مصطفی قلیبیات معروف به صمصامالملک فرزند حاج عباسقلی خان سهمالملک اراکی، ملاک و نماینده مجلس و خواهرزاده دکتر محمد مصدق، را به معاونت خویش برگزید که به مدت سه سال این سمت را به عهده داشت. مصطفیقلی بیات در مقام معاونت وزارتخانه، اقداماتی مثل مبارزه با طاعون گاوی و پیشگیری از امراض دامی را سرلوحه فعالیت خود قرار داد و به تاسیس موسسه رازی و تربیت گروهی از دامپزشکان همت گماشت.
به جرات میتوان گفت شکلگیری موسسه رازی مدیون پیگیری، حمایت و تلاش او و تیمورتاش است. او همچنین با فعال کردن مدرسه فلاحت، مقدمات تاسیس دانشکده کشاورزی را فراهم آورد. وی بنیانگذار کشاورزی نوین ایران، موسس دانشکده کشاورزی کرج و باغ نمونه کشاورزی کرج است.
در سال 1303 تأسیس شعبه مخصوصی به نام دفع آفات حیوانی و سرمسازی تحت نظارت موسسه پاستور بر اساس به مصوبه ماده واحده در مجلسشورای ملی با اعتبار مصوب سیهزارتومان تصویب شد. چند ماه پس از شروع فعالیت موسسه مذکور، به دلیل نبود محل مناسب برای نگهداری حیوانات بزرگ در انستیتو پاستور، به دستور مصطفی قلی بیات مقداری از اراضی کمال آباد در مجاورت قریه حصارک کرج در اختیار موسسه قرار گرفت تا به عنوان محل کار و سکونت کارمندان و ساخت طویله های حیوانات (برای تهیه سرم) مورد استفاده قرار گیرد. از این رو در اردیبهشت ماه سال 1304 موسسه مذکور به کرج منتقل شد.
مسئولیت این موسسه با 22 نفر پرسنل (شامل 14 نفرکادر فنی و 8 نفر کادر خدماتی) بر عهده دکتر عبدالله حامدی گذاشته شد.در این سال تخصیص بیست هزار تومان اعتبار برای توسعه شعب دفع آفات حیوانی به وزارت فواید عامه. مصوبه هیات وزیران جهت دریافت بهای واکسن یا سرم از متقاضیان به علت کمبود اعتبار لازم برای مبارزه با این بیماری ها مصوب گردید. در سال 1305 قرار گرفتن موسسه پاستور و دفعآفات حیوانی زیرنظر وزارت فواید عامه و در اواخر همان سال تحت نظر وزارتفلاحت انجام شد. به دلیل مواجهه با هجوم ملخ به مزارع کشاورزی و نیز فروکش کردن بیماری طاعون گاوی، از سال 1307 تا 1310 موسسه رازی عمده فعالیت خود را بر روی تولید سم ضد ملخ متمرکز کرد و در انجام سایر وظایف مصوب خود چندان فعالیتی نداشت.
تاسیس واحد دفعآفات حیوانی
موتمن الملک، رئیس مجلس شورای ملی با ابلاغ ماده واحده ای با تاسیس شعبه مخصوصی به نام «دفع آفات حیوانی و سرمسازی» تحت نظارت موسسه پاستور رسما به مسوولان پاستور اجازه فعالیت این واحد را داد و فعالیتهای این واحد در موسسه پاستور آغاز شد، اما به دلیل نبودن محل مناسب برای نگهداری حیوانات بزرگ در انستیتو پاستور به دستور مصطفی قلیبیات، تعدادی از اراضی کمالآباد کرج در مجاورت قریه حصارک در اختیار انستیتو پاستور قرار گرفت تا به عنوان محل کار و سکونت کارکنان و نیز ساخت طویلههای حیوانات (برای تهیه سرم) مورد استفاده قرار گیرد از این رو در اردیبهشت سال ۱۳۰۴ موسسه یادشده به کرج منتقل شد.
موسسهای که میگفتند نخستین آزمایشگاه تشخیص بیماریهای دامی و تهیه سرم و واکسنهای مربوطه بود که در ایران تاسیس می شد.آن گونه که در کتاب «موسسه رازی در گذر زمان» از انتشارات همین موسسه آمده است مسوولیت این موسسه با ۲۲ پرسنل (شامل ۱۴ نفر کادر فنی و ۸ نفر کادر خدماتی) و شرح وظایفی به عهده دکتر عبدالله حامدی گذاشته شد و او نخستین مسوول این موسسه بود. در بهمنماه سال 1303 بودجهای به مبلغ سیهزار تومان جهت تاسیس مؤسسه دفع آفات حیوانی به تصویب مجلس رسید و در اوایل 1304 این مبلغ دریافت شد، ولی بعلت عدم کفایت علاوه بر مبلغ قبلی مبلغ بیست هزار تومان دیگر تخصیص داده شد.
مسئولیت اداره دفع آفات حیوانی بهعهده"عبدالله حامدی"گذاشته شد و ایشان از مبلغهای زیاد شده پانزده هزار تومان صرف خرید ساختمان و بنائی مؤسسه و تمرکز آن در حصارک، سیزده هزار تومان برای خرید لوازم مورد نیاز آزمایشگاه و مقداری نیز برای تشکیلات در گیلان و مازندران مصرف نمود و هفت هزار تومان نیز صرف خرید سرم از هندوستان گردید و همزمان برای تولید واکسن در ایران اقداماتی شروع شد. از آن نظر که بودجه مصوب موسسه دفع آفات حیوانی برای مبارزه با طاعون گاوی و همچنین سیاهزخم کافی نبود بنا به پیشنهاد شماره 4315 وزارت فلاحت ، هیئت وزیران در جلسه 29 مرداد 1304 دریافت بهای واکسن یا سرم را از متقاضیان مجاز شمرد.
جلوگیری از امراض حیوانات به روش علمی، تهیه واکسن و سرم و مطالعه امراض نباتی به مجلسیان اطمینان خاطر داد که در بودجه ۱۳۰۳ مبلغ ۳۰۰۰ تومان برای جلوگیری از آفات حیوانی اختصاص بدهند (که داد) ولی به دلیل ناکافی بودن این مبلغ یک بودجه ۳۰ هزار تومانی دیگر برای تاسیس موسسه دفع آفات حیوانی به تصویب مجلس رسید که این مبلغ اوایل ۱۳۰۴ در اختیار آنها قرار گرفت، ولی باز هم به دلیل ناکافی بودن علاوه بر آن مبلغ ۲۰ هزار تومان دیگر از سوی مجلس شورای ملی در اختیار این موسسه قرار گرفت که این قانون در ۳ دی ماه ۱۳۰۴ در مجلس به تصویب رسید و سیدمحمد تدین رئیس مجلس شورای ملی وقت هنگام ابلاغ پرداخت این ۲۰ هزار تومان به موسسه یادشده متذکر شد که مصارف وجوه مذکورمشتمل بر پانزده هزارتومان صرف خرید ساختمان موسسه و تمرکز در حصارک ، سیزده هزار تومان برای خرید لوازم موردنیاز آزمایشگاه حصارک و شعب موقت در گیلان و مازندران ، هفت هزار تومان صرف خرید سرم از هندوستان ، باید در بودجه مملکتی منظور گردد.
تولید واکسنهای دامی
در دوران حکومت پهلوی اول، دولت برای کنترل تردد دام وحمل و نقل فرآورده های دامی قوانین و مقرراتی وضع نموده و این مقررات را جهت اجرا به سرحدات وگمرکات کشور اعلام نمود. برای نخستین بار در سال 1305 به موجب قانونی که به تصویب مجلس شورای ملی رسید، به وزارت فلاحت وتجارت وفواید عامه اجازه داده شد جهت جلوگیری از امراض سایر حیوانات وضد عفونی کردن پشم وپوست وغیره نظام نامه ای تهیه و با تصویب هیئت وزیران اجرا گردد .در این هنگام اما اقدامات اولیهای برای تولید واکسن در ایران شروع شد و در پی آن دکتر خاوری برای کسب دانش و تکنولوژی مبارزه با طاعون به تفلیس اعزام شد.
اما مشکل دیگری هنوز وجود داشت و آن کمبود اعتبارات و منابع کافی برای مبارزه با بیماریهای طاعون گاوی و سیاهزخم که البته بنا به پیشنهاد شماره ۴۳۱۵ وزارت فواید عامه و تجارت هیات وزیران در جلسه ۲۹ مرداد سال ۱۳۰۴ دریافت بهای واکسن یا سرم را از متقاضیان یا مصرفکنندگان مجاز شمرد که در بهمنماه همان سال به تصویب رسید و به این ترتیب نخستین واکسنها در ازای مبلغی ارائه میشد.واکسن هرگاو، سه ریال و این ماجرا ادامه داشت تا اینکه اوایل ۱۳۰۵ موسسه، از وزارت معارف به وزارت فواید عامه منتقل گردید و در اواخر همان سال جزو تشکیلات اداره کل صناعت و فلاحت به فعالیت خود ادامه داد. در حالی که همچنان دکتر عبدالله حامدی مسوولیت موسسه را به عهده داشت و به مجلس بودجه ۸۰ هزار تومانی پیشنهاد داد و در اواخر آن سال بودجه موسسه به ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافت و در بهمن همین سال بود که قانون اجاره پرداخت اضافه اعتبار موسسه دفع آفات حیوانی (در ۲۳ بهمن ۱۳۰۵) به تصویب مجلس رسید،البته بموجب ماده ششم قانون قانون تفتیش صحی حیوانات که در جلسه 23 بهمن ماه 1305 مجلس شورای ملی به تصویب رسیده بود به وزارت فلاحت و تجارت و فوائد عامه اجازه داده شده بود برای جلوگیری از امراض ساریه حیوانات و ضدعفونی کردن پشم و پوست و غیره نظام نامه تهیه و پس از تصویب هیئت وزراء بموقع اجرا گذارده شود در ماده دوم آن اجازه میداد موسسه دفع آفات حیوانی هنگامی که درهر نقطه بیم سرایت گاومیری میرود، کلیه گاوها را سرم و واکسن زده و از هر گاوی که مورد استعمال سرم و واکسن واقع میگردد و مبلغ ۳ ریال از مالکان دهات و مزارع یا گلهداریهای گاو دریافت بدارد.
دکتر حسین پیرنیا رئیس مجلس شورای وقت هنگام ابلاغ این قانون به موسسه یادآوری کرده است که ضد عفونی کردن پشم و پوست گاو و غیره باید مجانی باشد. با اجرای این قانون تقریبا میتوان گفت که سرانجام شیوع و ابتلا به بیماری طاعون گاوی در سال ۱۳۰۶ فروکش کرد.
از اوایل 1305 موسسه پاستور و دفع آفات حیوانی در وزارت فوائد عامه قرارگرفتند و در دی ماه همان سال بنا بر تصویب هیئت وزیران ، موسسه پاستور رسماً به وزارت فلاحت منتقل شد دکتر بهرامی بهعنوان کفیل مؤسسه پاستور و دفع آفات حیوانی انتخاب شد و دکتر حامدی همچنان بعنوان متصدی دفع آفات حیوانی باقی ماند و بودجه موسسه به مبلغ هشتاد هزار تومان پیشنهاد گردید. قانون اجازه استخدام یک نفر متخصص فرانسوی برای مؤسسه پاستور مصوب ۲۹ /۱۰ /۱۳۰۵ – به موجب قانون (ماده ۱ و تبصره آن، مواد ۲و ۳)در سال ۱۳۰۵ مؤسسه پاستور شعبه دفع آفات حیوانی به وزارت فلاحت منتقل شد.
بعد از دکتر حامدی، دکتر مرتضی گلسرخی کفالت موسسه را تا سال 1307 بعهده گرفت. مجلس در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۰۵ اجازه استخدام متخصصین امریکایی برای مؤسسه دفع آفات حیوانی داد شرح وظایف موسسه دفع آفات حیوانی عبارت بود از جلوگیری از امراض حیوانات که به وسیله علمی در تمام دنیا معمول است. تهیه واکسن و سرم برای تمام امراض که سرم و واکسن آنها کشف شده است. مطالعه امراض نباتی و شناختن حشرات مفید و مضره و به دست آوردن طریقه علمی و عملی برای برانداختن حشرات موذیه از قبیل ملخ، سن و غیره و سعی در ازدیاد حیوانات اهلی و نباتات مفید از روی قواعد علمی و بسط و توسعه شعبات موسسه در تمام ایالات و ولایات و توسعه عملیات خود در تمام مملکت؛
در اوایل همین سال، موسسه دفع آفات حیوانی و سرمسازی که در حصارک گسترش یافته بود به طور کامل از انستیتو پاستور ایران جدا و مستقل شد و در سال ۱۳۰۷ به علت فروکش کردن بیماری طاعون گاوی و هجوم ملخها به کشور، توجه متولیان کشاورزی معطوف به تولید سم آرسنیات دو سود و مبارزه با ملخ شد و برای مدت ۳ سال فعالیت سرمسازی متوقف شد. با این حال شیوع بیماریهای واگیردار متعدد که جان انسانها و دام و طیور کشور را تهدید میکرد، باعث شد مسوولان وقت برای مبارزه با بیماریهای واگیردار دامی و انسانی، این موسسه را دوباره احیا کنند. با مصوبه مجلس در ۱۶ خرداد ماه سال ۱۳۰۸، مقرر شد وزارت فواید عامه چهار نفر متخصص فرانسوی که تخصص آنها را دولت فرانسه تصدیق کند برای شعب ذیل از تاریخ حرکت به مدت پنج سال استخدام نماید:
۱- یک نفر متخصص برای تدریس گیاهشناسی و تاسیس باغ نباتات و مطالعه کامل در خصوص کلیه نباتات صنعتی و طبی.
۲- یک نفر برای تدریس و تعلیم باغبانی و مطالعه و اقدام در تربیت و اصلاح اشجار میوه.
۳- یک نفر دکتر متخصص بیطار برای تدریس بیطاری و تربیت حیوانات در مدرسه فلاحت و نظارت فنی در قسمت موسسه تربیت حیوانات اهلی و ایلخی و مطالعه کامل در اصلاح و اختلاط و ایجاد نژاد حیوانات و در موقع لزوم کمک به موسسه دفع آفات حیوانی.
۴- یک نفر دکتر بیطار متخصص در باکتریولوژی و سرمسازی برای ریاست موسسه دفع آفات حیوانی و تدریس و تعلیم باکتریولوژی در مدرسه فلاحت و تهیه سرم و واکسن در ایران و تربیت اعضای فنی در قسمت موسسه دفع آفات حیوانی.
در ماده دوم این مصوبه آمده است که اعتبار سالانه برای حقوق متخصصان مزبور در حدود مبلغ ۱۹ هزار تومان است که در بودجه ۱۳۰۸ منظور شده است. بمابراین مسیر اداره فلاحت برای بکارگیری یک نفر دامپزشک متخصص در امر باکتریولوژی و سرمسازی برای موسسه دفع آفات حیوانی باز شد.
تخته قاپوی عشایر و اضمحلال شیوه تولید رمه گردانی
از اقداماتی که از سال 1304 در اصلاح کشاورزی اهمیت داشته شهر نشین کردن ایلات وطوایف چادر نشین ایران بوده است ، زیرا که از قدیم و از نخستین روزهای تمدن نژاد آریایی ایرانی گروهی از مردم به همین حال وارد تمدن شده اند و سپس چادر نشین های دیگر از خارج به ایران آمده اند و گروه فراوانی از مردم ایران که بدلایل معتبر بیش از ثلث جمعیت ایران را فراهم می ساختند تا پایان دوره قاجارها بحال بیابان گردی و چادر نشینی در همه نواحی ایران زندگی می کردند و برخی از نواحی، سراسر محل سکنی و آمد و رفت ایشان بود و ییلاق و قشلاق می کردند. بدین گونه چون در جای معینی ساکن نبوده اند به هیچ وجه گرد زراعت و سکنی گزینی دائم نمی گشتند و تنها برخی از طوایف ایشان به پرورش اغنام و گله داری یا پرورش اسب مشغول بودند و در ضمن بواسطه راهزنی و غارتگری پیوسته مخل آسایش برزگران بودند و اغلب محصول ایشان را تاراج میکردند. همین که این چند میلیون چادر نشین از آن حال بیابان گردی نجات یافتند و در نواحی حاصل خیز کشور جا گرفتند پیداست که چگونه در آبادی کشور و کشاورزی و تولید ثروت وجود ایشان موثر شد.
در آن سالها مقامات در رابطه با عشایر سیاست بی رحمانهای اعمال میداشتند و با زور و فشار آنان را تخته قاپو کرده که منجر به هلاک دستهجمعی دام، بیماری و مرگ و میر فراوان در میان کوچنشینان شد. در این میان هیچ اقدامی که موجب انتقال بیدردسر کوچنشینان به زندگی اسکان یافته باشد صورت نمیگرفت.لزوم تأمین علوفه برای دام قشقاییها و پناه دادن به آن از سرمای مناطق سردسیر در فصل زمستان در نظر گرفته نمیشد. قشقاییهای تخته قاپو از نظر مسکن، بذر و آلات کشاورزی تأمین نمیشدند.
عشایر به تابعیت حکومت فرمانداران نظامی درآورده شده بودند که دست به هر گونه تعدّی و خودسری میزدند، به باجگیری میپرداختند و شخصیت کوچنشینان را که پیشتر عملاً از حکام مرکزی مستقل بودند، تحقیر میکردند. تخته قاپو شدگان که فاقد مراتع برای دام بودند، مجبور میشدند برای اجازه حرکت حتی در حیطه سکونت خود رشوههای سنگین به فرمانداران نظامی و نمایندگان شان بپردازند. از نظر دامداری، سیاست اسکان عشایر رضاخان، صدمات متعددی به دامداری کشور که صادرکننده دام بود، وارد آورد و صنعت دامداری کشور که پس از کشاورزی، جایگاه دوم اهمیت را داشت، با اسکان اجباری ایلات و عشایر، به شدت تضعیف شد و رو به نابودی رفت.
رضاشاه، مهاجرت فصلی عشایر را مظهر عقب ماندگی می دانست و شدیداً با آن به مقابه پرداخت لذا عشایر اسکان یافته، منبع درآمد خود را از دست داده و به یکی از فقیرترین اقشار تبدیل شدند.
تاسیس موسسه "ایلخی و رمهداری"
در ۵ خرداد ماه ۱۳۰۸ دولت برای بهتر کردن نژاد و پوست و پشم بز و گوسفند در کرج موسسهای به نام "ایلخی و رمهداری" بنیان شد و زیر سرپرستی کارشناسان خارجی آغاز به کار کرد.. در 24خرداد ماه ۱۳۰۸ "پروفسور تولمر" مشاور فنی وزارت صحیه کل کشور برای بررسیهای بیماری مالاریا در رشت و پهلوی رهسپار مازندران شد در گام بعدی؛ در بخش اصلاح و تغییر نژاد نیز بنگاه علمی دیگری در حیدرآباد کرج بنیان شد که کار آن بررسی در نژاد دامهای کشور و تغییر آن است. در این بنگاه ۸۰۰ دام از نژادهای اصیل درجه یک دنیا وجود داشت که پیوسته بنگاه کوشش در آمیزش آنها با نژادهای بومی کشور و افزودن به شمار گلههای نژاده میبود.
در واقع توسعه مرغداری صنعتی و دامپروری جدید در سال ۱۳۰۹ با تأسیس بنگاه دامپروری کشور برداشته شد هدف از تاسیس این بنگاه ترویج دامپروری و مرغداری به صورت صحیح و تجاری در کشور بوده است به این منظور در ابتدا سه اصل مطالعاتی مورد توجه قرار گرفت.
الف_ بررسی و تحقیق و تکثیر نژادهای بومی دام و طیور در ایران بررسی و تحقیق و توسعه نژادهای اصیل دام و طیور خارجی در ایران.ج_ تولید دورگ گیری و اختلاط نژادهای اصیل خارجی و بومی با توجه به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی ایران جهت بالابردن تولیدات دامی کشور. در این بازه زمانی؛ بخش ژنتیک جانوری نیز، مانند ژنتیک گیاهی با افتتاح مدرسه فلاحت همراه شد. دکتر تقی بهرامی را که دکترای کشاورزی از دانشگاه فریدریش ویلهم آلمان (اکنون دانشگاه هومبولت برلین) از قدیمیترین استادان کشاورزی نوین با درجه دکترای فلاحت از آلمان بود را بعنوان بنیانگذار تحقیقات اصلاحی و ژنتیکی جانوری در ایران ذکر کرد.
وی ابتدا ریاست موسسات فلاحتی اداره کل فلاحت و اداره جنگلها در مرکز شد. سپس سپس در ۱۳۲۰ به ریاست دانشکده کشاورزی برگزیده شد. کتاب فلاحت برای ملاکین، مستاجرین، مباشرین، کدخدایان، تبریز، ۱۳۱۴ خورشیدی و فرهنگ روستایی (دائرةالمعارف فلاحتی)، شرکت چاپ خودکار، ۱۳۱۶ خورشیدی، شماره کتابشناسی ملی ۱۶۴۷۸؛ فلاحت تبریز، ۱۳۱۳ خورشیدی، شماره کتابشناسی ملی ۱۰۶۲ تم از آثار ارزشمند وی به شمار می روند. از سال 1319 مطالعاتی نیز در مورد نژاد های بومی مرغ در ایران از جمله ی نژاد مرندی در حیدرآباد کرج به عمل آمد ولی متاسفانه به علت نداشتن برنامه ، عدم وجود متخصصین و کارشناسان لازم و عدم علاقه مردم به این فعالیت ها با موفقیت چندانی روبرو نگردید.
تاسیس لابراتوار حصارک دارالتجزیه امراض حیوانی
قانون اجازه تأسیس وزارت طرق و شوارع و وزارت اقتصاد ملی به جای وزارت فوائد عامه در 27 اسفند ماه 1308 شمسی به تصویب رسید و از اول فروردین ماه 1309 به اجراء گذاشته شد و در سال ۱۳۰۹، وزارت «اقتصاد ملی» جانشین وزارت فواید عامه شد. هنگامی که نماینده این وزارت (مهندس محمود فاتح) برای خرید اولین کارخانه قند کشور (برای احداث در کرج) و استخدام کارشناسان اروپایی برای پیشرفت امر کشاورزی به اروپا رفته بود، اقدام به مذاکره برای استخدام دامپزشک با فرانسوی ها نمود تا موسسه رازی بار دیگر راهاندازی و شروع به کار کند و با توجه به نیاز کشور به مبارزه با امراض حیوانی وزارت اقتصاد ملی مسئول تشکیل دایره مبارزه با امراض حیوانی میشود. بنابراین وزارت مذکور مبادرت به استخدام یک نفر فرانسوی بنام دکتر "لویی پییر دلپی" ( delpi) نمود. در واقع دکتر دلپی، مأمور ایجاد بنگاه سرم و واکسن سازی و تشکیل اداره دفع آفات حیوانی گردید.
در اوایل سال ۱۳۱۰ دکتر "دلپی"، در اولین اقدام عملی خود، به بازدید از نقاط مختلف شهر و حومه تهران پرداخت تا مکانی مناسب برای احداث موسسه رازی بیابد. وی محل فعلی موسسه را در قریه حصارک مناسب تشخیص داد و در خرداد ماه سال ۱۳۱۰ در این محل مستقر شد و اساس موسسه رازی را که در آن زمان «بنگاه سرمسازی حصارک» نامیده میشد، پایهگذاری کرد.
او برای خرید لوازم مورد نیاز جهت بسط و توسعه امور مربوط به تهیه و تولید سرم و واکسن، تقاضای بودجه کرد که در اواخر همان سال مبلغ ۱۰ هزارتومان به بودجه موسسه افزوده شد. در زمینی که از سوی اداره کل فلاحت، به موسسه (حصارک) واگذار شده بود، فقط سه ساختمان فرسوده از جمله ساختمان چاپارخانه و قهوهخانه وجود داشت. پس از تجدید بنای حصارک واحداث آزمایشگاه وتربیت پرسنل مورد نیاز اداره دفع آفات حیوانی در سال 1311 مجدداً شروع به فعالیت نمود،در سال ۱۳۱۲ اولین آزمایشگاه با نام «دارالتجزیه امراض حیوانی» در موسسه تاسیس شد این بنگاه آغاز به بررسی گونههای بیماریهای بومی دام در ایران نمود و سرمها و مایههای ویژه را تولید کرد. تا اینکه برای تسریع در انجام امور مبارزه با بیماریهای دامی و ضمانتهای اجرائی برای انجام آن در 25 شهریور ماه 1314 قانون تفتیش صحی حیوانات مشتمل بر 9 ماده به شرح ذیل بهتصویب مجلس شورای ملی رسید. بر اساس این قانون که مشتمل بر 9 ماده توسط مجلس شورای ملی میباشد، تأسیس اداره دامپزشکی کل کشور، دایر شدن اداره دامپزشکی در مرکز استانها و شهرستانها تحت نظر مستقیم اداره دامپزشکی کل کشور تا سال 1314 انجام شد.
اگرچه تا سال 1314 بموجب نظامنامههای وضع شده مؤسسه دفع آفات حیوانی اقدامات عدیده ای نموده بود اما چون لازم بود قانونی برای تفتیش صحی حیوانات برقرار شود لذا در جلسه 25 شهریور 1314 قانونی مشتمل بر 9 ماده از مجلس شورای ملی گذشت.
"ماده اول - صاحبان و مباشرین و مستحفظین اغنام و احشام موظفند به محض بروز مرض مسری بین حیوانات خود مراتب را فوراً به مامورین تفتیش صحی حیوانی محل خود و اگر نباشد بهحکومت - نظمیه - یا امنیه همان محل - اطلاع دهند. تبصره - صورت امراض مسری و علامات آن از طرف اداره کل فلاحت بوسیله اعلان به اطلاع عامه خواهد رسید.
ماده دوم - کلیه مستخدمین دولت به محض اطلاع از وجود یا بروز مرض مسری حیوانی مکلفند فوراً به نزدیکترین مامور تفتیش صحی حیوانی مراتب را اطلاع دهند.
ماده سوم - هر حیوانی که مبتلا یا مظنون به ابتلای یکی از امراض مسری باشد باید بدون تاخیر از سایر حیوانات جدا و در محل علیحده نگاهداری شود - ذبح و باز کردن جسد - حمل و نقل و فروش و استعمال گوشت و پوست و روده و پشم حیوان مبتلای به امراض مسری ممنوع است.
ماده چهارم - در موقع بروز مرض مسری حیوانی رئیس تفتیش صحی حیوانی حق دارد مقررات ذیل را در منطقهای که مورد تهدید مرض قرار گرفته به موقع اجرا گذارداز جمله جدا کردن حیوانات مریض از سالم .ممانعت ورود یا عبور حیوانات سالم به منطقه آلوده - تلقیح حیواناتی که مستعد قبول مرض میباشند. کشتن و دفن کردن حیوانات مریض - ضدعفونی کردن طویله ها - اصطبلها - و کلیه اشیائی که ممکن است موجب انتقال مرض شوند.
ماده پنجم - تهیه دوا و مایههائی که تلقیح آن اجباری است و مخارج ضدعفونی کردن مجاناً بعهده اداره کل فلاحت است.
ماده ششم - مستخدمین تفتیش صحی حیوانی اقلاً سه ماه یکمرتبه طویلهها اماکن مخصوصه تربیت حیوانات - کارخانههای مخصوص تهیه محصولات حیوانی را معاینه میکنند.
ماده هفتم ؛ به گوشت حیواناتی که در مسلخ سالم تشخیص داده شوند مهر مخصوص زده میشود مفتش صحی هر مسلخ موظف است گوشتهای غیرسالم را معدوم یا بصورتی در میآورد که استفاده از آن برای مصرف ارتزاقی مقدور نباشد. اداره تفتیش صحی محصولات حیوانی موظف است موسسات و کارخانجاتی را که به تهیه مصنوعات و محصولات حیوانی اشتغال دارند همیشه تحت تفتیش صحی قرا ردهند.مؤسسات مذکوره در فوق موظفند محصولات خود را طبقهبندی صحیح نموده بطوری که اداره کل فلاحت دستور میدهد برای صادرات باربندی نمایند. روی لفاف هر بسته از محصولات مزبور توسط مامورین صحی حیوانی نمرهگذاری و ممهور خواهد شد. اداره کل فلاحت باید برای هر عدل محصولی که بترتیب فوق نمرهگذاری و مهر شده باشد تصدیق نامه صحی مجانی مطابق نمونه که بموجب نظامنامه معین میشود صادر نماید.
ماده هشتم - متخلفین از مقررات این قانون محکوم به حبس از یک تا هشت روز و یا جزای نقدی از ده تا پانصد ریال خواهند گردید.تبصره - متخلفین از ماده یک این قانون در حکم متخلفین از دستورات صحی محسوب و به مجازات خلافی محکوم خواهند شد.
ماده نهم - تاریخ اجرای این قانون را در هر یک از ایالات اداره کل فلاحت تعیین و اعلان خواهدنمود این قانون که مشتمل بر (نه) ماده است در جلسه بیست و پنجم شهریور ماه یکهزار و سیصد و چهارده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید". این قانون نقش مهمی در راهبردهای آتی دامپزشکی ایران ایفا نمود.
تاسیس بنگاه بررسی بیماریهای دامی حصارک
در سال ۱۳۰۹ با بنیان بنگاه علمی برای بررسی بیماریهای دامی در حصارک نزدیک کرج، این بنگاه آغاز به بررسی گونههای بیماریهای بومی دام در ایران نمود و سرمها و مایههای ویژه را تولید کرد. در سال ۱۳۱۰ بنگاه حصارک برای واکسن به دام سه میلیون واکسن تولید کرد و در سال ۱۳۱۷ به ۵ میلیون افزایش یافت. از ارزنده ترین کارهای بنگاه از میان برداشتن طاعون گاوی در ایران بود. طاعون گاوی در سال ۱۳۱۱ از آذربایجان آغاز و کم کم تا تهران رسید و تنها با واکسنهای ویژه حصارک این بیماری خطرناک از میان رفت. در سال ۱۳۱۰ بنگاه حصارک سه میلیون واکسن دامی تولید کرد و تولید واکسن در سال ۱۳۱۷ به ۵ میلیون افزایش یافت. از ارزنده ترین کارهای بنگاه از میان برداشتن طاعون گاوی در ایران بود. در بخش اصلاح و تغییر نژاد نیز بنگاه علمی دیگری در حیدرآباد کرج بنیان شد که کار آن بررسی در نژاد دامهای کشور و تغییر آن است.
عبدالله حامدی در سال ۱۳۱۸ برای مؤسسه دامپروری حیدرآباد، تعدادی دام اصیل خارجی وارد کردند ، این واحد زیر نظر دکتر حامدی قرار گرفت. در این بنگاه ۸۰۰ دام از نژادهای اصیل درجه یک دنیا وجود دارد که پیوسته بنگاه کوشش در آمیزش آنها با نژادهای بومی کشور و افزودن به شمار گلههای نژاده میباشند.در واقع بخش ژنتیک جانوری، مانند ژنتیک گیاهی با افتتاح مدرسه فلاحت همراه است. دکتر تقی بهرامی از سال 1315 با مسافرتهای متعدد به نقاط مختلف کشور به شناسایی دام و طیور بومی سراسر کشور پرداخت.
وی می نویسد: "پرورش گاو برای صادرات نیز از جمله چیز هائی است که باید امتحان بشود و امید موفقیت هم در آن می رود گوشت گوساله در ایران مصرف زیاد ندارد و تابحال بپرورش گاو توجهی مبذول نگشته گاو ایران جنساً لاغر می باشد و بنابراین باید مزارعی تهیه کرد و قبلاً نژاد های خوب برای تخم گیری وارد نمود".
معرفی انواع نژادهای گوسفندهای بومی کشور، مثل مغانی، ماکویی، افشاری، کردی، سنجابی، قزل، بلوچی، زل؛ معرفی نژادهای معروف بز مزخز و رائینی؛ شناسایی و معرفی گاوهای بومی مثل گلپایگانی، سرایی، سیستانی و دیگر تودههایی مثل مازندارنی، طالشی، دشتیاری و ... از فعالیتهای ژنتیکی و اصلاحی تقی بهرامی است. او مرغ مرندی را به عنوان یکی از نژادهای خوب کشور معرفی کرد. در خصوص اسبها نیز، اسب عرب، کرد، ترکمن را از لحاظ ظاهری و بعضی از خصوصیات توصیف و معرفی نموده است.
تأسیس بنگاه دامپروری کشور
از جمعیت ۲.۷ میلیون نفره شبانکاره در سال ۱۹۰۰/۱۲۷۹ در سال ۱۹۳۲/۱۳۱۱ تنها ۱ میلیون نفر باقی مانده بود آن هم بهرغم رشد ۵۰ درصدی جمعیت در این بازه زمانی؛ کاهش شدید عشایر دامدار متحرک در کنار بیتوجهی تدریجی دولت به این بخشِ اقتصادی، صادرات محصولات دامی پیشرفتی نداشت. حکومت، شرایط لازم برای تغییریکباره و ناگهانی اقتصاد آنان از شبانی (دامداری) به کشاورزی را پیشبینی نکرده بود. مناطق انتخابی برای اسکان، بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی و سازگاری با آن، برگزیده شده بود... در نتیجه، مرگ و میر دام های آنها نیز افزایش یافت که ضربه سنگینی بر پیکره نحیف جامعه دامداری ایران به شمار می رفت.
در سال ۱۳۰۹ اولین گام ها در ارتباط با توسعه مرغداری صنعتی و دامپروری جدید با تأسیس بنگاه دامپروری کشور برداشته شد هدف از تاسیس این بنگاه ترویج دامپروری و مرغداری به صورت صحیح و تجاری در کشور بوده است به این منظور در ابتدا سه اصل مطالعاتی مورد توجه قرار گرفت.
الف_ بررسی و تحقیق و تکثیر نژادهای بومی دام و طیور در ایران.
ب_ بررسی و تحقیق و توسعه نژادهای اصیل دام و طیور خارجی در ایران.
ج_ تولید دورگ گیری و اختلاط نژادهای اصیل خارجی و بومی با توجه به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی ایران جهت بالابردن تولیدات دامی کشور.
در این ایام؛ عملا فعالیت بنگاه دامپروری تا 12 سال بعد، شامل نگهداری و پرورش یک گله گاو، یک گله گوسفند و بز و چند توده ژنتیکی طیور بود و هر ساله تعدادی قوچ و گاو نر مولد بین علاقمندان توزیع میگردید. بر اساس احصائیه موجود، در سال 1310 بیش از 1295000 رأس گوسفند از خوزسـتان تـا بنـدر ریـگ وجود داشت که سالیانه پنج هزار خروار پشم آنها به ارزش پنج میلیون ریال به هند و بمبئـی صـادر می نمود.
با استفاده از قانون راجع به عوارض صدوری میش و قوچ و بره – مصوب ۲ آبانماه ۱۳۱۰ مجلس شورای ملی صادرات دام تسهیل تر شد. در سال 1313 نبویان و امیناف یهودی از تجار مطرح اتاق تجارت مشهد بزرگترین تولید کنندگان پوستهای قرهگل محصول خراسان بود. این دوتاجر؛ قوچها و گوسفندهای مخصوص از روسیه و بخارا به سرخس وارد و در سال پیش از آن 13 هزار جلد پوست تولید کرد که هر عدد 10 تومان در بازار لندن و نیویورک خریدار داشت.
طاعون گاوی و بودجه سال 1311 کشور
طاعون گاوی در سال ۱۳۱۱ از آذربایجان آغاز و کم کم تا تهران رسید و تنها با واکسنهای ویژه حصارک این بیماری خطرناک از میان رفت. "علی زاهدی" نخستین فردی است که یک برنامه هفتساله صنعتی-فلاحتی را با آغازی نو تحت عنوان «لزوم پروگرام صنعتی» در سال ۱۳۱۱ برای ایران پیشنهاد کرد.در بودجه سال ۱۳۱۱ اداره کل فلاحت برای کلیه مصارف مربوطه به دفع آفات حیوانی که مطابق معمول و به طور عادی پیش آمد نماید مبلغ (۶۶۰۰۰۰ ریال) منظور و تصور میرفت که مبلغ مزبور احتیاجات دفع آفات حیوانی را کاملاً تأمین خواهند نمود ولی برخلاف انتظار امراض ساریه طاعون گاوی و سیاه زخم گوسفند و شاربن سمبتوماتیک و غیره به قسمی در حیوانات نواحی مختلفه خراسان و مازندران و آذربایجان و همدان و سایر نقاط دیگر بروز نموده که مجبور شد علاوه بر دو نفر دکتر متخصص و ۲۸ نفر واکسیناتورهایی که در استخدام اداره کل فلاحت میباشند یک عده از دکترها و متخصصین وزارت جنگ را نیز به نواحی مزبور اعزام دارد تا از امراض مذکور جلوگیری نماید علی هذا، اعتباری که برای قسمت مخارج مربوطه به دفع آفات حیوانی به شرح فوق منظور شده بود به مصرف رسیده و جز مبلغ مختصری باقی نمانده است برای اینکه فقدان اعتبار امور دفع آفات را دچار وقفه ننموده و خسارت جبران ناپذیری بر رعایا و صاحبان اغناء و احشاء حتی المقدور وارد نکرده و از طرفی از مبلغ (۵۰۰۰۰۰) ریالی که از قسمت فصل ۱۴ ماده ۴ بودجه مملکتی برای عمل معادن قراچه داغ منظور گردیده مبلغ کافی اعتبار باقی است که به مصرف نرسیده ماده واحده ذیل را به قید یک فوریت برای ترمیم اعتبار دفع آفات حیوانی از اعتبار فوق پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را مینماید.
بیشتر این قبیل امراض حیوانی از خارج به ایران سرایت میکند از قبیل طاعون و پست پوین(peste – Bovine ) و شاربن سمپتو ماتیک (Charbon Symptomatique ) و سایر اقسام شاربن اینها اغلب از سایر ممالک و نقاط خارج به ایران سرایت میکند.در مذاکرات مجلس ۵ آبان ۱۳۱۱ نشست ۱۱۲ آمده: "رئیس اداره کل فلاحت و صناعت (آقای فرخ) – در بودجه اداره فلاحت برای دفع آفات حیوانی یک مبلغی منظور شده بود که در موقع عادی البته کافی بود ولی امسال به واسطه اینکه امراض مختلفه حیوانی از نقاط دیگر سرایت کرده بود و بعضی نقاط را گرفت اعتبارات ما کم آمد لهذا ده هزار تومان یعنی صد هزار ریال از اعتبارات دیگر تمنا شده است که انتقال داده شود".
"روحی"، یکی دیگر از نمایندگان در این رابط می گوید:" موضوع دفع آفات حیوانی هم یکی از امراض مزمن ساری این مملکت است که غالب نقاط این مملکت در اوقات مختلفه مبتلا هستند ولی به طوری که بنده اطلاع دارم اداره فلاحت در چند سال قبل یک موسسه خیلی منظم و مرتبی ایجاد کرده بود بنام دفع آفات حیوانی و در آن جا واکسن درست میکردند و یک عده بیتار مخصوص استخدام شده بود و در مازندران و جاهای دیگر عمل کرده بودند و نتایح خیلی مستحسنی هم گرفته شده بود ولی امسال بدبختانه در اغلب از نقاط و قسمت مهم این مملکت در همدان بی شکوه و یک قسمت از دهات قزوین دچار مرض گاو میری شده باشد درجه و کوچکترین عمل از طرف اداره فلاحت به منصه ظهور پیوست و یک قدم کوچک هم برنداشتند حتی دو گاو هم تزریق نشد و من تعجب میکنم یک اداره که حقیقتاً موظف است که این مسئله را پیشرفت بدهد یعنی فلاحت مملکتی را و لااقل وسائلی که برای این فلاحت کار میکنند صیانت و نگهداری کنند این غفلت از چه بود و چرا قبلاً پیش بینی نکرده بودند چه در بودجه شان و چه جای دیگر در صورتی که باید متوجه باشند که مرض گاو میری یک مرض خطرناکی است و ممکن است در این مملکت هر روز از گوشه به گوشه این مملکت سرایت کند و یک مشت وسائل تولید فلاحت را از میان ببرد که آن گاو باشد. در مسئله فلاحت و گاو میری نباید سهل انگاری کنند این یک ترتیبی است که امسال زیان زیادی به مملکت وارد آورده است".
در سال 1311 ، دکتر پراین آلمانی که سرهنگ بازنشسته ارتش بود با هماهنگی سرهنگ علوی مقدم، یک کلاس شش ماهه واکسیناتوری را در آمادگاه پادگان اصفهان برگزار کرد. در این کلاس آقایان مدبر صدری ، سامره ای ، شیمیست و صفوی بعنوان واکسیناتور تربیت شده و به منطقه عشایری شهرضا و سمیرم اعزام شدند محور کار دامپزشکی در این زمان صرفا واکسیناسیون بر علیه بیماری پلوروپونومونی واگیر بزان با واکسن فرموله تهیه شده در اصفهان و مبارزه علیه بیماری پیروپلاسموز با ماده آکاپرین بود. در سال 1314 در خیابان چهارباغ فعلی ، باغ بزرگی اجاره شد و درمانگاه دامپزشکی به ریاست دکتر ناصح و با کمک دکتر پراین ، کارشناس درمانگاه، کمال وند تکنسین و مترجم و حاج غلامرضائی تکنسین کشتارگاه ، شروع به کار کرد.
لازم به توضیح است در سال 1311 مدرسه عالی بیطاری جهت تربیت پرسنل متخصص مورد نیاز دامپزشکی تحت نظر تشکیلات وزارت جنگ تأسیس گردید و در سال 1314 به کرج منتقل و از نظارت ارتش خارج شد و همراه با دانشکده کشاورزی تحت نظر اداره کل فلاحت قرار گرفت. به نحوی که در فوق اشاره شد به تشکیلات دامپزشکی ملحق گردید. در سال ۱۳۱۴ با توجه به ضرورت کنترل بیماری های مهلک دامی و نظارت بهداشتی دام و فراوردههای دامی قانون تفتیش صحی حیوانات به تصویب مجلس شورای ملی رسید و اداره کل دامپزشکی جایگزین مؤسسه دفع آفات حیوانی شد
تاسیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
در سال 1311 وزارت جنگ تصمیم جدی گرفت که با کمک وزارت فلاحت، مدرسه عالی بیطاری (دامپزشکی) را تأسیس نماید. در مهرماه 1311 در زمان ریاست کل اداره فلاحت مصطفی قلی بیات (صمصام الملک) مدرسه عالی بیطاری افتتاح شد. صمصامالملک معاون وزارت فلاحت و تجارت و فوائد عامه در سال 1312(ه.ش) همزمان با تاسیس اداره کل کشاورزی، به ریاست آن برگزیده شد او محل مدرسه عالی بیطاری را ابتدا در باغ دلگشا مجاور بیمارستان دامپزشکی ارتش انتخاب نمود و سپس در سال تحصیلی 13- 1312 باغ سردار محتشم (دانشگاه جنگ فعلی) به مبلغ سی هزار تومان توسط اداره فلاحت خریداری و به آنجا منتقل شد. در سال 1314 مدرسه عالی بیطاری به کرج منتقل و از نظارت اداره دامپزشکی ارتش خارج شد و همراه با مدرسه عالی فلاحت زیرنظر اداره کل فلاحت قرار گرفت. در سال 1316 فرهنگستان ایران لغت دامپزشکی را به جای بیطاری و لغت کشاورزی را به جای فلاحت و دانشکده را به جای مدرسه عالی وضع کرد.
بنگاه های علمی فلاحتی کرج در قسمت تعلیماتی شامل دانشکده فلاحت، دانشکده دامپزشکی و دبیرستان فلاحت بود سرلشکر اسداله فتحی که نخستین دوره مدرسه بیطاری ژاندارمری را در سال 1295 به پایان رسانیده بود نخستین رئیس دانشکده دامپزشکی بوده و تا سال 1313 این سمت را بر عهده داشته است. از سال 1313 تا 1316 پروفسور "دامن" آلمانی ریاست این دانشکده را تقبل نمود. ده نفر دیگر که برخی از آنها محصلین قبلی مدرسه بیطاری ژاندارمری بودند در سال 1305 به فرانسه اعزام، نیمی در "آلفر" و نیمی در "تولوز" مشغول تحصیل شدند. در خردادماه 1307 قانون اعزام محصل به خارج تصویب شد و اولین کاروان محصلین در 23 مهر همان سال مرکب از 110 نفر که در مسابقات قبول شده بودند به سرپرستی اسماعیل مرآت به اروپا رفتند.
دکتر اسماعیل آزرم استاد بیولوژی و ژنتیک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در زمره این کاروان بود. دکتر عبداله حامدی در اواخر سال 1311 به ایران مراجعت کرد و تا سال 1314 دامپزشکی استان آذربایجان را اداره نمود و در سال 1316 رئیس کل اداره دامپزشکی با حفظ سمت به استادی کرسی میکروب شناسی و ریاست دانشکده دامپزشکی برگزیده شد. وی در همین سال ضمن برگزاری جلسه ای با دکتر رستگار، دکتر گلسرخی، سرگرد دکتر ایزدپناه، سرگرد دکتر شمس، دکتر مهتدی، دکتر اقصی و دکتر حامدی در اولین جلسه شورای دانشکده استقلال دانشکده دامپزشکی را از دانشکده کشاورزی اعلام و در سال 1318 از کرج به تهران منتقل و در چند ساختمان واقع در خیابان کاخ سابق مستقر شد. بدین ترتیب دانشکده دامپزشکی از دانشکده کشاورزی مجزا شد. دانشکده دامپزشکی از سال 1312 دانشجو پذیرفت، در اولین دوره 13 نفر دانشجو شرکت کردند و همگی پس از 4 سال در سال 1316 فارغ التحصیل شدند.
تاسیس" بنگاه دامپروری حیدرآباد"
در اواخر سال 1312، ایده راه اندازی مرکزی جهت اصلاح دام در کشور با هدف معرفی دامهای پر تولید خارجی و اصلاح نژاد دامهای بومی و با در نظر گرفتن اراضی قریه حیدرآباد که در پنج کیلومتری جاده قزوین-کرج واقع شده بود، عملیاتی گردید. پس از این جانمایی، در سال 1313 رسماً فرمان تاسیس" بنگاه دامپروری حیدرآباد" به مصطفی قلی بیات رئیس وقت اداره کل کشاورزی کشور ابلاغ گردید. موسسه تحقیقات علوم دامی کشور با نام «بنگاه دامپروری حیدرآباد» با هدف معرفی دامهای پرتولید خارجی و اصلاح نژاد دامهای بومی و دام های اصیل خارجی و داخلی تاسیس شد البته بعدا نیز تعداد موسسات مشابه در نقاط مختلف ایران مانند خراسان و فارس و مازندران تاسیس شد در آغاز مطالعاتی نیز در مورد نژادهای بومی مرغ درایران، از جمله نژاد مرندی در حیدرآباد کرج به عمل آمد به علت نداشتن برنامه و عدم وجود متخصصین و کارشناسان لازم و عدم علاقه مردم، این فعالیت ها با موفقیت چندانی روبرو نگردید.
در سال 1314 با بهخدمت گرفتن دکتر واکتن فرانسوی ساختمانها و تاسیسات مورد نیاز بنگاه دامپروری حیدرآباد مطابق نظر ایشان احداث و تا سال 1315 این مکان زیر نظر وی اداره میگردید. در این سال در کشاکش پیوستن دانشکده دامپزشکی به مجموعه علمی -آموزشی کرج، به تدریج سه آزمایشگاه مستقل دیگر بنام های فیزیولوژی، تشریح و میکروب شناسی، به کلنی آزمایشگاهی کرج افزوده گشت و با تاسیس اداره کل امور دام و وارد نمودن تعداد 50 راس گوسفند مرینوس، 16 راس گاو اصیل از چند نژاد خارجی و همچنین تهیه تعدادی گوسفند قرهگل از ناحیه سرخس، کار اصلاح نژاد آغاز گردید. در آن زمان جم نخستوزیر بود و علی اکبر خان داور تازه خودکشی کرده و محمود بدر، کفیل وزارت مالیه شده بود.
در یک پروژه ناب مطالعاتی؛ تقی بهرامی از سال 1315 با مسافرتهای متعدد به نقاط مختلف کشور به شناسایی دام و طیور بومی سراسر کشور پرداخت. وی می نویسد: "پرورش گاو برای صادرات نیز از جمله چیز هائی است که باید امتحان بشود و امید موفقیت هم در آن می رود گوشت گوساله در ایران مصرف زیاد ندارد و تابحال به پرورش گاو توجهی مبذول نگشته گاو ایران جنساً لاغر می باشد و بنابراین باید مزارعی تهیه کرد و قبلاً نژاد های خوب برای تخم گیری وارد نمود". معرفی انواع نژادهای گوسفندهای بومی کشور، مثل مغانی، ماکویی، افشاری، کردی، سنجابی، قزل، بلوچی، زل؛ معرفی نژادهای معروف بز مزخز و نائینی؛ شناسایی و معرفی گاوهای بومی ارزشمند کشور مثل گلپایگانی، سرایی، سیستانی و دیگر تودههایی مثل مازندارنی، طالشی، دشتیاری و ... از فعالیتهای ژنتیکی و اصلاحی تقی بهرامی است. او مرغ مرندی را به عنوان یکی از نژادهای خوب کشور معرفی کرد. در خصوص اسبها نیز، اسب عرب، کرد، ترکمن را به صورت مکتوب از لحاظ ظاهری و بعضی از خصوصیات توصیف و معرفی نمود.
تصویب قرار داد بهداشتی و دامپزشکی بین ایران و همسایگان
پس از تصویب قانون تفتیش صحی حیوانی ولزوم کنترل صادرات وواردات دام ومواد مربوط به دام بین ایران وکشورهای همجوار ، قوانین سرحدی لازم وضع گردیده است که در آن ها بخش مخصوصی به دامپزشکی اختصاص داده شده است. مانند تصویب قرار داد بهداشتی ودامپزشکی بین ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروری مصوب 24 مهرماه 1314 که در 24 ماده تصویب شد یا قرار داد دامپزشکی بین ایران و ترکیه (مصوبه 15 خرداد 1316) و همینطور در سال 1314 شمسی قانونی در 9 ماده به تصویب مجلس رسید که منظور از آن جلوگیری از بیماری های دامی در کشور و مراقبت برای تهیه مصنوعات ومحصولات حیوانی و بسته بندی صحیح فرآورده ها برای صادرات بود. با این حال میزان شیوع بیماری های دامی در ایران آن زمان، همچنان قابل توجه بوده، چنانکه رضا شاه در سفرنامه مازندران طی بازدید از ساری می نویسد:
"یک مصیبت تأثرانگیزی که امسال بر اهالی ”مازندران” وارد شده، شیوع مرض گاومیری است، که تا حال متجاوز از یک صدوپنجاه هزار گاو را تلف نموده است. به همین لحاظ، نه تنها از حیث فلاحت به خود ایالت مزبور صدمه وارد گردیده بلکه قسمت اعظم لبنیات ”تهران” نیز که از ”مازندران” حمل میشده، از میان رفته و این مال التجاره داخلی نقصان کلی پذیرفته است مرض مزبور، در اغلب ولایات ایران نیز الحال شیوع داشته، ولی در ”مازندران” نظر به کثرت گاو و اتصال مراتع به یکدیگر، بزودی توسعه یافته و تلفات بسیار وارد نموده است. وزارت فواید عامه چندی است به وسیلة مؤسسة مخصوصی در صدد جلوگیری از این خطر برآمده، ولی چون متصدیان چندان مجرب نبودند، نه تنها جلوگیری کامل به عمل نیامد، بلکه نتیجه عکس بخشیده، و اهالی خیلی از دهات، اصلا حاضر برای تلقیح سرم نمیشدند. سابقاً از هر گاو یک تومان قیمت سرم میگرفته اند، ولی اخیراً این نرخ به پنج قران تقلیل داده شد، و متصدیان مجرب تری به کار گماشته گردیدند مرکز سرم سازی تمام ”مازندران” در ”ساری” است. مطابق تحقیقی که کردم، در این موقع مقدار سیصد هزار سانتیمترمکعب سرم در ”ساری” تهیه گردیده، و قریب شصت نفر در تمام ”مازندران” و ”استرآباد” مشغول تلقیح هستند. چون این عده کفایت نمیکرد، گفتم به وزارت فواید عامه ابلاغ کنند، که فوراً بر پرسنل و بودجة این مؤسسة مفید بیفزایند. در ”اشرف” نیز امسال مرض گاومیری شیوع دارد، و قریب شش هزار گاو کشته اشت. از تازگی های امسال یکی هم فراوانی بیش از حد پشه است. این حشرات از جانب کوه میآیند و بیست سال است مردم نظیر آن را به این شدت ندیده اند. و اهالی را سخت در زحمت انداخته اند".
واردات نژادهای اصیل
در سال 1315 با تاسیس اداره کل امور دام و وارد نمودن تعداد 50 راس گوسفند مرینوس، 16 راس گاو اصیل از چند نژاد خارجی و همچنین تهیه تعدادی گوسفند قرهگل از ناحیه سرخس، کار اصلاح نژاد آغاز گردید بفاصله یک سال بعد در سال ۱۳۱۶ تعدادی دام اصیل از خارج با زحمات فراوان وارد ایران گردید و به موسسات دامپروری دولتی منتقل و نگاهداری گردید در شروع کار به علت عدم وجود متخصصین داخلی از متخصصین خارجی بخصوص فرانسویها استفاده گردید ولی به مرور با بازگشت دانشجویان اعزامی کشور از متخصصین ایرانی استفاده شد و در سال 1316 توزیع دامهای اصلاح شده در کشور رسماً صورت گرفت. در سال 1317 هم زمان با توزیع دام اصلاح شده بین دامداران، تعداد بیشتری دام از خارج از کشور خریداری شد. عملا فعالیت بنگاه دامپروری تا سال 1320، شامل نگهداری و پرورش یک گله گاو، یک گله گوسفند و بز و چند توده ژنتیکی طیور بود و هر ساله تعدادی قوچ و گاو نر مولد بین دامپروران نخبه کشور توزیع میگردید.
در سال 1316تعدادی معدودی ماشین جوجه کشی دستی و نفتی مورد استفاده قرار گرفت تعدادی تخم مرغ قابل جوجه کشی ازنژادهای اصیل اروپایی و آسیایی و همچنین تعداد معدودی جوجه یک روزه از کشور های خارج وارد ایران گردید در سال 1316 سازمان دامپروری کشور با کمک های فنی آمریکا، تعداد 60000 جوجه از نژادهای اصیل خارجی مانند "نیو همشایر، ردایلندرد و پلیموت راک " وارد ایران نمود. بروز بیماری نیوکاسل که برای اولین بار در سال 1328در ایران ظاهر شده بود، تلفات سنگینی بین جوجه های مزبور و همچنین گله های بومی وارد آمد و این امر لطمه شدیدی به مرغداری بومی ایران و همچنین استقبال کشاورزان از نژادهای اصیل خارجی وارد ساخت. به موازات آن مطالعاتی نیز در مورد نژاد های بومی مرغ در ایران از جمله ی نژاد مرندی در حیدرآباد کرج به عمل آمد ولی متاسفانه به علت نداشتن برنامه و عدم وجود متخصصین و کارشناسان لازم و عدم علاقه مردم به این فعالیت ها با موفقیت چندانی روبرو نگردید. در سال ۱۳۲۴ با وارد کردن ۱۶ گاو از ۳ نژاد خارجی، ۱۵۰ گوسفند مرینوس و تهیه تعدادی گوسفند «قرهگل» از ناحیه سرخس خراسان، دامپروری نوین کشور پایهگذاری و در سال ۱۳۲۹ فعالیتهایی برای تکمیل و تجهیز این بنگاه به عنوان موسسه مادر انجام شد.
در سال ۱۳۵۳ با تصویب قانون سازمان تحقیقات کشاورزی به موسسه تحقیقات دامپروری تغییر نام یافت و متعاقب آن فعالیتهای تحقیقاتی برای افزایش کمی و کیفی تولیدات دامی در آن آغاز شد. تا قبل از سال 1329 اصلاحنژاد گاوها بصورت طبیعی و از طریق چهار ایستگاه اصلاحنژاد گاو واقع در تجریش ، بریانک ، شهرری و اسمعیلآباد (واقع در جاده قدیم کرج) انجام میشد. در آن ایام اکثر گاوداری هایی که شیر مصرفی شهر تهران را تامین مینمودند در محدوده شهر و بیشتر در حوالی وصف نارد، امامزاده حسن، بریانک، شهرری و شمیرانات قرار داشتند و لذا همه روزه گاوهای ماده فحل را برای جفت گیری به این ایستگاه ها می فرستادند. طبیعی است با محدودیت تعداد گاوهای نر اصیل و فاصله مراکز گاوداری از ایستگاه ها تعداد قلیلی از گاوها اصلاحنژاد میشدند. در سال 1329 با تاسیس بنگاه دامپروری این فعالیت ها مستقیما زیر نظر سازمان مذکور قرار گرفت.
راه اندازی مرکزاصلاح دام حیدرآباد
در اواخر سال ۱۳۱۵ توسط ابوالحسن ابتهاج رئیس اداره نظارت بر شرکتهای دولتی و حسین علاء و موافقت علیاکبر داور، وزیر مالیه و دیگر متخصصین، از اواخر سال 1312، ایده راه اندازی مرکزی جهت اصلاح دام در کشور با هدف معرفی دامهای پر تولید خارجی و اصلاح نژاد دامهای بومی و با در نظر گرفتن اراضی قریه حیدرآباد که در پنج کیلومتری جاده قزوین-کرج واقع شده بود، عملیاتی گردید. ابتهاج را باید بنیانگذار سازمان برنامه و برنامهریزی در ایران نامید، وی کار خود را تحت عنوان بازرس شرکتهای خصوصی وابسته به شرکت مرکزی و سپس بانک کشاورزی آغاز کرد. پیترآوری؛ در کتاب تاریخ ایران خود آورده است: «ابتهاج برای توسعه ایران به هر دو جنبه کشاورزی و دامپروری نوین و صنعت توجه داشت. این در زمانی بود که گروهی از کارشناسان معتقد بودند که بایستی اولویت را به کشاورزی داد در حالی که عده زیادی عقیده داشتند توسعه صنعتی از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا باعث کاهش وابستگی ایران به واردات صنعتی و تکنولوژیک میشود.
تلاش های ابتهاج در شورای اقتصاد کشور
با تلاش های ابتهاج شورای اقتصاد کشور در ششم مهر سال ۱۳۱۶ یک کمیسیون دائمی به نام «کمیسیون تهیه برنامه برای تهیه محصولات» تشکیل داد. این کمیسیون پیشنهادهایی برای اصلاح وضعیت کشاورزی، نحوه مقابله با بیماری های دامی و اسکان عشایر تهیه کرد و برنامهای به نام برنامه هفتساله کشاورزی به نخستوزیر ارائه کرد. آمارهای اداره کل فلاحت موسوم به احصاییه محصولات کشاورزی، حکایت از آن دارند که از سال 1309 تا سال 1315 صادرات پوست و روده به گونه ای مستمر رو به افزایش بوده است. در واقع در هسته اولیه نوعی برنامه ریزی علمی در ایران با تشکیل کمیسیون اقتصاد از 1316 و رواج واژه برنامه ریزی به مفهوم امروزی آن نخستین بار در سال 1316 در یکی از متون رسمی ، در 11 فروردین 1316، هیئت وزیران بنا به پیشنهاد اداره کل تجارت، تاسیس «شورای اقتصاد» را تصویب کرد.
متعاقب آن توجه به غذا و تولید ات دامی و طیور مورد توجه سیاسیون قرار گرفت. کمیسیون تهیه برنامه برای تولید محصولات کشاورزی پیشنهادهایی در باره اصلاح وضع کشاورزی به نخست وزیر ارائه نمود. حتی براساس مصوبه کابینه، هیئتی پنج نفره از خبرگان فلاحتی زیر نظر اداره کل فلاحت تشکیل شد تا به تدبیری برای پیشرفت و مطالعه احوالات فلاحتی، استعداد آب و خاک و انکشاف ظرفیت های پیشبرد امور دامپروری، بهبود زندگانی فلاحین و ترویج تشکیل شرکتهای تولیدی و تاسیس شرکتهای فلاحتی جدید، طراحی نقشه برای منازل رعیتی متناسب با اقلیم هر منطقه و عمران و آبادی دهات بپردازد. یکی دیگر از وظایف مهم هیئت مذکور، دریافت منظم اطلاعات از ادارات فلاحت و تنظیم، تدوین و نگارش برنامه متناسبی جهت بهبود عملیات فلاحتی برای قسمت های مختلف کشور و تسلیم برنامه به اداره کل فلاحت جهت انجام بود.
نظارت بر عمل مامورین ادارات کل فلاحت و شرکتهای تولیدی و رفع معایب و نواقص و کاستی های حین عمل، ارایه تذکار به متصدیان مربوطه و پیگیری در جهت اصلاح امورات دامداری از دیگر وظایف هیات به شمار می رفت. در سال 1316تعدادی معدودی ماشین جوجه کشی دستی و نفتی مورد استفاده قرار گرفت تعدادی تخم مرغ قابل جوجه کشی ازنژادهای اصیل اروپایی و آسیایی و همچنین تعداد معدودی جوجه یک روزه از کشور های خارج وارد ایران گردید در سال 1316 سازمان دامپروری کشور به کمک اصل چهار ترومن و کمک های فنی آمریکا، تعداد 60000 جوجه از نژادهای اصیل خارجی مانند "نیو همشایر، ردایلندرد و پلیموت راک " وارد ایران نمود. (البته بروز بیماری نیوکاسل که برای اولین بار در سال 1328در ایران ظاهر شده بود، تلفات سنگینی بین جوجه های مزبور و همچنین گله های بومی وارد آمد و این امر لطمه شدیدی به مرغداری بومی ایران و همچنین استقبال کشاورزان از نژادهای اصیل خارجی وارد ساخت). در سال ۱۳۱۶ تعدادی دام اصیل از خارج با زحمات فراوان وارد ایران گردید و به موسسات دامپروری دولتی منتقل و نگاهداری گردید در شروع کار به علت عدم وجود متخصصین داخلی از متخصصین خارجی بخصوص فرانسویها استفاده گردید ولی به مرور با بازگشت دانشجویان اعزامی کشور از متخصصین ایرانی استفاده شد و در سال 1316 توزیع دامهای اصلاح شده در کشور رسماً صورت گرفت.
خشکسالی های پی در پی و معضل پاستورلوز در سال 1316
پاستورلوز( Pasteurellosis) یکی از خطرناکترین بیماریهای دامی در ایران بود که اولین مورد آن در سال 1316 شمسی از استان های تهران، گیلان، مازندران و آذربایجان غربی و خوزستان گزارش شده است. در ضمن از جاجرم خراسان گزارشاتی در این مورد وجود دارد. سیاه زخم( Anthrax) نیز همواره در ایران واجد اهمیت خاصی بوده و موجب تلفات در گاوها میگردید. از این بیماری اولین بار در سال 1316 از استان های تهران، مازندران، گیلان، آذربایجان، خراسان و خوزستان گزارش شده است.
ملک مدنی؛ یکی از نمایندگان مجلس می گوید: "موضوع مرض گاو میری یک چیزی است که تقریباً آنچه بنده به خاطر دارم از اواخر جنگ بین المللی که یک دسته از مهاجرین به ایران آمدند این مرض را هم به ایران آوردند و این مرض یکی از مخاطرات بزرگ عوامل فلاحتی ما شده است و همیشه یک سال دو سال این مرض تخفیف پیدا میکند مجدداً باز از یک نقاطی شروع میکند الان به طوری که بنده اطلاع دارم در قسمت غرب باز شروع کرده است و خیلی هم تلفات سنگینی به بار آورده است. بنده میخواستم عرض کنم که مسئله فلاحت همان طور که سابقاً هم خدمت تان عرض کردم یکی از مسائلی است که به عقیده بنده باید مورد توجه کامل دولت واقع شود، اصول فلاحت قدیمی هم که ما داشتیم که اکثراً مورد تنقیذ واقع می شده آن هم دارد متزلزل میشود برای خاطر اینکه اگر مراجعه کنید و احصائیه گاوبندی و دهات را در نظر بگیرید آن نسق بندی معمولی قدیم در کار نیست و کمتر شده است یعنی از بین رفته یک دهی هم که شصت جفت گاوبندی داشته است امروز به سختی اداره میشود". دوسال ممتد بی آبی در محدوده پهنه سرزمینی جبال بارز به سال 1316 روستاییان را وادار نمود تا بسیاری از دام های خود را به رایگان بفروشند، گاوها از بی آبی و فقدان علوفه تلف شدند.
وقوع خشکسالی یکی از مهمترین بحرانهای طبیعی نواحی مرکزی فلات ایران از جمله فارس، یزد و اصفهان در دورة پهلوی اول محسوب میشد. به دنبال کمبود باران، قحطی و گرسنگی در ایران دورهای بود و به طور معمول ایالتی و نه ملی و آن هم به علت نباریدن باران یا هجوم ملخها میافتاده است. البته برخی از قحطیها هم توامان با بیماری وبا و حصبه در تمام کشور اتفاق میافتاد. خشکسالی مراتع زیادی را از بین برد و در نتیجه دامپروری و گله داری و دام ها در معرض نابودی قرار می گرفتند. بسیاری از ایلات دام و گلة خود را، که سـرمایة اصلی زندگیشان بود، از دست می دادند.بر اثر خشکسالی، شمار کثیری از چهارپایـانِ مـورد نیـاز زراعـت (گـاو، الاغ، و ...) و نیـز حیوانات بارکش کاروان ها (شتر، استر، اسب، و ...) تلف یا کشته می شدند و در نتیجه، هم کار زراعت مختل و معطل ماند و هم مال الاجارة حیوانات بارکش به چندین برابر ـ گاهی تا پنج برابر ـ رقمِ پیش از قحطی می رسید. بطوری که در سال 1316بنابر ارزیابی کدخدای مهاباد اردســتان، بر اثر خشکســالی تعداد فراوانی از احشام آنجا از جمله 6020 رأس گوسفند، 6800 رأس بز، 600 شتر تلف شدند. نواحی بوشهر نیز در خشکسالی 1311 بسیاری از دام های خود را از دست داد و مراتع بسیاری لم یزرع گشتند.
افتتاح دبیرستان دامپزشکی تهران
در سال 1317 دبیرستان دامپزشکی در تهران افتتاح و آقایان رضا صیرفی، سرتیپی، روحانی و ارتفاعی به تهران رفته و در سال 1320 پس از فارغ التحصیل شدن از این دبیرستان ، به اصفهان مراجعت و در مناطق عشایری فریدن و سمیرم مشغول به کار شدند. در این زمان علاوه بر مبارزه بر علیه دو بیماری قبلی بر علیه بیماری شاربن و آبله نیز واکسیناسیون انجام می گرفت. در سال ۱۳۱۸ برای مؤسسه دامپروری حیدرآباد، تعدادی دام اصیل خارجی وارد کردند. حامدی، در سال 1320 با حفظ سمت ریاست دانشکده دامپزشکی، مدیریت کل فنی وزارت کشاورزی را نیز عهده دار گردید. بعد از او مرتضی گلسرخی کفالت موسسه را تا سال 1307 بعهده گرفت. در این سال سرلشکر شیبانی به وزارت فلاحت و فوائد عامه منصوب گردید و مؤسسه و شعبات آن را تعطیل نمود. اگر چه علت این تعطیلی بوضوح مشخص نیست لیکن به احتمال قوی پس از فروکش کردن طاعون گاوی، ایشان نیاز ظاهری برای وجود مؤسسه احساس نکرده است. شورای اقتصادی در سال 1317 چندین بار تشکیل جلسه داد و در دهمین جلسه آن با حضور رضاشاه، ابتهاج مامور تهیه مقدمات برنامه هفت ساله شد. برای تدوین برنامه هفت ساله کشاورزی مقرر گردید هیات مذکور با همکاری رئیس اداره کل فلاحت و تجار نخبگان،مالکان، متنفذین در هر شهرستان در اداره فرمانداری ضمن تشکیل جلسات، استعداد و توانایی های مناطق را تدوین و به فرمانداری محل ارایه دهند1.
عمده محورهای برنامه هفت ساله ای که با همت اداره کل کشاورزی برای بهبود وضعیت کشاورزی کشور تدوین شده بود بر اهدافی نظیر افزایش سطح زیر کشت، افزایش تولید محصولات کشاورزی، افزایش عملکرد در واحد سطح متمرکز بود و جهت حصول به اهداف فوق مقرر شده بود تا از یک سوی بواسطه خرید ادوات آبیاری، تنقیح و مرمت قنات های دایر و بایر (با بودجه ای معادل 210 میلیون ریال) ، احداث مخازن، آب بندها و سدها، خشکاندن باتلاق ها، حفر چاه های عمیق و احداث نهرهای جدید( بودجه 265 میلیون ریال) ؛ میزان آب تخصیصی به اراضی کشاورزی افزایش یابد(بیش از 52درصد بودجه پیش بینی شده در برنامه برای طرح های آب و آبیاری بود). و از سوی دیگر با اصلاح بذور گیاهان بومی مانند گندم، جو و پنبه و معرفی بذور جدیدی از گیاهانی که تا کنون در ترکیب کشت مرسوم دهات نبودند، متناسب با آب و هوای هر منطقه محصولات جدیدی معرفی و به عمل آید. توسعه سطح زیر کشت پنبه از 224 هزار هکتار به 370 هزار هکتار و بهبود بذر پنبه و عملکرد آن (از 36 هزار تن به 120 هزار تن وش) و احداث باغات چای جدید تا حصول به خودبسندگی در دستور کار قرار گیرد و با ترویج بکارگیری ماشین آلات کشاورزی، تامین کود و ترویج کاربرد کود در اراضی زراعی با ایجاد شرکتهای خدمات کشاورزی، تدارک نیازمندی های کشاورزان، خرید محصولات و ارایه اعتبارات مکفی به مالکان بزرگ و خرده مالکان، تشویق آنها از طریق اعطای نشان ها، جوایز، حضور در نمایشگاه ها حمایت های لازم صورت پذیرد. برنامه در زمینه ارتقای دامپروری کشور ؛ در نظر داشت تا با اصلاح نژاد دام ها، گاو، گوسفند، بز و طیور خانگی و ارتقای وضعیت بهداشتی روستاها با تقویت ادارات دامپزشکی و کنترل بیماری های مشترک دام و انسان( با بودجه 116 میلیون ریال)، آموزش روستاییان از طریق احداث دبستان های روستایی(با بودجه 215 میلیون ریال)، طی هفت سال با کل بودجه ای معادل 967 میلیون ریال اقدامات هدفمندی را پی ریزی نماید. در سال 1317 همزمان با توزیع دام اصلاح شده بین دامداران، تعداد بیشتری دام از خارج از کشور خریداری شد و نژادهای جدیدی به دامداران معرفی شد. در سال 1317دولت ایران طبق قراردادی 400 هزار رأس گوسفند و 200 هزار رأس گاو به شوروی فروخت.
تغییرات جایگاه سازمانی دامپزشکی و موسسه رازی
در سال 1318 بموجب بخشنامه وزارتی شماره 43497 مورخه 28/12/1318 دامپزشکی شهرستان ها ضمیمه ادارات کشاورزی گردید. این بخشنامه اداری کشمکش و سر و صدای زیادی ایجاد و با مخالفت دامپزشکی کل و ادارات دامپزشکی شهرستان ها مواجه و باعث گردید در بخشنامه شماره 1245 مورخه 12 /1 /1319توضیح داده شود که منظور از بخشنامه مذکور تمرکز کارها بوده است نه تنزل موقعیت و مقام دامپزشکی و ضمن سلسله بخشنامه هایی استقلال کامل دامپزشکی را تامین می نمود. در سال 1319 بعلت شیوع و تلفات بیماریی مشمشه شیوع بیماری مشمشه و تصویب آئیننامه مبارزه با این بیماری توسط هیئت دولت به استناد قانون تفتیش صحی حیوانات و برای مقابله با این بیماری آئیننامه مبارزه با بیماری مشمشه مورد تصویب هیئت وزیران قرار گرفت. حامدی در سال 1319 با حفظ سمت های قبلی به ریاست دفع آفات نباتی نیز منصوب شد. وی در 25 مهر ماه 1320 با حفظ مقام ریاست دانشکده دامپزشکی به مقام مدیر عامل فنی وزارت کشاورزی انتخاب شد وکشاورزی و دامپزشکی یکجا تحت نظارت عالیه قرار گرفت و ادارات کشاورزی و دامپزشکی توام شده استان ها و شهرستان ها از نظر فنی تحت نظر وی قرار گرفت. دهم اسفند سال 1319 برخی منابع خبری از قول یک مقام دولتی اعلام کردند که از سال آینده موسسه رازی زیر نظر اداره کل کشاورزی فعالیت خواهد کرد. بنا به گفته مسوولان، موسسه یادشده از زمان تاسیس در سال 1303 تا سال 1320 هرچند سال یک بار زیر نظر یکی از وزارتخانهها فعال بوده است و تا آن زمان پنج بار تغییر پوشش داده است.
ابتدا از سال 1303 تا 1305 زیر نظر وزارت معارف (انستیتو پاستور) سپس از سال 1305 تا سال 1309 زیر نظر وزارت فواید عامه (اداره کل فلاحت) از سال 1309 تا 1311 زیر نظر وزارت اقتصاد ملی (اداره کل فلاحت)، از سال 1311 تا 1317 زیر نظر اداره کل فلاحت و از آن زمان تا 1320 زیر نظر اداره کل کشاورزی این موسسه از ابتدای تاسیس تاکنون چند بار نامش تغییر کرده است و تاکنون با اسامی متعددی چون موسسه دفع آفات حیوانی و سرمسازی، دارالتجزیه امراض حیوانی، موسسه تحقیقات پزشکی حصارک، دامپزشکی حصارک، بنگاه سرمسازی، مایهسازی حصارک، بنگاه واکسن و سرمسازی رازی نامیده شده است.
گردهمآیی کانون دامپروران ایران و تاسیس بانک علوفه
در سوابق تاریخی برای نخستین بار به تاریخ ۲۹ اسفند ماه ۱۳۴۴ در گردهمآیی کانون دامپروران ایران و جمعیت دامپروران تهران و دیدار دامپروران با وزیر کشاورزی وقت (سپهبد ریـاحی)، بنیـاد« بانک علوفه » پذیرفته شد و طی نامه ای درخواست شد تا اولا، از ورود فرآوردههای شیر خارجی جلوگیری شود و ثانیا، مشارکت کانون و جمعیت مذکور در تامین علوفه کشور به رسمیت شناخته شود.
پس از 4 سال کشمکش؛ متعاقب آن روزنامه های روز ۶ بهمن ۱۳۴۹ در خبری کوتاه نوشتند که پهلوی اول فرمان تاسیس بانکی دولتی به نام «بانک علوفه» را با سرمایه اولیه ۵۰۰ میلیون ریال با دستور به وزارت منابع طبیعی صادر کرده است و لایحه این بانک تهیه شده، و پس از تغییراتی برای تصویب، تقدیم مجلس خواهد شد بلافاصله در اسفند سال 1349صندوق عمران مراتع در راستای موضوع مواد (4) و (5) قانون "صندوق عمرانی مراتع" (مصوب1349.12.24 ) برای کمک به عمران و اصلاح مراتع و تهیه و تدارک و توزیع علوفه برای تأمین خوراک دام و فراهم آوردن موجبات تلفیق زراعت و دامپروری و تسهیل اسکان تدریجی عشایر و تأمین تسهیلات لازم برای اجرای طرحهای مرتعداری وابسته به وزارت منابع طبیعی در سال 1349 تشکیل شد که فعالیتهای آن تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.
1- اسناد وزارت امور خارجه،1319، کارتن29، پرونده 11