چرا کار چوپانیم را رها نکردم!؟
چون رفتار بسیار غیرمتعارف دامپزشکی (که گویا از تبریز به مجلس راه یافته و رییس کمیسیون آموزش است!) با فرهنگیان مظلوم، بسیار ناراحتم کرده بود، لذا میخواستم
چون رفتار بسیار غیرمتعارف دامپزشکی (که گویا از تبریز به مجلس راه یافته و رییس کمیسیون آموزش است!) با فرهنگیان مظلوم، بسیار ناراحتم کرده بود، لذا میخواستم وجیزهای در این مورد بنویسم، اما وقتی از یکی از مدیران روزنامههای مهم پایتخت شنیدم که اوضاع قمر در عقربه!؟ (همه محرمعلیخان شدهاند!؟) منصرف شدم! اما با دیدن فیلم دعوای بخشدار و آقای غیرمسئول! برسر میکروفون!؟ خاطره ۲۰سال قبلم تداعی شد! بهعبارت دیگر پیشبینیام به منصه ظهور رسید! خاطرهای که که مانع از تغییر مسیر کار و زندگیم شد!
اخبار سبز کشاورزی ؛ علی فریدونی، عضو هیات علمی و بنیانگذار جهاد کشاورزی خراسان | در اواخر دولت اول اصلاحات، گویا دوستان ستاد دولت استان به یاد بنده افتاده و تصمیم گرفته بودند تا بر من منت نهند و مرا بهعنوان فرماندار شهرستانی کوچک، کویری و پرتنش در شمال خراسان منصوب کنند.
بدون هیچ گلایهای به مقام مسئولی که مرا برای مصاحبه! فراخوانده بود، گفتم: اصولا با این گونه پستها (ولو استاندار!) میانهای نداشته و آنها را نمیپذیرم!
او و دستیارش که گویا از پاسخم، شگفت زده شده بودند با نگاهی عاقل اندر سفیه، پرسیدند: ممکن است دلیلش را بگوید؟
بنده که سنم ایجاب میکرد که فرمانداران قبل از انقلاب و اقتدارشان را بیاد آورم، پاسخ دادم: اولا بنده کار چوپانیم را بیشتر دوست دارم (خنده) چه اینطور بیشتر احساس رضایت میکنم! ثانیا من برای اتخاذ تصمیمی مهم در حوزه ماموریتم، حوصله هماهنگی با دهها فرد غیرمسئول را ندارم! چه، این امر اقتدارم در حوزه ماموریتم را مخدوش میکند. مضافا اینکه بخش اعظمی از وقتم، صرف مجاب نمودن افرادی میشود که مطلقا حق مداخله در قوه مجریه را ندارند.
احساس کردم حرفهایم (که از دل برخاسته بود) بر دل آن دوستان نشست! هر چند به روی مبارک نیاوردند!
این درحالی بود که ۳ ماه بعد از این دیدار، با تلاش رئیس فقید کمیسیون کشاورزی مجلس و ابلاغ وزیر کشاورزی، مدیرکل دو سازمان بزرگ در استان پهناور خراسان شدم تا آنها را درهم ادغام و سازمانی جدید تشکیل دهم!
بهرغم وجود مشکلات سختافزاری و بهویژه نرم افزاری، خوشبختانه بهدلیل تناسب رشته تحصیلی با ماموریت محوله و نیز آشنایی قبلی با بسیاری از مدیران دو سازمان، کار را بهصورت تیمی (team work) و در حداقل زمان ممکن و بدون هیچگونه تنشی انجام و سپس به انجام برنامههایم پرداختم.
وقتی استاندار وقت بارها بهصورت خصوصی و علنی به جایگاهم غبطه خورد دریافتم که ایشان نیز از دخالت افراد غیرمسئول در کارش ناراحت است! این درحالی بود که بعد از استاندار فارس (که قائم مقام وزیر کشاورزی شده بود) کاربلدترین و مقتدرترین استاندار کشور بود.
منصرف از سایر عوامل مخل در کار نمایندگان عالی دولت در استانها، چون در یک کلیپ، اختلاف امام جمعه و بخشدار، از پرده برون فتاده و موجب آبروریزی شده است! و از سویی این عامل، بیشترین سایش را در تصمیمات نماینده عالی دولت دارد، لذا در خاتمه به دو نکته اشاره میکنم، نکاتی که علت العلل بروز مشکلاتی در جامعه و بالطبع لطمه جدی به اعتماد مردم به دولت و نظام میگردد:
-
هر چند قصد مداخله در کار بزرگان را ندارم، اما به گمانم پیشرفت علم و تکنولوژی، فعلا دو تا از احکام را به شدت متاثر از خود نموده است؟! بهعبارت دیگر پیشرفت علم، اجرای این احکام را سالبه به انتفاع موضوع نموده است.
-
شاید علت حرمت غنا؛ این باشدکه معمولا با لهو و لعب همراه بوده است! درحالی که امروز با بازکردن پیچ رادیو، انواع و اقسام موسیقی اعم ازکلاسیک و… شنیده میشود. بدون اینکه با مفاسد قدیم همراه باشد!
-
گویا شأن نزول نماز جمعه، آگاه شدن گروهها و قبایل (که از مرکزخلافت، دور بودهاند) از اخبار روز دنیا، بهویژه جهان اسلام و نیز از تصمیمات دستگاه خلافت و… بوده است. شاید بههمین خاطر، این مراسم را"عبادی سیاسی"نامیده اند! اما اکنون با داشتن یک دستگاه رادیو یا تلویزیون ترانزیستوری یا یک دستگاه تلفن هوشمند؛ حتی در سیاه چادر عشایر در ییلاقات و قشلاقات از تازهترین خبرها از چهار گوشه گیتی مطلع میشوند!
-
در هیچ اصلی از قانون اساسی یا موادی از قوانین موضوعه اشارهای به امام جمعه بهعنوان مقامی مسئول در کشور نشده است! بنابراین چرا باید آقایان متوقع باشند که در جلسات تصمیمگیری کشور، حضور داشته و حتی مداخله نمایند! بدیهیست که اگر امام جمعه، بهمان نمازجمعه (درصورت تداوم!) قناعت نموده و مداخلهای در تصمیمات، جلسات و همایشها و……نداشته باشد، دیگر شاهد بروز و ظهور اینگونه افتضاحات نخواهیم بود!