تولید محصولات استاندارد به حمایتهای جدی نیاز دارد
تولید محصولات استاندارد و سلامت محور به حمایتهای جدی دولتمردان نیاز دارد
بخش دوم
بخش نخست گفتوگو با مهندس محمدعلی شاکری، «مشاور معاون باغبانی و مسئول تغذیه باغها، محصولات گواهیشده و امور بینالملل معاونت باغبانی وزارت جهادکشاورزی» در مورد تولید محصولات استاندارد و سلامتمحور، در شماره قبل (256)
تقدیم گردید و اینک ادامه این مصاحبه:
در برنامه ششم و قبل از آن حتی در برنامههای پنجم و چهارم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، تکالیفی برای دولت و وزارتخانه در مورد تولید محصولات ارگانیک تعیین شده بود که محقق نشد. آیا برنامهها رویایی بود یا مشکل را در جای دیگری میبینید؟
نه خیر، برنامهها به هیچوجه رویایی نبود و کاملا قابل دستیابی است، اما مشکل اینجا است که از یک طرف برای وزارتخانه مقدار معینی از محصول، خوداتکایی و خودکفایی را طلب میکنند و افرادی را در رأس وزارتخانه قرار میدهند که فقط به افزایش تولید با هر قیمتی فکر میکنند، اما مصرفکننده انتظار محصول استاندارد را دارد.
مدیران در سطوح مختلف قابل احترام هستند و هر کدام جایگاه خودش را دارد اما واقعیت این است که بیشتر آنان فقط به فکر بالا بردن کمیّت میزان تولید هستند و سلامتی محصولات را کمتر در نظر قرار میدهند. در حالیکه همین میزان تولید را با اندکی دانش فنی با ایمنی بیشتر میتوان رقم زد.
برای توفیق در امر تجارت و صادرات محصولات نیز لازم است که موضوع سلامت محصولات غذایی نیز در نظر قرار گیرد .
درست است؛ اولا در دنیا برای واردات شرایط سختگیرانهای وجود دارد. باقیمانده سموم، فلزات سنگین و نیترات باید در اندازه استانداردهای بینالمللی و کشور واردکننده باشد. در ایران بخش باغبانی مهمترین بخش و صادرکننده محصولات کشاورزی است و بسیاری از کشورها ایران را با محصولات باغبانی آن میشناسند.
روز به روز حلقههای استاندارد برای رقابت با دیگر کشورهای تولیدکننده تنگتر میشود. آنها کارشناسان را به کار گرفتهاند تا محصولاتی تولید کنند که کمترین زیان را برای انسان داشته باشد، ولی ما کارشناسانی را به کار گرفتهایم که برنامههایی را اجرا کنند که فقط محصول بالاتری از نظر حجم تولید داشته و توجهی به سلامتی محصولات ندارند. در بسیاری از موارد اعداد بزرگ گفتن از تولید و سطح زیرکشت در زیربخش باغبانی، بهدلیل وجود مازاد تولید افتخارآفرین نیست بلکه تولیدات کشاورزی باید به ارزشافزوده بسیار بالاتری تبدیل شوند.
برای تغذیه باغها و گیاهان نمونههایی از کودهای زیستی و ارگانیک که میتوانند جایگزین کودهای شیمیایی در تغذیه محصولات کشاورزی شوند را هم ذکر کنید.
ما هیچ موضوعی را بدون اینکه زیرساخت و دانش و امکان دسترسی به آن وجود داشته باشد به کسی توصیه نمیکنیم. ضمن اینکه برای کلیه نهادههای بیولوژیک برای تولید نیز برنامه داریم و هر کدام از آنها را میتوان از روشهای مختلف زیستی و ارگانیک برای گیاهان تامین کرد.
ما با توجه به واقعیتها و تواناییهای موجود، تاکنون یازده دستورالعمل مختلف را در بحث تغذیه تلفیقی باغها تهیه کردهایم و برنامههایی در مورد تغذیه تلفیقی و محصولات ارگانیک به مسئولان امر اعلام کردهایم که متاسفانه مورد کم لطفی قرار گرفتهاند.
در مورد سئوال شما هم مثلا برای تامین فسفر از سنگ فسفات استفاده میکنیم. همان سنگ فسفاتی که در کارخانه تبدیل به کود شیمیایی میشود. باکتریهای حلکننده فسفاتی را که به زمین اضافه میکنیم، آزاد میکنند؛ یعنی با کمک عوامل زیستی، فسفات به فرم مورد قابل استفاده گیاه آزاد میشود. از نظر هزینه نیز تقریبا برابر با همان هزینه کودهای شیمیایی است.
در مورد پتاس نیز این روشهای مشابه وجود دارد. نیترات را توسط باکتریها میتوان از راه نیتروژن هوا یا به وسیله کودهای آلی و … تامین کرد. برای تامین هر کدام از کودها روشهای عملی وجود دارد.
از برنامههایی که عملا اجرایی شده و محصولاتی را که تولید کردهاید؛ نمونههایی ذکر کنید .
در حال حاضر چند نمونه در این زمینه اجرا شده و محصولاتی با این روش درحال تولید هستند. بهعنوان مثال در حدود 3800 هکتار خرما، پسته، انار، کیوی، زعفران و … را به روش ارگانیک تولید میکنیم. همچنین ۱درصد از محصولاتی مانند انگور، پسته، زعفران، زرشک، انار، فندق، کیوی و … بهصورت گواهیشده در حال تولید است.
بهنظر میرسد دستیابی به تولید مقدار مناسبی از این محصولات کار سختی است؟
ناچاریم که کارهای سخت انجام دهیم، وقتی ما محصولی را تولید میکنیم که با استفاده از همین روشهای ارگانیک، زیستی و سالم، محصول قابلقبولی از نظر سلامتی به ما میدهد، چرا نباید آن را توسعه دهیم؟!
بسیاری از تولیدکنندگان با این روشها آشنایی ندارند و این موضوع کار را سختتر میکند.
درست است. اما مسئله ما فعلا در مورد حاکمیت و نوع سیاستگذاریها است. در حال حاضر به کودها، سموم شیمیایی و … یارانه میدهیم، اما در مورد روشهای زیستی هیچکار خاصی نمیکنیم.
نکته این جا است که ما باید مسیرمان را اصلاح کنیم.موضوع این نیست که هزینه جدیدی برای مملکت ایجاد کنیم، بلکه میگوییم همان ارزش و اعتباری را که به روشهای شیمیایی میدهیم، برای روشهای زیستی نیز قائل باشیم و در واقع این موضوع در گام نخست باید برای ما تبدیل به اولویت شود، بعد به فکر موارد دیگر باشیم.
اما چون دانش استفاده از روشهای زیستی را نداریم و راهش را نیز نمیدانیم، برخی فکر میکنند که این کار شدنی نیست و آن را نادیده میگیرند.
در مورد روشهای بیولوژیکی برای مبارزه با آفات چطور و چه اقداماتی صورت گرفته است؟
روشهای زیستی مبارزه با آفات و بیماریها مانند دشمنان طبیعی، فرمونها و … وجود دارند که میتوانند جایگزین روشهای شیمیایی شوند. حداقل اینکه بخشی از مبارزه را میتوان به این روشها اختصاص داد. مثلا پسیل پسته (که یکی از آفات خسارتزا در باغهای پسته است و چندین سال با روشهای شیمیایی با واردات سموم بسیار گرانقیمت کنترل میشد) را توانستیم با دقت بیشتر کارشناسان اجرایی، با آب صابون کشاورزی و گوگرد معدنی کنترل کردیم.
تا پایان برنامه ششم قرار بود چه اندازه در این مسیر پیشرفت کنیم و چرا محقق نشد؟ چرا برای محصولات ارگانیک یارانه نمیدهند؟
از 3 میلیون هکتار باغهای کشور تا پایان برنامه ششم توسعه، باید 241 هزار و 500 هکتار آن از روشهای زیستی استفاده میکردیم(تقریبا 10درصد) که اتفاق نیفتاده است؛
چون زیرساختهای آن آماده نشد، اعتبارات مناسب برای آن در نظر گرفته نشد، بهرهبرداران هم بهدلیل وجود نداشتن بازار با ارزشافزوده بالا، رغبتی به تولید محصول ارگانیک و گواهی شده ندارند. هزینههای دریافت گواهی بینالمللی مازاد بر هزینه تولید است، ضمن اینکه هیچگونه یارانهای در این نوع تولید از طرف دولت پرداخت نمیشود.
مثلا اگر در کشوری مانند آلمان 700 یورو برای هر هکتار محصولات گواهیشده و ارگانیک یارانه میدهند، ما حتی 70 یورو هم یارانه ندادهایم؛ پس به همین سادگی نیست.
وقتی که برای کود و سمومشیمیایی ارز یارانهای اختصاص میدهند و روشهای تولید آلی و زیستی را نادیده میگیرند، چطور انتظار توسعه و گسترش این روش را داشته باشیم.
در حالی که اگر بخشی از همان یارانه را که به کود شیمیایی میدهند؛ به کودهای زیستی بدهند، نتایح متفاوتی به دست میآید.
افزایش قیمت کودهای شیمیایی نیز نتوانست کمکی به موضوع کند تا فرصتی برای تجدیدنظر در روشها باشد؟
بهنظر من این مسئله نهتنها باعث فرصت نشد بلکه تهدید نیز بود؛ چون اولا در بخش دولتی که هیچ ارادهای برای این کار شکل نگرفت! در بخش خصوصی هم، کشاورزانی که همیشه کود شیمیایی استفاده میکردند، به سمت کودهای حیوانی هجوم بردند و باعث گرانی آن شدند و فرصت استفاده بهینهتر از آن را گرفتند.
کسانی که کود شیمیایی استفاده میکنند، تا چند سال دیگر هم اگر کود استفاده نکنند، خاک مزارع آنها دارای کودهای شیمیایی لازم خواهد بود که میتوانند با اضافه کردن برخی باکتریها، آن کودها را به فرم قابل استفاده در اختیار گیاه قرار دهند و کودهای دامی را برای کسانی بگذارند که بهطور معمول تغذیه سالیانهشان را با این کودها انجام دهند، اما در شرایط فعلی به دلیل گران شدن کودهای شیمیایی؛ همه به سمت کودهای دامی و آلی هجوم برده و باعث افزایش قیمت چند برابری آن شدهاند.
ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۲۵۷- مهر سال ۱۴۰۰