چرا ناترازی؟
صدها هزار میلیارد تومان خسارت به کشاورزان در اثر قطع برق
این روزها بیان واژه «ناترازی» مانند پوشیدن کفش پاشنه بلند برای آقایان که زمانی مرسوم بود؛ مبدل به یک«مد» شده است.
اخبار سبز کشاورزی؛ ناترازی بانکها، ناترازی بودجه، ناترازی در برق، آب، گاز، نان، کودهای شیمیایی، شیر خشک نوزادان و پوشک بچه، حقوق کارگران و بازنشستگان و خلاصه در هر آنچه که در اطراف میبینیم و با آنها زندگی میکنیم، یک «ناترازی» وجود دارد.
احتمالاً یک فرهیخته شیر پاکخوردهای برای اولینبار با معادلسازی واژه «Imbalance» به فارسی، آن را به "مدیران زنده به سوءتدبیر" تقدیم تا آنگاه که در مخمصه پاسخگویی برای بیتدبیریها و غفلتهای سهوی یا عمدی، قرار میگیرند، بتوانند از این تله بگریزند.
ناترازی در هر موضوع و پدیدهای، امری خلقالساعه و خودساخته نیست، چنانکه قَپانداران و ترازوداران دههها و بلکه صدها سال پیش میدانستند که چگونه یک قَپان یا ترازو را «تراز» کنند و یا اگر بنّایی خشتها و آجرهای بهکار گذاشتهاش، در ابعاد افقی و عمودی «ناتراز» بودند، چه بسا که دیوار بر سرش خراب میشد.
همچنانکه با «ناتراز» کردن امور توسط مسئولان، منتخبان و منتصبان، دیوار زندگی، نه بر سر آنان، که بر سر مردم جامعه خراب شده است.
زیانهای ناشی از قطع برق ارقامی هولانگیز را نشان میدهد که جمعبندی آنها نشان از سقوط اقتصاد به همراه بسیاری از آثار سوءاجتماعی و سیاسی آن است.
نکته بسیار اسفبار و البته تعجببرانگیز، توجیه دستاندرکاران تامین و تولید برق است. یکی گناه را بر گردن مردم گرفتار در گرمای 50 و 60 درجه میگذارد که برق زیادی مصرف میکنند. در حالی که تفاوت زمستان و تابستان این ستمدیدگان، روش کردن یک کولر آبی زهوار در رفته است.
دیگری به کشاورزان آفتابسوخته پیشنهاد میکند که اگر در ساعات اوج مصرف برق، پمپهای آب خود را خاموش کنند؛ میتوانند در مابقی ساعات از برق مجانی استفاده نمایند. پیشنهادی سرتاسر ناآگاهی و تَوَهم نسبت به امور کشاورزی است.
قطع برق بیمارستانها و به دنبال آن اتاق عمل، قطع برق بانکها و سِرورهای خدماتدهنده، سامانهها، سرد بودن تنور نانوا، خاموش شدن چراغهای راهنمایی و رانندگی و قفل شدن خیابانها، تعطیلی کارخانهها، قطع آب از مزارع تشنه و بسیاری نمونههای دیگری که حیاتشان وابسته به جریان برق است؛ به چاله و چالشی ماندگار تبدیل شدهاند.
خودشان میگویند که در ده سال گذشته میبایست 25 میلیارد دلار در صنعت برق سرمایهگذاری میشد؛ اما چرا نشد؟ هیچکس پاسخگو نیست. وزارت نیرو قیمت برق مصارف مختلف را چند برابر کرده، اما این درآمدها کجا رفته و چرا سرمایهگذاری نشده، کسی جوابی نمیدهد.
بهگفته فردی از دستاندرکاران بخش کشاورزی گفت: ضرر و زیان ناشی از قطع برق در بخش کشاورزی بین 350 تا 400 هزار میلیارد تومان است که دولت باید این خسارتها را به کشاورزان بپردازد. اگر چه اینگونه حرفها از نوع «باد هوا» بوده و هیچگاه، حتی برای یکبار هم که شده دولت در تادیه خسارتهایی که خود وارد کرده، ادای وظیفه ننموده است. اما بیان چنین مطالبی بیانگر عمق فاجعه است.
کشاورز بیل به دستی که در 52درجه گرما در سایه و حدود 70درجه در آفتاب، یک لنگه پا منتظر اتصال پمپ آب خود به برق است؛ چه نقشی در ناترازی برق داشته و دارد؟
یا کودک بیماری که در ساعتهای نیمهشب باید در تب و گرمای ناشی از قطع برق دست و پا بزند؛ چه سهمی در ایجاد ناترازیها در مملکت دارد؟
مرغدارانی که دهها هزار قطعه مرغ بر اثر قطع برق، تلف و از هستی ساقط شدهاند؛ در ناترازی برق چه نقشی دارند؟
اساساً چرا ناترازی؟
مگر مسئولان مملکت برای «تراز» کردن امور، انتخاب یا انتصاب نشدهاند؟ پس چرا دائما دم از ناترازی در برق، آب، گاز، نان، وسایل حملونقل عمومی، ارزاق و موادغذایی، پرداخت حقوقها و بسیاری موارد دیگر میزنند؟
سرانه مصرف انرژی ایران از تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس کمتر است. بهعنوان مثال کشور بندانگشتی قطر، بالاترین سرانه مصرف انرژی را با 817 گیگاژول درجهان دارد.
ادعا میشود که سرانه مصرف برق در ایران بالا بوده و همین امر موجب ناترازی در تولید و مصرف شده است. این یک جانبهنگری بدون آن که در مدت دو دهه گذشته برای تامین برق برنامهریزی و سرمایهگذاری شده باشد؛ فرار رو به جلو مسئولان ذیربط است.
در حالی که فلات ایران در دو دهه گذشته سه درجه گرمتر شده است؛ چرا برای رفع این ناترازی در استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و بهویژه آفتاب درخشان این سرزمین سرمایهگذاری نشده و هزاران میلیارد از سرمایههای ملی صرف سدسازیهای بینتیجه شده است؟
مسئولان بخش تولید برق اعتقاد دارند که برای رفع این ناترازی، سالانه به 8 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است. این در حالی است که در مدت 3 دهه گذشته، بنا بر گفته مدیرعامل شرکت توانیر بین 2 تا 3 میلیارد دلار سرمایهگذاری شد.
بنابراین آنانی که از واژه ناترازی در قالب مُد روز آن استفاده میکنند؛ بهجای قطع برق در تمام بخشهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی، خانگی و ...، در اندیشه رفع آن باشند.
سخن ماه-ماهنامه دام و کشت و صنعت-شماره ۲۸۹-مرداد ۱۴۰۳