خبر فوری
شناسه خبر: 51552

پارادوکس توسعه

کاشت برنج در بلوچستان؛ کشت برنج در دل خشکسالی آبی در آسیاب بحران است

چرا با وجود بحران آب، کاشت برنج در بلوچستان همچنان رونق دارد؟ آیا این پارادوکس، منابع آبی اندک منطقه را به خطر می‌اندازد؟

کاشت برنج در بلوچستان؛ کشت برنج در دل خشکسالی آبی در آسیاب بحران است

در یکی از خشک‌ترین مناطق ایران، جایی که مردمش هر روز با چالش کمبود آب شرب دست و پنجه نرم می‌کنند برنج کشت می‌شود و   کاشت برنج در بلوچستان همچنان با قدرت ادامه دارد؟

به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ این خبر، شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد؛ اما آمارهای رسمی نشان می‌دهند که در مناطق گرمسیری، از هر هکتار مزرعه برنج، ۳ تا ۴ تن محصول برداشت می‌شود، در حالی که برای تولید هر کیلوگرم برنج، به ۱۵ تا ۱۷ هزار لیتر آب نیاز است!

این وضعیت در سیستان و بلوچستان، که قابلیت برداشت دو باره در سال را دارد، یک پارادوکس بزرگ است. آیا این روند، خودزنی زیانبار در قلب بحران آب کشور نیست؟


بیشتر بخوانید: حقابه هیرمند؛ بحران آب و راهکارهای ایران در برابر چالش‌های اقلیمی


Rice-Cultivation-Expands-in-Balochistan1

بلوچستان، تشنه اما پرآب‌بر: معمای «کاشت برنج در بلوچستان»

محمد بلوچ‌زهی، در یادداشتی برای "اعتماد"، به نکته بسیار مهمی اشاره می‌کند: بلوچستان سال‌هاست که با خشکسالی‌های طولانی و تنش‌های آبی متعدد دست و پنجه نرم می‌کند. این در حالی است که با بحران شدید آب شرب در شهرها و روستاها، ادامه برخی سیاست‌های غلط، به منزله ریختن "آب در آسیاب خشکسالی" است.

جالب است بدانید که بر اساس داده‌های شرکت مهندسی آب و فاضلاب، میانگین مصرف آب شرب در کشور حدود ۱۹۵ لیتر به ازای هر نفر در شبانه‌روز است، اما این رقم در سیستان و بلوچستان نزدیک به الگوی مصرف صحیح یعنی ۱۳۰ لیتر است. این یعنی مردم این استان، از کم‌مصرف‌ترین‌ها در کشور هستند. پس مشکل کجاست؟ آیا بحران آب فقط ریشه در اقلیم خشک منطقه دارد؟

 

فراتر از اقلیم: وقتی مدیریت ناکارآمد، آب را هدر می‌دهد

گزارش سال گذشته اداره کل هواشناسی، فرضیه خشکی اقلیم را کمرنگ‌تر می‌کند. طبق این گزارش، در سال‌های اخیر شاهد افزایش چشمگیر بارندگی‌ها در استان بوده‌ایم، به طوری که در سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۳، میزان بارش‌ها ۲۹.۵ درصد نسبت به میانگین بلندمدت افزایش یافته است.

پس چرا سیستان و بلوچستان، بر خلاف سایر استان‌های کم‌بارش، همواره با شدیدترین تنش‌های آبی و عوارض ناشی از خشکسالی مواجه است؟

پاسخ این پرسش، نه در میزان کم بارش‌ها یا تقاضای بالای آب، بلکه بیشتر در "فقدان مدیریت صحیح و حفاظت از منابع آبی" نهفته است. حفرهای بی‌رویه چاه‌های آب شرب و کشاورزی، نابودی فاجعه‌بار منابع طبیعی، و نادیده گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی در پروژه‌های عمرانی، همگی "آب در آسیاب خشکسالی" می‌ریزند و بنزین روی تنش‌های اجتماعی ناشی از آن می‌پاشند.

 

پارادوکس توسعه؛  محصولات پرآب در سرزمین خشک

متأسفانه، هر ساله طرح‌های قابل توجهی در بخش کشاورزی و دامداری مجوز فعالیت می‌گیرند. علاوه بر رواج کشاورزی غرقابی و سنتی، کاشت موز و انبه و سایر درختان گرمسیری، تولید و صادرات صیفی‌جات، هندوانه و خربزه به استان‌های همجوار نیز رونق خاصی دارد.

آمارهای اخیر نشان می‌دهد که ۷۷ درصد آب مصرفی کشور صرف کشاورزی می‌شود و تنها ۹ درصد آن به مصارف خانگی و اداری اختصاص دارد. با این وضعیت بحرانی آب، کاشت برنج در بلوچستان آن هم دوبار در سال، یک پارادوکس عجیب و "خودزنی‌ای زیانبار" است.

حتی اگر از ضعف مدیریت استحصال آب و هدررفت آن به کشورهای همسایه چشم‌پوشی کنیم، نمی‌توانیم از فاجعه ناشی از اجرای طرح‌های ملی بدون ملاحظات زیست‌محیطی غافل شویم.

این پروژه‌ها نه تنها حیات و اکوسیستم منطقه را به خطر انداخته و ریزگردها را تشدید کرده‌اند، بلکه منابع آبی را نیز به سمت زوال برده و حیات وحش بی‌دفاع را در آستانه انقراض قرار داده‌اند.

باید اعتراف کرد که بخش قابل توجهی از بحران آبی موجود، نه تنها ریشه در خشکی و کم‌بارشی اقلیم دارد، بلکه ناشی از "سیاست‌های نادرست و ضعف‌های مدیریتی زیانبار" است. این ضعف‌ها بیشتر منشأ در ناآگاهی و عدم درک فاجعه‌ای دارند که آینده انسان‌ها را با مخاطره جدی مواجه خواهد ساخت.

اگر قرار بر اصلاح بود، این رویه ناصواب پیش از آنکه برای همیشه دیر شود، اصلاح می‌شد و ملاحظات زیست‌محیطی پروژه‌ها به دور از شعار، در اولویت قرار می‌گرفت.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای