دنیا ممنوع کرد، ایران تبلیغ! چرا؟
ایرانیها و گلایفوسیت
معضل جهانی تامین غذا بهویژه در کشورهای فقیر و یا در حال توسعه، گاه به شکل مشهودی موجب چشمبستن بر چگونگی تامین آن موادغذایی میشود.
اخبار سبز کشاورزی؛ استفاده از مجموعهای از مواد شیمیایی همچون انواع کود و سموم کشاورزی(علفکش، آفتکش، قارچکش و ...)، اگرچه زمینههای تولید محصولات کشاورزی بیشتری را بهوجود میآورند، اما عوارضی بر محیطزیست و سلامت انسانها بر جای میگذارند که قابل انکار نیستند و در سرتاسر جهان، آنهایی که دل در گرو حفظ طبیعت برای آیندگان و سلامت مردم جامعه دارند، نسبت به این موضوعات درک مسئولیت بیشتری مینمایند.
از نیوزیلند و استرالیا گرفته تا تمام قاره آمریکا و اتحادیه اروپا، به روش پیوسته و دائمی اقدام به مطالعه در آثار سموم علفکش با ماده اولیه گلایفوسیت کرده و میکنند، چرا که پس از سالها استفاده مستمر از این علفکش در مزارع، اثرات زیانباری از آن در طبیعت و بهویژه در به خطر انداختن سلامت آدمیان دیده شده است؛ که در معرض آثار ناشی از این سم قرار گرفتهاند.
چندین دهه است که از این سم در مبارزه با علفهای هرز استفاده میشود، اما فراخوانی که از سوی EPA(سازمان حفظ محیطزیست آمریکا) بهمنظور بررسی اثرات این سم بهعمل آمد؛ پرسشهایی درباره آن مطرح نمود. چنانکه در سال 2015 و مستند به بررسیهای سازمان بهداشت جهانی(WHO)، سم گلایفوسیت در زمره سموم با احتمال سرطانزایی در انسان، ردهبندی شد.
چرا ایران ممنوع نکرد؟
در تاریخ 7 جولای 2017 ایالت کالیفرنیای آمریکا فهرستی از 65 سم و ازجمله راندآپ(گلایفوسیت) را ارائه کرد که میتوانند بالقوه عامل سرطانزایی در انسان باشند. در پی آن کشورهای عمان، عربستانسعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحدهعربی استفاده از این سم را در مزارع خود ممنوع کردند.
اما پرسش مهم آن است که چرا ایران این ممنوعیت را اعمال نکرد؟ پاسخ به این پرسش حیاتی برعهده وزارت جهادکشاورزی و به نمایندگی از آن، سازمان حفظنباتات، وزارت بهداشت و درمان، سازمان غذا و دارو و ... است.
در سال 1400، شرکت بایر اعلام کرد که از سال 2023، سم راندآپ(گلایفوسیت) را از قفسههای سمفروشان آمریکا جمعآوری کرد. در این گفته نوعی تبعیض وجود دارد که مگر سایر انسانها در کشورهای دیگر نسبت به اثرات سم راندآپ مصونیت دارند؛ که فقط آمریکاییها به سرطان لمفومای ناشی از این سم مبتلا میشوند؟
در 9 آگوست 2021(18 مرداد 1400)، دادگاه ایالتی کالیفرنیا درخواست استیناف شرکت بایر(سازنده سم گلایفوسیت) را رد و آن را وادار نمود تا مبلغ 86/7 میلیون دلار به یک زوج بپردازد که به مدت 30 سال از سم راندآپ برای مبارزه با علفهایهرز باغ خود از آن استفاده میکردند. در حالحاضر حدود 95 هزار شکایت از سوی مصرفکنندگان این سم در دادگاههای مختلف مطرح شده که شرکت بایر را با پرداخت بیش از ۱۰ میلیارد دلاری مواجه کرده است.
در روند بحثوجدلهای مرتبط با سم گلایفوسیت چرا کشورهای آسیایی جایی ندارند. آیا آنها از مبتلا شدن به عوارض این سم مصونیت داشته یا پشتپردههایی برای این سکوت وجود دارد، در حالی که سالانه بیش از 800 هزار تن از این ماده تولید و بازاری بیش از 9 میلیارد دلار را به خود اختصاص دادهاست، جای کشورهایی که این سم در سکوت کامل در آنها مصرف میشود در کجای نگرانیها از عوارض این سم برای سلامتی انسانها و محیطزیست قرار دارد.
دولت فرانسه پس از مطالعات علمی فراوان درباره تاثیر سم گلایفوسیت برای بروز بیماری پارکینسون در کشاورزان مصرفکننده، به این نتیجه رسید که در صورت اثبات این موضوع باید دولت فرانسه تا پایان عمر به این افراد غرامت پرداخت نماید.
ایرانیان و گلایفوسیت
تاکنون هیچگونه تحقیق و بررسی جامعی که نشانگر آثار سوء سموم گیاهی بر سلامت مردم جامعه و بهویژه کشاورزان باشد، در کشور صورت نگرفته و چنانچه در مصرف برخی از سموم، ممانعتهایی به عمل آمده؛ فقط به دلیل انعکاس اثرات آنها از سوی مراجع بینالمللی و سایر کشورها بوده است.
گویی که در کشور، پایه، ساختار یا سازمانی وجود خارجی ندارد که وظایفی در علتیابی این سموم بر سلامت افراد جامعه داشته باشد.
در دادخواهی بسیاری از مبتلایان به پارکینسون و یا سرطان، تولیدکنندگان گلایفوسیت مجرم شناخته شده و میلیاردها دلار غرامت پرداخت کردهاند اما دلیل اصلی و اولیه استیفا نشدن بیماران مبتلا در ایران، فقدان وجود مراکز و مراجع تحقیقاتی در این عرصه است.
بهگفته سیدمحسن میرمحمدی، نایبرئیس انجمن پارکینسون ایران، در حالحاضر در حدود 250 هزار نفر مبتلا به پارکینسون در کشور داریم. اما این که این عده از مبتلایان، مورد تحقیق و بررسی در علتیابی ابتلا به این بیماری قرار گرفتهاند یا نه؛ به طور یقین پاسخ منفی است. چرا که آن را ناشی از سالمندی قلمداد مینمایند.
اما بنا بر گفته میرمحمدی زنگ خطر برای افراد میانسال نیز به صدا درآمده که ارتباط چندانی با کهنسالی ندارد.
همچنین، بنابر اظهارات دکتر محمدواعظی، رئیس بخش هماتولوژی بیمارستان شریعتی در سال 1400 از هر ۱۰۰ هزار نفر، 160 نفر دچار نوعی از سرطان بودند که جمعیتی بالغبر 13 هزار نفر را در برمیگیرد.
حال پرسش آن است که آیا در مورد شناسایی توسعه و گسترش چنین سرطانهایی با احتمال استفاده از سموم کشاورزی و بهویژه گلایفوسیت اقداماتی بهعمل آمده است؟
باید ارگانهای مسئول پاسخگو باشند
آیا ارگانهای مسئول اقدامی در این زمینه انجام دادهاند؟ آیا دولتها در اندیشه پذیرفتن مسئولیت خود نسبت به این افراد بودهاند که جمع کثیری از آنها از اقشار فقیر و ناتوان جامعه هستند.
در پایان باید کدام افراد یا سازمانها پاسخگوی سلامت مردم در استفاده و خوردن موادغذایی آلوده به سموم شیمیایی و بقایای آنها باشند؟
ماهنامه دام و کشت و صنعت – شماره ۲۸۳ – بهمن ۱۴۰۲