خبر فوری
شناسه خبر: 40641

سوءمدیریت یا تغییر اقلیم؟

آسیب‌پذیری ایران از تغییر اقلیم بیش از میانگین جهانی

مطابق داده‌ها و ماحصل پژوهش‌ها و ارزیابی‌ها آسیب‌پذیری خاورمیانه و ایران از تغییراقلیم بیش از میانگین جهانی است.

آسیب‌پذیری ایران از تغییر اقلیم بیش از میانگین جهانی

 به‌نحوی که برای اقلیم خشک و نیمه‌خشک ایران با مساحت بالای زمین‌های بیابانی و نیمه‌بیابانی تا سال ۲۰۳۰ افزایش میانگین دما و تغییرات در الگوهای بارش و نوسانات بارندگی و خشکسالی‌های بیشتر، پیش‌بینی می‌شود.

اخبار سبز کشاورزی؛ تغییرات رواناب همه‌ حوضه‌های آبریز و افزایش آهنگ تبخیر و کاهش شکل‌گیری سفره‌های آب زیرزمینی و تغییر در الگوهای باد و بارش و کاهش حدود ۱۷ درصدی منابع آب شیرین در زمره‌ پیامدهای تغییر اقلیم برای ایران برشمرده می‌شوند.

البته تغییراقلیم و پیامدهایش، فارغ از منشأ شکل‌گیری آن، در خاورمیانه و ایران به مرحله‌ محسوس رسیده است.


بیشتر بخوانید: اجرای طرح کلان تغییر اقلیم با راهبری سازمان تات


جای بسی خرسندی است که در حال حاضر تغییراقلیم پس از انکارهای مکرر به‌عنوان ابرچالشی غیرقابل انکار توسط مسئولان پذیرفته شده است.

پذیرش حقیقی این مسئله و همراهی افکار عمومی و اتخاذ تصمیمات مفید و سیاستگذاری‌های اصولی خالی از لطف نیست. اما اکتفای مسئولین به گفتار متکی‌بر مطالعه‌ یادداشت‌های روزنامه‌ها و همکاری برخی متخصصان و پژوهشگران محافظه‌کار و افراطی‌خواندن سایرین نتیجه‌ای جز از دست رفتن اندک فرصت باقیمانده ندارد.

هرچند که منشأ اصلی خیل کثیری از معضلات محیط زیست ایران تغییراقلیم نبوده است، در‌هم‌تنیدگی تغییراقلیم با چالش‌های پیشین محیط زیستی منجر به تشدید این چالش‌ها خواهد شد.

مبرهن است که آسیب‌پذیری محیط زیست بیشتر ناشی از مداخلات نابه‌جای انسان مانند صنایع مخرب، سوء‌مدیریت، بی‌توجهی به نیازهای نسل حال و آتی و تأکید صرف بر توسعه‌ بدون توجه به ارتباط آن با سایر ابعاد حیات است. اولویت ندادن به محیط زیست و پس‌راندن آن از صحنه‌ اهمیت با بها دادن به توهم توسعه و فضا ندادن به متخصصان حقیقی و ناآگاهی افکار عمومی و فقدان پرداخت کافی رسانه‌های جریان اصلی، به‌علاوه‌ تحریم‌های بین‌المللی و ضعف دیپلماسی در حوزه‌ تأمین حقابه‌ رودها و نبود همراهی کشورهای همسایه، نتیجه‌ای جز وخامت هر چه بیشتر اوضاع ندارد.

به‌هرحال، تغییراقلیم معضلات محیط زیستی ایران را که به هزار و یک دلیل شکل گرفته‌اند، تشدید می‌کند. برای مثال می‌توان به بحران کم‌آبی در همه‌ بخش‌های کشور (به جز نوار شمالی و بخش‌هایی از غرب) که به‌دلیل برداشت بی‌رویه از منابع زیرزمینی آب و مصرف بی‌رویه در بخش کشاورزی و شرب بدون طرح مدون، سرانه‌ بالای آب، اصلاح نکردن الگوی مصرف و نبود سیاست‌های جدی صرفه‌جویی و مدیریت ناپایدار منابع آبی صورت گرفته است، اشاره کرد.

همچنین، می‌توان خشک شدن تالاب‌ها و نهرها و بحران خشکسالی‌های بلندمدت، از بین بردن ناآگاهانه‌ پوشش گیاهی و صدور بی‌رویه‌ مجوزهای ساخت، کاشت محصولات نامتناسب با اقلیم، اقدامات منجر به شوری و فرسایش خاک و ناکارآمدی زمین و ناامنی غذایی، انواع آلودگی‌ها اعم از آب و خاک و هوا و افزایش فشار بر منابع طبیعی را مدنظر قرار داد. عمده اقدامات مخرب برای محیط زیست در لفافه‌ توسعه و بهبود اقتصادی و کارآفرینی صورت گرفته است.

امید است که علاقه‌مندان و پیروان توسعه و رشد اقتصادی بر این امر وقوف یابند که استمرار بحران‌های مذکور به‌نوبه‌ خود می‌تواند مؤلفه‌ای مؤثر بر تضعیف اقتصاد باشند. ورای آنکه می‌توانند سایر آرمان‌ها و اهداف یک سرزمین را تحت‌الشعاع قرار دهند. به هر روی، تأکید مداوم بر چالش‌های محیط زیست ایران و ابرچالش تغییر‌اقلیم هدفی جز ایجاد بستر برای اتخاذ سیاست‌های معقول و ارتقای سازگاری و تاب‌آوری در مواجهه با آنها ندارد./پیام ما

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای