آخرین خبرها:
شناسه خبر: 45013

بازار هندوانه و پیام اختلاف قیمت ها

واریان می‌گوید برای دریافت یک قاعده رفتاری کافی است به رفتارها نگاه شود که چه پیامی را دیکته می‌کنند. برای دریافت نوع مدیریت‌ها و چرایی آن‌ها کافی است موج‌ها بررسی و ارزیابی عمیق شوند تا علل ظاهر شوند. بر این اساس هم توانست رفتارها را مدل‌سازی کند و به چرایی تفاوت رفتارها دست‌یابد.

بازار هندوانه و پیام اختلاف قیمت ها

اخبار سبز کشاورزی؛ با این مقدمه رفتار قیمتی بازار هندوانه بررسی می‌شود. قیمت  تولیدکننده حدود ۴هزار تومان برای هر کیلوگرم و قیمت در بازار میوه شهرداری تهران ۱۰ هزار تومان می‌شود (با فاصله هزار کیلومتر از مزرعه تا بازار شهرداری).

تا این‌جای موضوع تفاوت بها یا همان حاشیه بازاریابی حدود ۶ هزار تومان است که بخشی از آن به هزینه‌های حمل و نقل از مزرعه تا میدان میوه تهران و بخشی هم به هزینه بارگیری و حمل و نقل از میدان تا بازار میوه شهرداری تهران و بخشی هم به سود در این دو مرحله باز می‌گردد(با فرض انتقال مستقیم از مزرعه) و در صورت انتقال به میادین محلی سود عمده‌فروش اول و هزینه حمل و نقل و بارگیری احتمالی هم اضافه می‌شود. ضایعات احتمالی را هم باید به این موارد اضافه کرد. به‌نظر می‌رسد تفاوت بها از مزرعه تا مصرف‌کننده در بازار شهرداری منطقی باشد‌.

داستان از اینجا شروع می‌شود که با فاصله یک کیلومتری از بازار شهرداری همان هندوانه (با نوع، کیفیت و اندازه یکسان و تولیدی در یک استان) در دو گروه بازار به نام حاج ارزونی- نماینده یک گروه از بازارها و حاج معمولی- نماینده بازارهای معمولی(با استثا کردن وانتی‌ها)  قیمت هر کیلوگرم هندوانه به ترتیب ۲۱ و ۳۰ هزار تومان می‌شود.

سوال این است که این همه اختلاف قیمتی به جز میزان هزینه‌های اجاره مغازه و مالیات ناشی از چه مواردی است؟ آیا اجاره مغازه (برای مغازه‌هایی که در یک منطقه قیمتی قرار گرفته‌اند) برای هر کیلوگرم هندوانه اختلاف قیمتی باید به ترتیب ۱۱ و ۲۱ هزار تومان ایجاد کنند؟ تفاوت قیمتی ۹ هزار تومانی بین این دو گروه بازار ناشی از چه مواردی است؟

با هر منطقی که به این اعداد و ارقام قیمتی و تفاوت‌ها نگاه شود نمی‌توان نتیجه قابل قبولی به لحاظ محاسبات هزینه‌ای دست یافت زیرا نه مداخله خاصی از سوی دولت در بازار هندوانه انجام می‌شود و نه سرکوب قیمتی در آن صورت می‌گیرد اما برای این قیمت‌ها تنها می‌توان دو دلیل زیر را بیان کرد:

۱. رفتار نابازاری در دو بازار  که نبود دستورالعمل عملیاتی شفاف برای قیمت‌گذاری و نبود نظارت در این‌گونه بازارها را نشان می‌دهد.

۲. سوار شدن بر رفتار مصرف‌کنندگان در گروه درآمدی بالا که اگرچه مبتنی بر رضایت این‌گونه مصرف‌کنندگان است و رفاه این‌ گروه را در خرید از این بازارها نشان می‌دهد اما در نگاه عمومی و مبتنی بر تعریف بازارها، به‌نوعی قالب‌ناپذیری این‌گونه بازارها را نشان می‌دهد که خود ورای تفکیک‌پذیری بازارها، نبود اخلاق فروش را در این‌گونه بازارها نشان می‌دهد زیرا این‌گونه رفتارها فضای کلی بازار را به هم ریخته و موجبات بی‌نظمی غیرقابل نظارت را فراهم می‌آورد و هم‌زمان این رفتار میل به سرایت‌پذیری بالا به دیگر بازارها را فراهم می‌آورد و در مجموع در بازار محصولات کشاورزی و مواد غذایی آشوب ایجاد خواهد کرد.

نویسنده معتقد است بررسی دقیق این رفتارها و میزان سرایت‌پذیری آن به دیگر بازارهای محصولات کشاورزی بسیار مهم است و اگر به‌صورت میدانی و عملیاتی از طریق بررسی رفتارها، محاسبه دقیق قیمت‌ها و قیمت‌گذاری کیفی مورد تحقیق قرار گیرد می‌تواند نقش بسیار مهمی در مدیریت این بازارها داشته باشد و تصویر خوبی را در مقابل سیاست‌گذاران قرار دهد.

 امید این‌که متخصصان اقتصاد کشاورزی این موضوع را به‌شکل عمومی در بازار محصولات کشاورزی مورد بررسی دقیق قرار دهند تا  بتوانند راه‌کارهای سیاستی قابل عملیاتی‌سازی را ارائه دهند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای