خبر فوری
شناسه خبر: 46628

لزوم توجه دولت چهاردهم به موضوع بسیار مهم مدیریت و انتقال تکنولوژی

دولت چهاردهم و مدیریت تکنولوژی

مدیریت تکنولوژی بحث جدیدی در علم و کسب و کار جهان است که می‌تواند در کشورها باعث رشد و افزایش ثروت و ایجاد پایگاه‌های انتقال تکنولوژی شود.

دولت چهاردهم و مدیریت تکنولوژی

در واقع این رشته باعث ارتباط بیشتر بین رشته‌های مختلف و هم‌‌افزایی بین آنها و رابطه تولید و افزایش سرمایه فیزیکی ارتباطات اجتماعی می‌شود تا جایی که سرمایه فیزیکی با سرمایه فرهنگی گره خورده و تبدیل به کیفیت در عرصه تولید هم‌‌چنین بهره‌وری بالا خواهد شد. هم‌‌چنین مدیریت تکنولوژی، عبارت است از فعالیت‌‌هایی که مربوط به دستیابی به فناوری از طریق تحقیق و توسعه یا انتقال فناوری، بومی‌سازی و به کارگیری فناوری در محصولات و خدمات یک بنگاه اقتصادی است.

 مدیریت تکنولوژی سیستمی است که خلق، کسب و به کارگیری تکنولوژی را آسان می‌کند و شامل مسئولیت خاص و ویژه‌ای است که فعالیت‌ها را در جهت خدمت کردن به انسان و برآورده کردن نیازهای بشری هدایت می‌کند.

به‌‌معنای علمی، مدیریت تکنولوژی(Management Of Technology; MOT) تخصصی میان رشته‌ای است که علوم پایه، مهندسی، علوم انسانی و دانش و روش‌های مدیریت را یک‌‌پارچه می‌کند و بر تکنولوژی به عنوان عامل خلق ثروت توجه می‌شود. در تعریفی دیگر مدیریت تکنولوژی به مفهوم مدیریت سیستم‌هایی است که به ایجاد، کسب و استفاده از تکنولوژی کمک می‌کنند.

رشته مدیریت تکنولوژی برای اولین بار در سال ۱۹۸۱ توسط انستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT) در مقطع کارشناسی ارشد ارائه شد. از آن موقع تاکنون ده‌ها دانشگاه اقدام به ایجاد دوره‌های آموزشی متنوعی در مقاطع مختلف تحصیلی، شامل دوره‌های کوتاه‌مدت چندروزه تا دوره‌های دکترای تخصصی نموده‌اند و در حال حاضرصدها تشکل ملی و بین‌المللی اعم از انجمن‌های تخصصی، مؤسسات آموزشی، شرکت‌های مشاوره‌ای و مانند آنها در بخش مدیریت تکنولوژی، در کشورهای مختلف فعال می‌باشند.

به عنوان نمونه به انجمن‌های تخصصی مرتبط با رشته مدیریت تکنولوژی می‌‌توان اشاره نمود که عبارتند از: انجمن بین‌المللی مدیریت تکنولوژی(IAMOT)، انجمن مدیریت تکنولوژی اروپا(EUROMOT)، انجمن مدیریت تکنولوژی ایران(IRAMOT).

فلذا این شاخه از دانش بشری بسیار مهم بوده، چرا که در مسیر انقلاب صنعتی و لزوم ارزشگذاری توامانِ علم و مهارت ما را به ارزش افزوده‌‌ای رهنمون خواهد شد که در راستای حفاظت و ارتقاء سرمایه فیزیکی و افزایش ثروت در بخش مدیریت دانش و هم‌‌چنین کامودیتی گام برداریم. باید در این قسمت بحث به این نکته اشاره نمائیم که خود کلمه "مدیریت تکنولوژی" نیز از منظر واژه‌‌شناختی حائز اهمیت است. این کلمه از یک سو با مدیریت، سرمایه انسانی، فرهنگ و سرمایه‌‌های تربیتی و روان‌‌شناختی در ارتباط است و از سویی دیگر با تکنولوژی و انتقال آن به جامعه خودی و یا جوامع بشری دیگر. پس در می‌‌یابیم که "فناوری هم‌‌پایانه"، یعنی آن چیزی که اخیراٌ صاحب نظرانی مثل آقای دکتر محمدرضا شیرزادی در بخش‌‌ها و مقالات مختلف گفته‌‌اند در ارتباط است.

این رویکرد باعث افزایش سرمایه فرهنگی و در نهایت سرمایه اجتماعی می‌‌شود. در این قسمت از بحث، گریزی خواهیم داشت به موضوع فرهنگ و بهره‌‌وری که در تعریف‌‌های متعدد صاحب نظران این بخش از دانش بشری مطالبی را عنوان کرده‌‌اند و دلیل آن پیوستگی مدیریت تکنولوژی با این مفاهیم بنیادی است.

الف) فرهنگ سازمانی ادگار شاین(Edgar Schein) یک الگوی سه سطحی است که مقوله فرهنگی را در سطح مصنوعات نمادین، ارزش‌های رفتاری و باورهای بنیادین بررسی می‌کند.

ادگار شاین در دهه ۱۹۸۰ نظریه‌ای را مطرح کرد که در بحث «فرهنگ سازمانی» بسیار تأثیرگذار بود. طبق نظریه او، فرهنگ از سه سطح و لایه تشکیل می‌‌شود:

1.       در بیرونی‌‌ترین لایه «مصنوعات» قرار می‌‌گیرند.

2.       پس از مصنوعات و در سطح میانی «ارزش‌ها و هنجارهای رفتاری» قرار دارند.

3.       در ژرف‌ترین لایه نیز هسته‌‌ای از «باورها و مفروضات» جای گرفته است.

ب) مفهوم فرهنگ از دیدگاه «پارسونز» مجموعه‌‌ای از ارزش‌‌ها و باورهای خاص هر جامعه را در برمی‌‌گیرد که حفظ و باورمندی به آن نقش حیاتی و تعیین کننده‌‌ای در تداوم یک جامعه ایفا می‌‌کند. از نظر پارسونز فرهنگ نیازمند وجود تکنولوژی است که خود در تفکیک نایافته‌‌ترین صورتش ترکیبی است از معرفت تجربی و فنون عملی(معینی 112، 1374).

بر مبنای الگوی سایبرنتیک، تأکید اولیه و اساسی پارسونز بر فرهنگ است. فرهنگ، اهداف غایی هر سیستم را معین و به منزله یک دستگاه کنترل، جامعه و سایر نظام‌‌ها را هدایت می‌‌کند. فرهنگ ورودی‌‌ها و اطلاعات نمادین را از طریق خانواده، مذهب، مدرسه وغیره را وارد جامعه می‌‌کند و به این طریق در جهت هدایت کل سیستم اجتماعی(جامعه) عمل می‌‌نماید(اسمیت، 57،1383).

ج) بر اساس دیدگاه سازمان بهره‌‌وری ملی ایران، "بهره‌‌وری یک نگرش عقلانی به کار و زندگی است. این مشابه یک فرهنگ بوده که هدف آن هوشمندانه تر کردن فعالیت‌‌ها برای یک زندگی بهتر و متعالی است". بهره‌‌وری عبارت است از به دست آوردن حداکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات زمان، مکان و غیره به منظور ارتقاء رفاه جامعه، به گونه‌‌ای که افزایش آن به‌‌عنوان یک ضرورت، در جهت ارتقاء سطح زندگی انسان‌‌ها و ساختن اجتماعی همواره مدنظر صاحب-نظران سیاست، مدیریت و اقتصاد قرار دارد.

د) آدام اسمیت (۵ ژوئن ۱۷۲۳ – ۱۷ ژوئیه ۱۷۹۰) فیلسوف اخلاق گرای اسکاتلندی در دوران روشنگری اسکاتلند است که از او به عنوان پیش‌گام در اقتصاد سیاسی و «پدر علم اقتصاد مدرن» یاد می‌شود(وی هم-چنین از نظریه‌پردازان اصلی نظام سرمایه‌داری مدرن به‌شمار می‌رود).

اسمیت ایده‌های خود در زمینه اقتصاد را در کتاب "ثروت ملل" خود به تفصیل شرح داده که این نخستین کتاب مدرن علم اقتصاد و شاهکار آدام اسمیت محسوب می‌شود. انسان اقتصادی را در قلمرو اتیک (Ethic) یا همان اخلاق، و البته تزاید سرمایه در کنار مردم توصیه و رهنمون کرد.

با اوصاف فوق‌‌الذکر در می‌‌یابیم که در مدیریت و انتقال تکنولوژی، بحث اخلاق و سرمایه روان‌‌شناختی که از مفاهیم پایه‌‌ای بشریت است که بسیار حائز اهمیت بوده و باید به آموزش، تربیت و امور فرهنگ و توانمندی و دیگر مولفه‌‌های علوم انسانی توجه ویژه داشته باشیم.

ابعاد مدیریت تکنولوژی:

 مدیریت تکنولوژی دارای ابعاد مهمی است که برای آموختن این مدیریت باید آن‌ها را نیز فرا گرفت زیرا از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. این ابعاد شامل موارد زیر می‌باشد:

الف) ابعاد ملی: در این بخش به شکل‌گیری سیاست‌های عمومی مشغول است.

ب)ابعاد سازمانی: در این بخش به ایجاد و تثبیت سازمان‌های رقابتی می‌پردازد.

ج) ابعاد فردی: در این بخش به ارتقای ارزش فردی در جامعه کمک خواهد کرد.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای مدیریت تکنولوژی، کم کردن فاصله تکنولوژی بین کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه است که این کار باید به وسیله انتقال تکنولوژی صورت گیرد. بسیاری از کشورها در قالب سازمان‌‌های حاکمیتی و تحت نظارت دولت به توانمندی کشورهای دیگر در راستای همین وظیفه، دستوکار و مسئولیت اجتماعی عمل کرده‌‌اند.

به عنوان مثال می‌‌توان به کشور ژاپن به عنوان پیشتاز عرصه تکنولوژی و سازمان جایکا JIKA)) اشاره نمود. با این روش، تفکر و ابزار متعالی می‌‌توان به منظور انتقال دادن تمام دانش‌ها، محصولات، فرآیندها، ابزارها، روش‌ها و سیستم‌هایی که در خلق کالا و ارائه خدمات به کار برده می‌شود، همت گمارد. امروزه رابطه مهم و خاصی میان توسعه تکنولوژی و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وجود دارد.

به همین دلیل است که گفته می‌شود مدیریت تکنولوژی شما را به‌‌سمت پیشرفت و موفقیت در کار و سرمایه سوق می‌دهد زیرا این مدیریت به عنوان یک وسیله قدرتمند در توسعه ملی به حساب آمده و بیشتر افراد، سازمان‌‌ها و کشور‌‌های هوشمند این روش را سرلوحه اهداف خود قرار می‌دهند.

مدیریت در انتقال تکنولوژی:

انتقال تکنولوژی به این معنا است که تکنولوژی را در مکانی به جز مکان اولیه‌ای که در آن خلق و ایجاد شده است به کار بگیرید. زیرا تکنولوژی تنها نباید در یک مکان محدود و ایزوله مورد قرار گرفته و تنها نباید در محلی که کشف شده استفاده گردیده و در خلاء باقی بماند و بهتر است برای اینکه تمام افراد از آن بهره‌‌مند گردند و پیشرفت کنند و از طرفی در فرهنگ و اجتماع با اقبال عمومی مواجه شود به‌‌درستی انتقال پیدا کند. لازم به ذکر است عواملی به شرح زیر در این عرصه مهم هستند که عبارتند از:

1.       هدف، انگیزه، معیار و سود مورد توافق متقاضی و عرضه‌کننده تکنولوژی.

2.       در دسترس بودن بازار کافی

3.       قابلیت و ظرفیت جذب کشور گیرنده تکنولوژی(از منظر مولفه‌‌های فرهنگی و اجتماعی به‌‌طور اخص)

4.       سطح تکنولوژی و قابلیت‌های متقاضی در امر انتقال کامل آن

5.       حمایت موثر دولت‌‌های طرفین

6.       تمایلات انتقال‌دهنده و گیرنده تکنولوژی(مراودات بین المللی و اجرای چرخه دیپلماسی)

7.       سیاست‌‌های توسعه صادرات (به جهت فروش تکنولوژی برای ادامه تولید در کشور مبدا و البته تهیه و تدارک زیر ساخت برای کشور مقصد)

8.       استراتژی فروشنده برای فروش تکنولوژی(توسعه بازار و همبالی بین المللی در جهت حفظ منابع همه ذی‌نفعان)

9.       منابع اطلاعاتی موجود و قدرت چانه‌زنی متقاضی(با رعایت منافع جمعی)

10.     سیاست کلی جاری و تکنولوژیکی کشور متقاضی

11.     مدیریت کارا و موثر(کارا در علم مدیریت به مقوله‌ای از سطح بهره‌وری می‌گویند که حداقل در اندازه مبلغ هزینه شده کار انجام گردد. اما در بخش موثر صاحبان صنایع و مدیران بر اساس هزینه‌های انجام شده، درصدی را فراتر از هزینه‌‌ها و برنامه‌های خود که تعهد عملیات تولیدی داشته‌‌اند را پیش خواهند برد و باعث جهش‌های فرهنگی و تکنولوژی زیادی خواهند گردید).

12.     همکاری نزدیک بین مراکز تحقیقاتی و صنایع(تحقیق و توسعه و هم‌‌چنین مرحله‌‌ای کردن اجرای پروژه‌‌ها یا همان چیزی که "بودجه بر اساس عملیات و فعالیت" گفته می‌‌شود).

بدین جهت و طی این مراحل خواهد بود که علاوه بر مدیریت و انتقال تکنولوژی کم‌‌کم"صنعت مونتاژ" نیز در راستای "دست‌‌ورزی" و پایه‌‌گذاری تولیدات ناب و اصلی در کشور مقصد(یا درخواست‌‌کننده) انجام شدنی خواهد بود و باعث خلق تکنولوژی جدید نیز می‌‌شود و رشد و توسعه منطقی را با خود به همراه خواهد داشت. البته کشور مبدا نیز می‌‌تواند به تولید و مدیریت تکنولوژی‌‌های جدیدترو کامل‌‌تری دست بزند.

 انتقال تکنولوژی:

در این مبحث دولت نیز باید از مرحله دولت مشارکتی و خدمتگزار عبور کرده و به مرحله تجاری سازی برسد و با حمایت از تولید کنندگان، تشکل‌‌ها و اصناف و هم‌‌چنین شرکت‌‌های دانش‌‌محور زمینه را برای حضور آنان و توسعه بازار و اتخاذ سیاست‌‌های درست و در استقرار و توجه تمامی ارکان دیپلماسی اقتصادی به خلق سیستمی پویا دست بزند. به اجمال انتقال در مدیریت تکنولوژی به صورت زیر انجام می‌شود:

الف)انتقال عمودی:

در این مرحله انتقال دادن تحقیقات و توسعه اطلاعات فنی، و هم‌‌چنین یافته‌های تحقیقات کاربردی به توسعه و طراحی مهندسی انجام شده است و با رسیدن تکنولوژی به مرحله تجاری، فرآیند تولید شکل می‌گیرد.

ب) انتقال افقی:

در این نحوه انتقال، تکنولوژی از یک سطح توانمندی در یک کشور به یک سطح توانمندی در محل دیگری، منتقل می‌شود. در این قسمت هرچه سطح گیرنده تکنولوژی بالا برود، هزینه انتقال نیز کمتر خواهد شد و در نتیجه باعث جذب تاثیرگذارترین می‌شود.

اهداف مدیریت تکنولوژی:

هدف اصلی که مدیریت تکنولوژی این است که براساس آن با شناخت صحیح از ماهیت تحولات فنی ، در بخش تکنولوژی‌های پیشرفته تلاش گردد کلیه ذینفعان تحولات ایجاد شده را به صورت عالی و بی نقص سازماندهی نموده در نتیجه سازمان‌ها و بنگاه‌ها بتوانند براساس این مدیریت، زمینه موفقیت خود را فراهم کنند و در کنار هم، طبق اصول و فرایند صحیح، آن‌‌چنان که آدام اسمیت گفته به گردش مالی در سطح جامعه اقدام نموده و سود این گردش در شکل عام‌‌المنفعه به کلیه ذینفعان و علی الخصوص جامعه و سیستم اجتماعی و البته با رویکردهای فرهنگی تخصیص یابد که در نهایت رفاه اجتماعی را به ارمغان خواهد آورد. به صورت تخصصی‌تر باید گفت که مدیریت تکنولوژی با هدف به کارگیری مهارت‌های مدیریت برای کشف، توسعه، بهره‌برداری و استفاده مناسب از تکنولوژی ایجاد شده است.

 این مدیریت برخلاف سایر مدیریت‌های دیگر، تلاش می‌کند تا با تمرکز کردن به روی تکنولوژی، فرآیندهایی مانند تحقیق و توسعه، نوآوری، انتقال تکنولوژی، همکاری تکنولوژی، نحوه به کارگیری تکنولوژی‌های جدید و تعمیق تکنولوژی‌های موجود را در سازمان‌های گوناگون تولیدی و خدماتی مدیریت کند.

شرایط موفقیت در مدیریت تکنولوژی:

برای موفق شدن در مدیریت تکنولوژی باید تمام شرایط زیر به کار برده شود و مورد توجه قرار بگیرد:

1)       بسترسازی فرهنگی

2)       فعال شدن دانشگاه در انتقال تکنولوژی و رابطه موثر دانشگاه و صنعت(توجه به موضوعات و برنامه‌‌های خرد، کلان و پیامد محور)

3)       نقش درست و صحیح مدیریت(با رویکرد بومی ومنطقه‌‌ای و سرمایه روان‌‌شناختی و فرهنگی)

4)       همکاری با کشورهای در حال پیشرفت( و البته اررزش‌‌ها و اهداف مشترک)

5)       ایجاد مراکز تحقیقاتی و حمایت از کار آفرینان و تهیه وتدارک ابزار ویژه برای آنان

در پایان به این نکته توجه داشته باشیم که مدیریت تکنولوژی از دانش‌‌های متعالی جامعه بشری بوده و بسیار از صاحب‌‌نظران به آن اهتمام داشته‌‌اند و این موضوع در راس سرفصل آکادمیک دانشگاه‌‌های برتر جهان و کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است.در یادگیری و استفاده از این دانش باید تمام مولفه‌‌ها، جزئیات و روش‌‌ها را آموخت و از تعاملات تجاری و بین المللی روش‌‌های صحیح و در دسترس به نحوه مطلوبی استفاده کرد.

این نکته قابل ذکر است که لازمه استقرار و ساماندهی این سیستم (یعنی همان مدیریت و انتقال تکنولوژی) صرف وقت، دقت زیاد، تمرکز، شکیبایی و داشتن آگاهی‌‌های اولیه و استفاده از افراد خبره و هوشمند خواهد بود که باعث می‌شود، بتوانیم به درستی از این دانش بهره جسته و هم‌‌چنین به تصمیم‌گیری متعالی برای رشد و توسعه کشور و ضریب نفوذ خود در سطح بین المللی استفاده نمائیم. نتیجه آن که توانمندسازی و توجه ویژه به مقوله‌‌های فرهنگی و اجتماعی از اهم اوجبات بوده و به اندیشه خردورز نیاز دارد.

ای برادر تو همان اندیشه ای /   مابقی خود استخوان و ریشه ای (مولانا).

مخلص کلام آن‌‌که دولت چهاردهم در خصوص صنایع و علی‌الخصوص صنایع کشاورزی که پایه و اساس سفره مردم، رشد و توسعه کشور و هم‌‌چنین شکوفایی صنایع تبدیلی و تکمیلی و دیگر صنایع تولیدی در بخش صنعتی خواهد بود، باید به این بخش مهم در زمینه صنایع تبدیلی و تکمیلی و علی الخصوص ماشین آلات مربوطه همت گمارده و در این راستا با ایجاد ستادی در سازمان‌های ذی‌ربط، این مهم را به پیش برد.

البته در دستگاه‌های دولتی و وزرات جهاکشاورزی نیز واحدهایی مسئول این کار بوده‌اند که با توجه به عدم برنامه‌ریزی صحیح و آشنایی با این دانش بروز و فاخر جهانی، تاثیرگذار نبوده و یا به یک شبکه مدیریت و ایجاد یک شبکه مدیریت دانش دست نزده‌‌اند؛ که در صورت ادامه این وضعیت ما هم‌‌چنان وارد کننده و یا مصرف کننده صرف کالا و خدمات تولیدی در کشورهای دیگر واهیم بود و خودمان نیز در راستای توانمندسازی و دست ورزی اقدامات موثری نخواهیم داشت.

 امید است در دولت چهاردهم دستگاه‌ها و وزارت جهاد کشاورزی این موضوع را جدی گرفته و با تفکری جدید، مدرن، دانش محور و علمی و استفاد از علم مدیریت و شایستگان (و نه فقط صرفاً علم کشاورزی) در راستای اعتلای کشور از هیچ کاری فروگذاری نکنند.

دکتر جعفر هردانی، نایب رئیس هیئت مدیره سازمان مشاوران و متخصصان ملل اسلامی (اینسکو)

دیدگاه تان را بنویسید

  • حجت اله پاسخ به نظر

    مقاله بسیار جالبی بود

  • جهانگیر ملک محمدی پاسخ به نظر

    بسیار عالی

  • جهانگیر ملک محمدی پاسخ به نظر

    تحقیق وگزارشی بسیار عالی بود

چندرسانه‌ای