لایحه قتل آزادی بیان؛ آیا دولت پزشکیان قصد خفه کردن صدای منتقدان را دارد؟
بررسی لایحه جدید دولت پزشکیان با عنوان «مقابله با افشای محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» که به نظر میرسد ابزاری برای محدود کردن آزادی بیان باشد

نخستین لایحه دو فوریتی دولت پزشکیان، یک سال پس از آغاز به کار، تقدیم مجلس شد. اما این لایحه نه در راستای تحقق وعدههای انتخاباتی مبنی بر صیانت از حقوق ملت، بلکه با هدفی معکوس، یعنی بستن دهانها و خاموش کردن هر صدای مخالف و منتقد، ارائه شده است.
ابهامات و پیامدهای لایحه مقابله با افشای محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی
اخبار سبز کشاورزی؛ این لایحه که با عبارات و اصطلاحات مبهم و تعاریف موسع تدوین شده، عملاً به معنای انحصار حرف زدن در دستان دولت و پایان دادن به حق اظهارنظر شهروندان است.
اینجانب در تحلیل این قانون مفسدهانگیز، انگیزهی واقعی دولت را درک نمیکنم. آیا دکتر پزشکیان با علم و آگاهی کامل این لایحه را امضا کرده و مشاوران وی او را به این سمت سوق دادهاند؟ یا اینکه از پیامدهای گسترده و تبعات منفی آن بیاطلاع است و تنها تصور میکند قانونی برای مقابله با شایعات و دروغپردازیها وضع کرده است؟
اگر فرض بر این باشد که هدف، مبارزه با دروغ است، تکلیف واژه «تولید محتوا» چه میشود که بارها در متن لایحه با تهدید مواجه شده است؟ در هر دو صورت، اصل ایفای مسئولیت و پایبندی به وعدههای رئیس جمهور خدشهدار شده و اعتماد عمومی را از بین میبرد.
فرضیههای پشت پرده لایحه: فساد، الیگارشی یا رویای بازگشت به گذشته؟
فرضیهی دیگری که مطرح میشود، احتمال دخالت سردمداران فساد و الیگارشیهای سیاسی-اقتصادی در طراحی این لایحه است. آیا هدف طراحان این است که با قطع کردن صدای شهروندان، مزاحمتهای اندک رسانهای را نیز از سر راه بردارند؟
همچنین، این احتمال وجود دارد که این لایحه، رویای بازگشت به شرایط انحصاری رسانهای دهههای شصت و هفتاد را در سر بپروراند؛ دورانی که تلویزیونهای ماهوارهای و گسترش اینترنت، این انحصار را به چالش کشیدند.
قابلیت اجرایی؛ رویارویی با اقیانوس اینترنت
در وهلهی اول، این قانون قابلیت اجرایی ندارد. اینترنت با دهها میلیون کاربر فعال و صدها هزار تولیدکننده محتوا در ایران، نه یک چشمهی کوچک، بلکه اقیانوسی مواج و پویا است که از جهان فیزیکی نیز بزرگتر به نظر میرسد.
حتی اگر بخواهیم تجربهی چین در کنترل اینترنت را الگوی خود قرار دهیم، باز هم در خطا هستیم. چین یک مورد منحصر به فرد است. هر دولتی بر اساس یک قرارداد اجتماعی با مردم خود حکومت میکند.
دولت چین به مردمش میگوید: «هر چقدر میخواهید پولدار شوید، فقط کاری به سیاست نداشته باشید.» تضمین این قرارداد، رشد اقتصادی ۴۵ ساله و خروج صدها میلیون نفر از فقر بوده است.
تفاوتهای ایران با چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس
اما در ایران، نه چرخ سیاست به خوبی میچرخد و نه چرخ اقتصاد. جامعهی ایران پویاتر است و تاریخ استبداد در آن به اندازهی چین عمیق نیست.
از سوی دیگر، ایران مانند کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس نیست که مردمشان آزادی را با رفاه معاوضه کنند. در ایران، با وجود جامعهی مدنی قدرتمند، قشر متوسط متنوع و پویا، و پیشینهی غنی سیاسی، چنین معاملهای صورت نخواهد گرفت.
صلاح الدین خدیو