رابطه با آمریکا؛ کفن نپوشید، به عقل خود رجوع کنید
اینکه گمان کنند و کنیم که گفتهها و نظرات رئیس جمهوری در مورد رابطه با آمریکا و ضرورت حل مسائل بین دو طرف، نظرهای شخصی او است، به حکم عقل غلط است.

اخبار سبز کشاورزی؛ آقای پزشکیان هم قبل و هم بعد از انتخاب شدن به ریاست جمهوری گفته و میگوید که مسائل کلان کشور را با رهبری هماهنگ میکند که رابطه ایران و آمریکا احتمال مهمترین آن است.
توافق با آمریکا کنار موانع سیاسی از داخلی و خارجی، دو مانع روانی داخلی هم دارد که مطمئنا در صورت جدی شدن توافق توسط دو گروه بهشدت به آن دامن زده خواهد شد.
اولین مانع، مبنای کسانی است که خواهند گفت، شما که در ١۴٠٣ یا ١۴٠۴ با ترامپ توافق کردید، چرا اینکار را در خرداد ١٣٩٨ انجام ندادید.
وقتی که «شینزوآبه» نخست وزیر فقید ژاپن با پیام ترامپ به ایران سفر کرد و فرصتهای قبل آن، که کشور کمتر خسارت ببیند، و دومین مانع جریانی است در ساختار نظام که میتواند فضایی بسازد که هرگونه مذاکره و توافق، برابر تسلیم تفسیر شود و هیچ کس و هیچ مقامی مصون از هدف قرار گرفتن توسط آن جریان نیست، حتی رهبری!
این دو نگاه در صورت افراط میتوانند فضای کشور را در یک بحران وارد نمایند که بر تصمیمگیری سیاستگذاران نیز موثر بیفتد و خودش را در ورود یا عدم ورود به مذاکرات نشان دهد.
قرائن مبتنی بر اظهار نظرها این برآورد را نشان می دهد که در نزد سران نظام این باور با روی کار آمدن دوباره دونالد ترامپ در آمریکا تقویت شده است که نمیتوان سیاست خارجی را مبتنی و متکی بر این یا آن قدرت و نادیده گرفتن بازیگران تاثیرگذار دیگر در صحنه بین المللی پیش برد؛ مگر اینکه موازنهای با نگاه به هژمونی ها را برگزید که در آن عرصه، همه بازیگران قادر به ورود به بازی اند و منافع ملی باید اصل باشد.
به صراحت و بدون تعارف باید گفت که اقتصاد ایران اگر دَر بر همین پاشنه بچرخد، به زودی به خاک میافتد و حاکمیت باید موفق شود تحریمها را حذف یا حداقل کاهش دهد و اصلاحات عمیق ساختاری اقتصادی انجام دهد.
براساس برآوردهای کارشناسان، زیان ناشی از تحریمها، سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار است؛ سوال این است که حد ضرر تحریمها کجاست؟ سالانه باید به چه عددی از ضرر برسیم که بگوییم حالا به نقطه "حد ضرر" رسیدیم و باید مجموعهای از تدابیر را برای عادیسازی روابط با دنیا که مقدمه رفع تحریمهاست، تمهید کنیم.
متاسفانه حاکمیت در ایران هیچ وقت هیچ فهمی از در هم تنیدگی اقتصاد جهانی نداشته و برای نمونه نمیفهمد ۷۰۰ میلیارد دلار حجم تجارت سالانه بین چین و آمریکا است.
آیا چین حاضر است برای حفظ منافع خود، واردات یک میلیون بشکه نفت از ایران را قطع کند؟ پاسخ ساده است: مثل آب خوردن!
پس نمیتوان، منطقی و عقلی نیست که دل به صدور چند میلیون بشکه نفت آن هم با تخفیفهای نجومی به این و آن خوش کنیم و باید تدبیری اساسی اندیشید که آن چیزی نیست جز منافع ملی و فهم آن!
براساس دادههای مندرج در نماگرهای بانک مرکزی ایران، درآمدهای نفتی ایران در سال ۱۴۰۲، به حدود ۵۷ میلیارد دلار رسید.
میانگین درآمدهای نفتی ایران در پنج سال گذشته کمی بیش از ۴۰ میلیارد دلار بود. برای مقایسه از ابعاد اقتصاد جهانی و اقتصاد کنونی ایران همین بس که بدانیم چین با سهمی بین ۷۱ تا ۸۶ درصد از کل بازار اسباببازی جهان، بزرگترین صادرکننده اسباببازی به حساب میآید.
بر پایه دادههای وبسایت گردآوری داده «استاتیستا»، چین در سال ۲۰۲۲ میلادی معادل ۴۸/۴میلیارد دلار اسباببازی سنتی به دیگر کشورها صادر کرد که همین یک قلم بسیار بزرگتر از صادرات نفت ایران است.
آمارها نشان می دهد که ادامه وضع موجود بویژه از نظر اقتصادی ممکن نیست و اصرار بر ادامه مسیر غلط میتواند کاری کند که وضعیت در داخل و خارج کشور بغرنجتر شود و کار به جایی بکشد که غیر قابل کنترل باشد. باید فهمیده شود که با اتکا به سلاح نمیشود کاری از پیش برد. باید قبول کرد که حضور منطقهای ما مثل قبل از تحولات اخیر منطقه از جمله سقوط بشار اسد در سوریه نیست و توازن قوا به هم خورده است.
رئوف پیشدار، استاد دانشگاه و روزنامه نگار