علفکشهای ماندگار
در سالهای گذشته، عدهای از کشاورزان و باغداران اعلام کردهاند که پس از اضافه کردن کود حیوانی، کمپوست یا کشت در اراضی جدید، محصولات س آنها دچار مشکلاتی گردیده

بخش اول
مزرعه سبز : در سالهای گذشته، عدهای از کشاورزان و باغداران اعلام کردهاند که پس از اضافه کردن کود حیوانی، کمپوست یا کشت در اراضی جدید، محصولات سبزی، میوه و گلهای آنها دچار مشکلاتی گردیده یا به تمامی از بین رفتهاند.
بهمرور گمان بر این رفت که باقیمانده سموم مولکولهای علفکشها در مواد گیاهیِ مصرفشده در غذای دام یا کمپوستها موجب این مسایل شده است.
برای اولینبار در سال 1999 مشکل کمپوستهای آلوده به علفکشها در محصولات باغی گزارش شد و پس از آن این روند ادامه یافت.
علائمی که در این دسته از گیاهان مشاهده گردید عبارت بودند از:
• تورم، دراز شدن یا بروز پیچیدگی در برگهای جدید روی گیاه؛
• رنگپریدگی، باریک شدن و کج و کوله شدن جوانههای جدید؛
• پیچیدگی در ساقهها؛
• متوقف شدن رشد گیاهان؛
• بدشکلی در میوهها؛
• کندی و ضعف رشد در جوانهها؛
• کاهش محصول؛
• مرگ گیاهان جوان.
شناسایی عملکرد علفکشها در خاک، کمپوست و کود حیوانی
چنین علائمی در گیاهان توسط علفکشها ایجاد میشود، اما اهمیت موضوع آن است که اینگونه علائم امکان دارد توسط حشرات، بیماریها و یا گیاهان سمپاشیشده با علفکشها نیز رخ دهد، این که پس از دادن کود حیوانی یا کمپوست به باغ، چنین علائمی مشاهده شود پرسش برانگیز است. گفته میشود که آسیب ناشی از علفکشها در گیاهان به شکل مجموعهای از علائم دیده میشود که به سادگی توسط باغداران شناسایی میگردد. وجود یک علفکش رامیتوان توسط یک آزمایش ساده در خاک، کود و کمپوست شناسایی کرد.
کدام علفکشها
حال پرسش آن است که کدامیک از علفکشها ممکن است در آلوده کردن خاک، کمپوست یا کود حیوانی دخالت داشته باشند. علفکشهایی که معمولا موجب چنین آلودگیهایی میشوند عبارتند از: آمینوسیکلوپیراکلر، آمینوپیرالید، کلوپیرالید، پیکلورام، فلوکسیپیر و تریکلوپیر که متعلق به دستهای از علفکشها به نام «سنتتیک اوکسین»ها هستند که عملکردی مشابه هورمون اکسین طبیعی داشته و طیف وسیعی از گیاهان پهنبرگ را تحتتاثیر قرار میدهند، اما روی گیاهان باریکبرگ اثر چندانی ندارند.
علفکشهای اوکسین سنتتیکی، چندین دهه است که مورد استفاده قرار میگیرند و حتی انواع قدیمیتر آنها که اثرگذاری کمتری داشتند، تاثیر اندکی در آلوده کردن خاک، کودهای حیوانی و کمپوست برجا میگذاشتند.
نسلهای جدیدتر این علفکشها بسیار سمیتر بوده و دوام بیشتری دارند و بنابراین خطرات بیشتری در آلوده کردن خاک، کود و کمپوست دارند.
در حالحاضر میتوان چنین اثراتی را در سموم جدیدتر دارای اوکسینسنتتیکی مشاهده کرد که متعلق به پیریدین کربوکسیلات، پیریدیلوکسی کربوکسیلات و پیریمیدین کربوکسیلات است.
در مجموعه اوکسینهای سنتتیکی علفکشهای زیر قرار دارند:
• فنوکسی کربوکسیلات • 2,4D سال ساخت 1945 • 2,4DB سال ساخت 1944
• MCPA سال ساخت 1950 • MCPB سال ساخت 1960
• دیلکوپروب سال ساخت 1961
بنتازوناتها(Benzonates)
• دای کامبا سال ساخت 1963
• پیریدیلوکسی کاربوکسیلات
• پیکلورام سال ساخت 1963
• کلوپیرالید سال ساخت 1977
• آمینوپیرالید سال ساخت 2005
• و … .
این علفکشها روی مراتع و گیاهان علوفهای که مورد چرای دامها قرار میگیرند و همچنین غلات، میوهها، سبزیها و مناطق جنگلی و کارگاههای صنعتی پاشیده میشوند.
بسیاری از این سموم بهطور فصلی در مناطق مردابی و باتلاقی و گودالها، کانالهای آبرسانی، کنترل علفهای هرز کنار نهرها و اطراف استخرها مورد استفاده قرار میگیرند.
براساس سمی بودن این مواد، سازندگان سموم مذکور به EPA و USDA، اتحادیه اروپا و وزارت کشاورزی استرالیا بهمنظور حمایت از ثبت این علفکشها اطلاعات کافی را ارائه دادهاند تا در مورد گوشت و مواد لبنی دامهایی که از مراتع و علوفههای سمپاشی شده با این سموم تغذیه کردهاند، برای مصرف انسانی آگاهی کامل داشته باشند.
این اوکسینها چگونه موجب آلودگی خاک، کمپوست و خاک میشوند؟
این علفکشها به «لیگنین» علفها متصل میشوند. لیگنین مادهای است که در دیواره سلولها و سایر بافتهای گیاهی موجب استحکام بافت میشود. زمانی که دامها از این گیاهان سمپاشی شده تغذیه میکنند، این سموم بههمراه مواد دفعی در ادرار و مدفوع دامها از بدن آنها خارج میشود.
این سموم در مواد هضم نشده تا مدتها باقی میمانند و بههمراه مواد پوسیده شده در خاک باقی میمانند. با جابهجایی خاک توسط عملیات آمادهسازی، این سموم توسط آب باران، آبیاری و شبنم شسته شده و وارد آبهای زیرزمینی میشوند و دوباره در صورت استخراج چنین آبهایی، موجب آلوده شدن خاکهای سطحی میگردند.
این علفکشها، گاه توسط میکروارگانیسمهای خاک، حرارت و رطوبت شکسته شده و آزاد میشوند و میتوانند بسته به شرایط محیطی بین یک ماه تا چند سال در خاک یا کمپوست باقی بمانند.
این سموم بهسادگی شکسته و بیاثر نمیشوند. آنها میتوانند حتی پس از تبدیل به کمپوستشدن کودهای حیوانی، بهطور فعال در آنها ماندگار شوند.
همچنین، از آنجایی که فعالیت میکروارگانیسمهای در اعماق بیشتر، کندتر میشود، ماندگاری این سموم در آن اعماق طولانیتر میگردد.
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۶۰ - بهمن ۱۴۰۰