دپیلماسی هردوانه
چند دقیقه مذاکره مستقیم با آمریکا مؤثرتر از دو ساعت و نیم پشت پرده
اینکه آمریکا مذاکره رسمی و رو در رو را الزامی میکرد و ایران اصرار بر مذاکره غیرمستقیم و پشت پرده داشت و هر دو طرف تأکید میکردند که چنین خواهد شد

اینکه آمریکا مذاکره رسمی و رو در رو را الزامی میکرد و ایران اصرار بر مذاکره غیرمستقیم و پشت پرده داشت و هر دو طرف تأکید میکردند که چنین خواهد شد، هالهای از ابهام ایجاد شده بود که یا ترامپ در روز مذاکره زیر میز میزند، یا عراقچی از ترس عدم اجازه مذاکره مستقیم، از درهای سالن دیدار رو دررو فرار میکند.
همه راضی، گور پدر ناراضی!
اخبار سبز کشاورزی؛ دیروز اما مبرهن بود که از قبل همه چیز برنامهریزی شده یا دیپلماسی هردوانه برای هر دو طرف، طوری طراحی شده بود که هم مذاکره مستقیم نبود و هم مستقیم بود.
هم قسم حضرت عباس، دم خروس!
اما در نهایت معلوم نشد چه کسی قسم حضرت عباس خورد، در حالی که دیروز عصر دو خروس از لای ... پیدا شد.
چند دقیقه مؤثرتر از چند ساعت
عباس عراقچی پس از دیدار و مذاکره مستقیم و غیر مستقیم اعتراف کرد که بعد از اتمام جلسه مذاکره، «چند دقیقه» با استیو ویتکاف (که پیش از ورود به عمان، شرایط آمریکا را به روسیه منتقل کرد و احتمالاً برادران روس، پُرزور بودن یا شاید دو سر بودن سَّمبه را به برادران ایرانی یادآوری کردهبودند) گفتوگو داشته است.
از ۳ دقیقه تا ۹ دقیقه میشود «چند دقیقه»!
عراقچی (که کاش نامش را تغییر میداد و حداقل «ایرانچی» میگذاشت) پس از مذاکره اعلام نکرد که دیدار و مذاکره مستقیم دقیقاً چقدر طول کشیده و آیا در این مدت، دو طرف فقط احوالپرسی معمولی و خانواده چطورن صورت گرفته یا بخشی از مذاکره بهصورت سرپایی انجام شده است.
با توجه به اینکه استاندارد هر دقیقه صحبت کردن حدود ۱۵۰ کلمه است بر فرض که ۶ دقیقه گفتگوی متقابل صورت گرفته باشد و انگلیسی عراقچی خیلی بهتر از مرحوم عبدالهیان و قابل فهم برای طرف مقابل باشد هر کدام میانگین ۴۰۰ تا۴۵۰ کلمه صحبت کرده اند که برای یک مذاکره رو دررو و نتیجه گیری کافی است بهویژه اینکه مشخص نشده چه مدت از ۲ ساعت و نیم پشت پرده به مذاکره غیرمستقیم گذشته و چه مدت به انتظار اره ببر تیشه بده وزیر و ابوابجمعی بین دو اتاق و سکوت تا رسیدن جواب!
از دیگر سو معلوم نیست آیا آمریکا از داستان حمله به سفارتخانهاش و گروگانگیری و... هنوز ناراحت است و غرامت میخواهد یا نه؟
آیا آمریکا که در صحبتهایش ادب را رعایت کرده و بحثی درباره توقف هستهای ایران مطرح نکرده، به کاهش چنددرصدی و... راضی میشود؟ و چه خواستههای دیگری مطرح شده که در مذاکره بحث جدل کلامی و جنگ پیش نیامده؟
از همه اینها مهمتر، از آنجا که در این مذاکره، فردی جامعالشرایط و آشنا به روابط بین الملل مانند دکتر ظریف حضور نداشت تا از متن و بطن کلمات و نحوه بیان آنها و حالت چشمها، خواستههای دقیق طرف مقابل را فهم کند ضمن اینکه نیازی به مترجم تخصصی هم نباشد.
بدتر اینکه بیچاره وزیر خارجه عمان که در این مذاکره حضور داشته، به گفته عراقچی، سه یا چهار بار از این اتاق به آن اتاق دویده، تمام خواستههای یک طرف را تایپ کرده یا صدا ضبط نموده، و در ترجمه فارسی به عربی و عربی به انگلیسی (و بالعکس)، چه تغییرات سهوی یا عمدی در انتقال کلمات من بمیرم، تو بمیری، رخ داده است.
با این همه، ترامپ قمارباز که حالا مطمئن شده عبارت «مرگ بر آمریکا» از این پس از ته حلق بیان نمیشود و پرچم آمریکا به آتش کشیده نمی شود، از عصر دیروز روزه سکوت گرفته تا روایتسازیهای ما کامل شود و او باز هم بدون سانسور، آس دیگری رو کند.
متأسفانه در ایران، اکثریتی از جامعه روشنفکر، دانا و تحلیلگر، گفتههای ترامپ را واقعیتر و بدون پنهان کاری تر از مقامات ایرانی میدانند؛ همانطور که اخبار بیبیسی را صادقانهتر از صداوسیما میپندارند.
یکی دو هفته باید منتظر ماند شاید حکومت به مردم اعتماد کند و واقعیت های پشت پرده را بیان نماید