همه مصائب ساداتینژاد
ساداتینژاد در مصدر وزارت جهاد کشاورزی با مشکلات بزرگی روبهروست

ساداتینژاد در مصدر وزارت جهاد کشاورزی با مشکلات بزرگی روبهروست؛ از یک طرف وضعیت تولیدات کشاورزی راکد مانده کشاورزان که خرابی و از بین رفتن تهدیدشان میکند، (علاوهبر آن مسأله خشکسالی و کمآبی آزاردهنده که بسیاری از زراعتها و باغهای کشور را تهدید میکند و دستکم در مورد برنج به کاهش حدود 500 هزار تنی محصول انجامیده است)، به اینها اضافه کنید نابهسامانی تولید و نبود راهبرد برای کشت محصولات مورد نیاز کشورمان را و از طرف دیگر فشار نمایندگان به آقای وزیر و توصیههای مکرر، تذکرهای مکرر شفاهی و کتبی به آقای وزیر و بازخواست ایشان در نشستهای کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی.
تذکرهای پیدرپی به وزیر جهاد کشاورزی
در واقع هفتهای نیست که نمایندگان مجلس به وزیر جهاد کشاورزی درباره ضرورت تسریع در انجام مسئولیتها و مأموریتها تذکر ندهند.
در این تذکرها که گاهی عنوان آن در تذکرهای کتبی به صورت نطق در قالب تذکر شفاهی از تریبون مجلس قرائت میشود، نمایندگان مجلس درباره مشکلات روزمره و مبتلابه شهروندان حوزه انتخابیهشان نکاتی را به آقای وزیر یادآوری میکنند. این نکات اکثراً درباره به فروش نرفتن برخی محصولات است، مانند آنچه در مورد زرشک مشاهده شد، گاهی در مورد نبود و کمبود نهادههای دامداری و کشاورزی است و گاهی در مورد عدم پرداخت وجه خرید تضمینی محصول. در هر صورت همیشه تذکرهایی برای یادآوری کردن به وزیر جهاد کشاورزی گوشزد میشود. تذکرهایی که البته برخی از آنها تکراری است و احتمالاً به معنای بیتوجهی وزیر قلمداد میشود.
بضاعت وزیر!
در مقابل این تذکرها، وزیر چه میتواند بکند؟ گاهی چنین به نظر میآید که چون ساداتینژاد خود از جمله نمایندگان بوده و تجربه بیان این تذکرها کتبی و شفاهی را دارد، به این گونه تذکرها توجه چندانی نمیکند و فقط از باب رفع تکلیف و دفع مضرات بیتوجهی به گفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی پاسخهایی از سر ناچاری به آنان میدهد. روشن است که ساداتینژاد و همکارانش به بسیاری از مشکلاتی که در مجلس شورای اسلامی بیان میشود واقف هستند؛ ولی بضاعت آقای وزیر چنان نیست که بتواند در مقابل همه این مشکلات بایستد و به همه نگرانیها، خواستهها و دغدغهها پاسخ دهد؛ اما این بضاعت اندک برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی و از آن مهمتر برای کشاورزان قابل درک نیست و عذر تقصیر از فشارها علیه ساداتینژاد نمیکاهد .
وعدههای لامحال
آیا در بدترین حالت وزیر جهاد کشاورزی میتواند در میان نمایندگان، اظهار عجز و ناتوانی کند و بگوید که بیش از این از دستش کاری بر نمیآید؟ مسلم است که چنین اعترافی چه در نشستهای علنی و چه در جلسات غیر رسمی و خصوصی امکانپذیر نیست؛ چراکه نه تنها وزیر جهاد کشاورزی که تمامی اعضای کابینه دولت با شعار و وعده حل مشکلات و عبور از وضعیت فعلی توانستهاند اعتماد اعضای خانه ملت را جلب کنند و اگر در همان نشستهای بررسی وزیران پیشنهادی کابینه دولت، یکی از وزیران برنامه قابل اجرا ارائه می داد و صادقانه میگفت که تنها به حد توانش کار خواهد کرد و ممکن است نتواند از عهده حل همه مشکلات برآید احتمال ناکامی او در کسب رای اعتماد به شدت افزایش مییافت.
برخورد مجلس با بیتفاوتیهای وزیر
البته ساداتینژاد این مشکلات را میدانست و به ابعاد آن واقف بود. تردیدی نیست که او درباره وضعیت و چالشهای کشاورزی ایران آگاهیهای زیادی دارد که اگرچه برخی از این آگاهیها ذهنی است، اما ذهنی بودن آگاهیهای وزیر باعث نمیشود تا او نسبت به مشکلات و نارساییهای علنی که این مشکلات ذهنی پدید میآورند، بیاطلاع باشد و یا نسبت به ضرورت رفع این نارساییها بیتفاوت باشد؛ چراکه بیتفاوتی او نه فقط در سطح جامعه واکنشهای منفی دربر خواهد داشت؛ بلکه از سوی نمایندگان مجلس و حتی مقامات بالادستی دولت هم با این بیتفاوتی برخورد خواهد شد.
سر در گریبان بیتفاوتیها
اما وزیر در میان همه مشکلات چه میتواند بکند. گاهی چنین به نظر میرسد که وزیر پس از مواجهه دنبالهدار و آزاردهنده با مشکلات و ناتوانی از حل همه و یا دستکم عمده آنها، مأیوس و بیتفاوت شده و بقیه دوران وزارت را به گذران زمان برای اعلام پایان ماموریت مشغول خواهد شد، پرسش راهبردی در این میان آن است که آیا سید جواد ساداتینژاد، وزیر جهاد کشاورزی، هم به این بیتفاوتی دچار خواهد شد؟
نادر کریمی جونی