کارآفرینی یکی از راهکارهای مهم برای دستیابی به توسعه جوامع روستایی محسوب میشود. با توجه به نقش موثر کارآفرینی برای بهبود اقتصادی و خلق فرصتهای جدید اشتغال و درآمد، شاهد تمرکز سیاستهای توسعه اقتصادی برای گسترش کسب و کارهای کوچک روستایی هستیم؛ اما با وجود این، بسیاری از این فعالان از موانع موجود گلایهمند هستند.
به گزارش مزرعه سبز، در حال حاضر فروش محصولات محلى روستاييان در ايران كه درآمد خود را با دامدارى و كشاورزى تأمين مىكنند به سختى انجام مىگيرد، دور بودن بازارهاى مصرف و عدم ارتباط بين توليدكنندگان و مصرفكنندگان و همچنین حمایت نکردن دولت از عمدهترين دلايل عدم رشد اين بخش از توليدات بومى را شامل مىگردد.
خود اشتغالی بانوان خودسرپرست
ارتباط مستمر با طرفين توليدكننده و مصرفكننده و حضور در روستاها، علاوه بر رسيدن به ايدههاى نو در توليد و بستهبندى به شناسايى نيازهاى مشتريان نيز كمك خواهد كرد. آموزش توليد محصولات كشاورزى بدون سموم دفع آفات نباتى و حذف كودهاى شيميايى و عرضه آن در بازارهاى جديد مصرف، روشهاى نو و كارآمدى هستند كه همراه با توليد مشاغل جديد، احتياج به همراهى و توانمندسازى خوشههاى توليد در روستاها دارد، راهاندازى كسب و كارهاى كوچك با هدف ايجاد معيشت جايگزين، از جمله فعاليتهايى است كه مىتواند براى گروههاى آسيب پذير اجتماع، همچون بانوان خودسرپرست و خانوارهايى با درآمدهاى پايين موثر باشد و از مهاجرتهایی بیرویه به شهرها بکاهد.
طراحی بازارهای محلی روستایی
طراحی بازارهای محلىِ روستايى به لحاظ مفهومی و به لحاظ عملی، بسيار پیچیده است. اهالى روستا نمیتوانند مانند رقبای شهرى خود از نظام بانکی تسهیلات بگیرند، زیرا دارایی آنها فاقد ثبت رسمی است یا آن که اساسا دارایی قابل توجهی برای وثیقه گذاشتن ندارند و به همین جهت این بازارها به مرور رنگ میبازد.
چرا کارگاههای کوچک قادر به تحول تکنولوژیک و انباشت سرمایه و تحقیق و توسعه نیستند؟
روستاييان كمتر میتوانند محصولات خود را به بازارهای دور یا بازارهایی عرضه کنند که کالاهای آنها را به قیمت مناسب خریداری کنند. تولیدکنندگان فقیر در برابر تامینکنندگان بزرگ و واسطهها قدرت چانهزنی ندارند و به علت کوچک بودن، نمیتوانند مهارت فنی نیروی انسانی خود را ارتقاء بخشند و آنها را متناسب با تحولات فناوری آموزش دهند. در این چنین وضعیتی است كه از بازار حذف میشوند.
سهم قابل توجه و چشمگير كسب و كارهاى كوچك در اقتصاد كشور در برخى نظريات آسيبشناسانه به عنوان يكى از موانع توسعه اقتصادى معرفى مىشود، چراكه كارگاههاى كوچك قادر به تحول تكنولوژيك، انباشت سرمايه و تحقيق و توسعه نيستند.
ایزد پلخوابی