تصمیمگیریهای متفاوت برای تحول در سیستم کشاورزی-غذایی
در سراسر جهان، انقلابی آرام در حال وقوع است که ما را از تفکر پراکنده به اقدام مرتبط، از تفکر سیستمی به عمل سیستمی سوق میدهد

اخبار سبز کشاورزی؛ هر روز، ۸.۲ میلیارد نفر انتخابهایی میکنند که آینده سیاره ما را شکل میدهد. بیشتر این تصمیمات در انزوا اتفاق میافتند و آبشاری از عواقب ناخواسته را ایجاد میکنند که ما را با سوءتغذیه در میان فراوانی، تخریب محیط زیست در میان نوآوری و نابرابری در میان فراوانی مواجه میکند.
اما چیزی در حال تغییر است. در سراسر جهان، انقلابی آرام در حال وقوع است که ما را از تفکر پراکنده به اقدام مرتبط، از تفکر سیستمی به عمل سیستمی سوق میدهد. کشورها در حال کشف این هستند که بزرگترین چالشهای آنها را نمیتوان توسط هیچ وزارتخانه، بخش یا مداخله واحدی حل کرد.
به عنوان مثال، وقتی رواندا استراتژی کشاورزی خود را تدوین کرد، همه را - وزرای تجارت، کشاورزان، کارشناسان محیط زیست، گروههای جوانان و رهبران بخش خصوصی - دور میز آورد. نتیجه، طرحی برای اقدام مرتبط بود.
اندونزی شواهد جدیدی را برای درک چگونگی تأثیر همزمان گزینههای سیاستی بر رژیمهای غذایی، فقر و محیط زیست سفارش داد.
سوئیس گفتگوی ملی در مورد هزینههای واقعی سیستمهای کشاورزی-غذایی خود در حوزههای سلامت، محیط زیست و اقتصاد آغاز کرد.
شرکای مالی مراکش سرمایهگذاریها را در بخشهای مختلف سیستم کشاورزی-غذایی گسترش میدهند تا با علل اساسی ناامنی غذایی مقابله کنند.
مکزیک هنگام تدوین قانون عمومی غذای کافی و پایدار خود به یک ائتلاف گسترده گوش فرا داد.
این تصمیمات یک وجه مشترک دارند: آنها با نگاهی به تصویر بزرگتر گرفته میشوند. هر کدام ممکن است کوچک به نظر برسند، اما در مجموع به تغییر دگرگونکنندهای منجر میشوند.
«تغییر غذا و کشاورزی از طریق رویکرد سیستمی»، نشریه جدید فائو، شش عنصر اصلی را شناسایی میکند که چارچوب مشخصی را برای اقدام مشترک تشکیل میدهند: بهکارگیری تفکر سیستمی، ایجاد دانش سیستمی، توانمندسازی مدیریت سیستمها، یکپارچهسازی اقدامات از طریق انجام سیستمی، تضمین سرمایهگذاری سیستمی و تقویت یادگیری سیستمی. این عناصر با هم کار میکنند تا فراتر از چندپارگی حرکت کنند و علل اساسی مشکلات پیچیده را برطرف کنند.
این چارچوب، تغییرات ملموس در تفکر، عمل و سازماندهی مورد نیاز برای ایجاد پل بین بخشهای مختلف سیستمهای کشاورزی-غذایی را نشان میدهد. این چارچوب نشان میدهد که چگونه تصمیمات کوچک، هنگامی که با آگاهی از ارتباطات متقابل آنها گرفته میشوند، میتوانند در جوامع، کشورها و قارهها با هم ادغام شوند تا تغییرات دگرگونکنندهای را ایجاد کنند.
در حال حاضر، راهحلهای زیادی در سیستمهای کشاورزی-غذایی ما وجود دارد، اما این تلاشها همیشه به هم مرتبط نیستند و گاهی حتی با یکدیگر رقابت میکنند. ما فناوری لازم برای تغذیه همه را داریم، اما صدها میلیون نفر هر روز گرسنه میمانند. ما دانش لازم برای محافظت از محیط زیست خود را داریم، اما سیستمهای کشاورزی-غذایی هنوز علت آسیبهای زیستمحیطی قابل توجهی هستند.
مشکل این نیست که ما فاقد راهحل هستیم، بلکه این است که راهحلهای ما جدا از یکدیگر عمل میکنند.
استفاده از رویکرد سیستمی به عنوان موتور تحول، بهترین امید ما برای اتصال این راهحلها و حل چالشهای به هم پیوسته کاهش سوءتغذیه، بحرانهای زیستمحیطی و توسعه اقتصادی ناعادلانه است.
استفاده از رویکرد سیستمی نیاز به تلاش بیشتری دارد. ایجاد اعتماد، ایجاد روابط جدید و تقویت همکاری، همگی زمانبر هستند. اما کشورهایی که این تحول را رهبری میکنند، ثابت میکنند که ارزشش را دارد. آنها نشان میدهند که ما میتوانیم از چندپارگی فراتر برویم و سیستمهای کشاورزی-غذایی ایجاد کنیم که نتایج بهتری را هم برای مردم و هم برای سیاره ما به ارمغان بیاورند.
سیستمهای کشاورزی-غذایی بهتر از طریق تجارت معمول پدیدار نخواهند شد، بلکه از نوعی تصمیمگیری مرتبط که در حال حاضر شروع به نشان دادن پیشرفت در کشورهای سراسر جهان کرده است، پدیدار خواهند شد.