نجات اقیانوس بدون حذف مردم
نجات اقیانوس بدون حذف مردم: وقتی علم، حکومتداری و همکاری با هم کار میکنند

اخبار سبز کشاورزی، ده سال پیش، نگرانیها در مورد پایداری ماهی تن در صدر اخبار قرار گرفت. تقاضای مصرفکننده افزایش یافت و سیستمهای مدیریتی پراکنده برای کنترل فشارهای فزاینده ماهیگیری تلاش کردند.
امروزه، تصویر تغییر کرده است. نود و نه درصد از صید جمعیتهای اصلی ماهی تن از ذخایری حاصل میشود که از نظر علمی ارزیابی شدهاند که از نظر بیولوژیکی پایدار هستند. این به این دلیل نبود که ما ماهیگیری یا خوردن ماهی تن را متوقف کردیم، بلکه به این دلیل بود که یاد گرفتیم آن را به طور پایدار ماهیگیری کنیم. این تغییر نشان میدهد که مردم و اکوسیستمهای دریایی نباید در دو طرف مقابل باشند. وقتی علم پیشرو باشد و کشورها همکاری کنند، طبیعت و مردم میتوانند هر دو شکوفا شوند.
گزارش جدید فائو که در کنفرانس اقیانوس سازمان ملل متحد ارائه شد، آنچه را که داستان ماهی تن از قبل نشان میدهد، تأیید میکند: ما میدانیم چگونه سلامت اقیانوس را به روشهایی بازیابی کنیم که تولید غذای آبزی را حفظ کند، از معیشت محافظت کند و مردم را به بخشی از اقتصاد اقیانوس تبدیل کند، نه اینکه آنها را از هم جدا نگه دارد.
این گزارش جامعترین ارزیابی جهانی از ذخایر ماهی دریایی است که تاکنون انجام شده است. این گزارش ۲۵۷۰ ذخایر از تمام گوشه و کنار اقیانوس را پوشش میدهد و از دادههای بیش از ۶۵۰ دانشمند در ۹۰ کشور بهره میبرد. این گزارش نشان میدهد که ۶۴.۵ درصد از ذخایر ارزیابیشده در حال حاضر در سطوح پایدار بیولوژیکی ماهیگیری میشوند و ۳۵.۵ درصد هنوز به طور پایدار مورد بهرهبرداری قرار نگرفتهاند. همچنین نشان میدهد که مناطقی با مدیریت قوی شیلات، عملکرد بهتری نسبت به مناطقی دارند که چنین مدیریتی ندارند. این تفاوت، عامل کلیدی در توسعه یک اقتصاد جهانی پایدار اقیانوسی است.
در مکانهایی که علم، تصمیمگیریها را شکل میدهد، نتایج واضح است. به عنوان مثال، در منطقه شمال شرقی اقیانوس آرام، ۹۲.۷ درصد از ذخایر ماهی به عنوان ذخایر پایدار ماهیگیری طبقهبندی میشوند و جنوب غربی اقیانوس آرام با ۸۵ درصد در رتبه بعدی قرار دارد. در قطب جنوب، هر ذخایر ارزیابیشده به طور پایدار مدیریت میشود. این نتایج تصادفی نیستند. آنها از تداوم - مشاهده، نظم نهادی، همکاری بینالمللی و محدودیت اکولوژیکی - ناشی شدهاند.
وقتی علم، واکنش را هدایت میکند، ذخایر ماهی بازسازی و بازیابی میشوند
اما اشتباه نکنید. علم، اگرچه ضروری است، اما کافی نیست. دستیابی به پایداری نیازمند سیستمهای نظارتی است که سلامت ذخایر را پیگیری میکنند، اما همچنین نیازمند یک سیستم مدیریتی است که قوانین و مقررات مبتنی بر علم را وضع، آنها را اجرا و در یک حلقه بازخورد مداوم تنظیم کند.
دریای مدیترانه و دریای سیاه نمونه بارزی از این موارد هستند. در حالی که ماهیگیری بیش از حد هنوز در این مناطق پیچیده رواج دارد، کشورها سخت تلاش میکنند تا این روند را معکوس کنند. از سال ۲۰۱۳، فشار ماهیگیری ۳۰ درصد کاهش یافته و حجم کل ماهیهای موجود در آب ۱۵ درصد افزایش یافته است. اگرچه هنوز به موفقیتی که ما امیدواریم نرسیدهایم، اما پیشرفت تا به امروز نشان دهنده تغییر از بداههپردازی کوتاهمدت به تعیین اهداف بلندمدت است: برنامههای هماهنگ، مناطق حفاظتشده و اجرای مشترک.
قطب جنوب نمونه دیگری از قدرت همکاری بینالمللی را ارائه میدهد. تحت نظارت کمیسیون حفاظت از منابع زنده دریایی قطب جنوب (CCAMLR)، ۱۰۰ درصد از ذخایر ارزیابیشده به طور پایدار ماهیگیری میشوند و سهمیههای ماهیگیری تنها پس از در نظر گرفتن نیازهای فکها، نهنگها و پرندگان دریایی محاسبه میشوند. این ثابت میکند که وقتی کشورها به مدیریت مؤثر و مبتنی بر اکوسیستم منابع شیلات دریایی متعهد شوند، چه دستاوردهایی میتوان داشت.
شیلات، غذا و پروتئینهای ضروری و ریزمغذیها را برای جمعیت رو به رشد فراهم میکند. تضمین پایداری آنها، آینده ما و به ویژه آینده ۶۰۰ میلیون نفر وابسته به شیلات را نیز تضمین میکند که بیشتر آنها در شیلات در مقیاس کوچک فعالیت میکنند. با این حال، این جوامع وابسته به اقیانوس اغلب در بحثهای جهانی در مورد پایداری اقیانوس نادیده گرفته میشوند، گویی اقیانوس تنها در صورتی میتواند رشد کند که مردم از تصویر دور نگه داشته شوند.
اما حقیقت متفاوت و قدرتمندتر است: رفاه مردم و سلامت اقیانوس در تضاد نیستند. آنها با هم ظهور و سقوط میکنند. چالش پیش روی ما این نیست که چگونه اقیانوس را از مردم محافظت کنیم، بلکه چگونه از هر دو، از طریق سیستمهایی که آنها را قادر به رشد با هم میکند، محافظت کنیم. گزارش امسال فائو شواهد فراوانی ارائه میدهد که این امر امکانپذیر است. همچنین واژگانی را برای آنچه مدیریت اقیانوس میتواند به آن تبدیل شود، ترسیم میکند. نمونههای ماهی تن، شمال شرقی اقیانوس آرام و قطب جنوب از هم جدا نیستند. آنها جریانی را تشکیل میدهند که دیگران ممکن است وارد آن شوند.
طرح تحول آبی فائو مسیر پیش رو را ترسیم میکند: تقویت مدیریت مبتنی بر علم، سرمایهگذاری در نهادها، از بین بردن شکافهای اطلاعاتی و گرد هم آوردن همه بازیگران. این گامها در حال حاضر در جایی که رهبری با تداوم همراه میشود، نتایجی را به بار آوردهاند.
ما میدانیم چگونه سلامت اقیانوسها را بازیابی کنیم: علم مورد اعتماد، نهادهای قوی و همکاری مبتنی بر شفافیت، پاسخگویی و تعهد متقابل. بخش شیلات ماهی تن، که زمانی یک مطالعه موردی شکستخورده بود، اکنون داستانی از امید و اثباتی بر آنچه میتوان به آن دست یافت، است.