خبر فوری
شناسه خبر: 10271

خُرد و کلان در خدمت غذای مردم

12 الی 15 میلیون هکتار از اراضی زراعی کشور (آبی و دیم) معمولا زیر کشت محصولات کشاورزی (زراعت، باغبانی و کشت گلخانه‌ای) قرار دارد.

خُرد و کلان در خدمت غذای مردم

برای تامین امنیت غذایی 12 الی 15 میلیون هکتار از اراضی زراعی کشور(آبی و دیم) معمولا زیر کشت محصولات کشاورزی(زراعت، باغبانی و کشت گلخانه‌ای) قرار دارد و بر اساس آمار غیرقابل استناد و عمدتا نقل و ذکر شفاهیات دفتر کشاورزی آمار فائو، آمار استان‌ها و مرکز آمار وزارت جهاد کشاورزی، حدود 3 میلیون و 800 هزار بهره‌بردار زراعت و باغبانی، در آن به کشت و کار مشغول هستند.

اخبار سبز کشاورزی: میانگین مساحت اراضی کشاورزی ایران کمتر از 5 هکتار است که در مواردی به 5 هزار و حتی هزار مترمربع نیز می‌رسد و برمبنای مطالب آماری چندگانه، 95درصد اراضی کشاورزی خُرد هستند و البته مزارع 100 و هزار هکتاری یا 10 هزار هکتاری هم در این عرصه(هرچند اندک) خودنمایی می‌کنند.

دولت و عمدتا وزارت جهادکشاورزی با تاسیس واحدها و سازمان‌های مبارزه با تغییر کاربری و کمک دادستانی، استانداری، فرمانداری، شورای روستا، پلیس ساختمان و … مانند دراگ‌استورهای 24 ساعته، کلنگ و بلدوزر به دست در تلاش است که کسی خشت روی خشت نگذارد. حتی روستایی و کشاورز بهره‌بردار حق نداشته باشد یک خانه گلی در دشت و دمن و کوهپایه یا زمین برای فرزندش بسازد تا به شهر مهاجرت نکند.

غافل از این‌که صاحبان رانت، زور و پول، سالانه بیش از 50 هزار ویلا، خانه‌باغ و … می‌سازند و آب از آب تکان نمی‌خورد، مگر وقتی که پرداخت نکردن شیرینی! ناراضی کردن برخی ناظران و مدیران و یا نداشتن تسویه‌حساب! در کار باشد.

کافی است امور اراضی به‌صورت نامرئی، اول بهار واحدهای ساخته‌شده هر روستا (به‌ویژه روستاهای ییلاقی، شمال کشور، لب دریا، اراضی جنگلی، کنار رودخانه‌ها و …) را سرشماری و تقویم کرده و پس از برگ‌ریزان و درنهایت آذر همان سال، یک سرشماری مجدد انجام دهد.

گذشته از این، با قانون ارث که معضل دیگری است؛ زمین 1000 هکتاری را می‌توان طی سه نسل به قطعه های هزارمتری یا اینکه زمین دو هزار هکتاری یا یک گاوداری با 4 هزار راس دام فعال در آن را به یک زمین ساخت‌وساز (در همین شهریار زیرگوش تهران) تبدیل کند.

در حالی که در قیاس زمین با دیگر ماترک متوفی، چنانچه فردی یک گاو، خودرو، تراکتور یا کمباین به ارث گذاشته باشد، نمی‌توان آن را قطعه قطعه کرده و بین وراث تقسیم نمود.

باید زمین زراعی نیز مشمول همین مورد شود و بدون تعرض به قانون و شرع، زمین را یک واحد "غیرقابل قطعه‌‌قطعه شدن" فرض شود، "ارزش اقتصادی آن" بین وراث تقسیم یا یکی از وراث به خرید سهم دیگران اقدام نموده یا اینکه زمین، به‌صورت واحد و کلی به خریدار دیگری "با حفظ کاربری" واگذار شود.

علاوه بر این‌معضلات، این را هم بیفزایید مصوبه اخیر مجلس را مبنی‌بر اجازه ساخت اتاق نگهبانی، انبار و استخر که کشاورز به نیابت از ویلادار، علاقه پیدا می‌کند تا اتاق نگهبانی 100 متری، استخر 100 متری و … بسازد!!

ژاپن و اراضی خرد

بهره‌وری مناسب و ارزش اقتصادی کشاورزی در اراضی مسطح یکپارچه و کلان می‌تواند عملیاتی شود. مگر در ژاپن اراضی کوچک، خرد و بسیار خُرد وجود ندارد که تکنولوژی ژاپن اقدام به مکانیزه کردن همین اراضی ۱۰ هزار متری نموده است؟

مگر نمی‌شود دو غول خودروسازی داخلی که ماشین‌های بی‌کیفیت تولید می‌کنند، به طراحی و مهندسی معکوس ماشین‌های کوچک کشاورزی در تیراژ وسیع وادار شوند!

هندوستان و اراضی کوچک

کشور دیگری که مانند ژاپن اراضی خُرد را به مراکز تولید عمده محصولات کشاورزی تبدیل کرده، هندوستان است. این کشور با تعاونی‌ها و تشکل‌های خود، چرخ اقتصادی ایران را می‌چرخانند!

برنج، چای، گوشت‌قرمز و به تازگی مرغِ هندی هم بازار کشور را در اختیار گرفته است.

در هندوستان بازارهای محلی، تولیدات خُرد و عرضه در هر سطحی، مورد حمایت دولت است و صادرکننده مورد حمایت جدی قرار می‌گیرد نه به شکل سیاسی و شعاری.

چین و اراضی کوچک روستایی

چین با همه وسعت خود، اراضی کوچک را فراموش نکرده و درک کرده که به‌جای واردات نخ، سوزن و دسته‌بیل، می‌توان ماشین‌آلات قابل‌استفاده در اراضی کوچک، تولید یا وارد کرد.

البته که می‌توان الگوهای این سه کشور در رابطه با مدیریت اراضی خُرد را مورد بهره‌برداری و ترویج قرار داده و کشاورزان و همچنین اقتصاد کشاورزی را در این راستا هدایت کرد.

مراکز خدمات کشاورزی غیردولتی

تقویت مراکز خدمات کشاورزی غیردولتی، رهاسازی صدور مجوزهای بهره‌برداری از یوغ و پیچ‌وخم‌های 10 یا 15 گانه و همچنین، تک‌رقمی کردن نزول بانک‌ها، برای طرح‌های کشاورزی را عوامل دیگری در راستای سودآور کردن کشاورزی در اراضی خُرد به حساب آورد.

به امید این که دولت سیزدهم موارد مطرح شده را به‌عنوان مدیریت جهادی لحاظ نماید و در کنار تغییرات پی‌درپی مدیران(انگار تمام مدیران‌ ارشد از معاونان‌ وزیر تا مدیران‌ کل و روسای سازمان‌ها) همه حزبی و چپی بوده‌اند که باید و به ضرورت همه آنها با مدیران حزب جدید و راستی جایگزین شوند!

نگاهی جدی به آنچه که باید سالانه 9 میلیون تن بر تولیدات سال زراعی گذشته(و طی 4 سال 36 میلیون تن) به تولیدات کشاورزی افزوده شود، داشته باشیم.

اما با چنین سیاست‌ها و روش‌هایی که ضد تولید و حفظ آرامش در عرصه مدیریت است، آیا این رویا به حقیقت می‌پیوندد؟

ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۵۸ - آذر ۱۴۰۰

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای