دکتر بخشنده: صدای کشاورز شنیده نمیشود
کمیته تدوین تاریخ شفاهی کشاورزی ایران تلاش کرده تا تجارب و نظرات چند گروه از صاحبنظران بخش کشاورزی کشور را بهصورت مکتوب یا در قالب مصاحبه حضوری گرفته
منابع در بخش کشاورزی پایدار نیست
بخش سوم
کمیته تدوین تاریخ شفاهی کشاورزی ایران تلاش کرده تا تجارب و نظرات چند گروه از صاحبنظران بخش کشاورزی کشور را بهصورت مکتوب یا در قالب مصاحبه حضوری گرفته و انتشار دهد. بدین منظور با تنی چند از کارشناسان و صاحبنظران این حوزه و با هدف آشنایی با خاطرات و رویدادهای تلخ و شیرین، موفقیتها و ناکامیهای مدیریتی شخصیتها و بزرگان، بهخصوص جهاد کشاورزی، کشاورزی و جهاد سازندگی و افرادی که در مصادر مختلف و مهم کشاورزی مسئولیت داشتهاند به گفتوگو نشسته است تا تجارب و نظرات آنان در قالب مصاحبه ثبت شود.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی ؛ کمیته تدوین تاریخ شفاهی کشاورزی ایران شامل آقایان دکتر اسکندر زند، دکتر مهدی خلج، مهندس علی اکبر مؤیدی، مهندس خداکرم جلالی، مهندس سیدکریم موسوی، مهندس علیرضا سید اسحاقی و همچنین سرکار خانم مهندس شهلا لجم اورک رمهچری میشود و امید میرود که این اقدام بتواند آیندگان و علاقهمندان را با بخشی از تجارب گرانبها و نظرات راهبری بزرگان و کارشناسان این بخش آشنا کند و از آن برای تحول آینده کشاورزی ایران بهعنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر استفاده شود.
در این بخش، جلسه گفتوگو با دکتر عبدالمهدی بخشنده منتشر میشود که بدون شک تجارب غنی علمی و عملی ایشان میتواند گنجیه پر ارزش برای فعالان و کارشناسان این بخش باشد.
همچنین در این جلسه دکتر زند و دکتر خلیج و دکتر موسوی از اعضای کمیته تدوین تاریخ شفاهی به طرح سوالاتی از دکتر بخشنده میپردازند و ایشان پاسخگوی سوالات این دو کارشناس حوزه کشاورزی است.
بیشتر بخوانید:
-
دکتر بخشنده: کمبود سرمایهگذاری، چالش بزرگ صنعت کشاورزی
-
دکتر بخشنده: هیچ راهبـرد علمـی برای امنیت غذایـی وجود نـدارد
***
دکتر زند: جنبههـا و مؤلفههـای مختلـف کشـاورزی را میتـوان بـه اقتصـادی، اجتماعـی، زیسـتمحیطی و فنـی تقسـیمبندی کـرد. جنابعالی بیشـتر روی مسـائل اقتصادی کار کردهایـد و دارای نظریه و دیدگاه هسـتید. در مصاحبههـای صـورت گرفتـه کـه ابعـاد مختلـف بخـش مورد بررسـی قـرار میگیـرد، موضـوع اقتصادی از اهـم امـور اعلام میشـود. مسـائل اقتصـادی شـامل سـرمایه، قیمت، تعرفـه، بیمه، بـازار، زیرسـاختها و تولیدمحور اسـت و بازارمحور نیسـت و به عبـارت دیگر، رویکردهاسـت. مثلا رویکـرد مـا در کشـور، عمدتـا روی زنجیـره عرضـه کار میشـود و زنجیـره ارزش کمتـر مورد توجه قـرار میگیرد .
به همین دلیل مشـاهده میشـود کـه در کشـور، مجمـوع مشـکل اقتصـادی در بخـش کشـاورزی پـر رنگتـر از مسـائل اجتماعی و فنی شـده اسـت، آیا واقعا این موضوع را قبول دارید که مشـکل اقتصادی در کشـور پر رنگ تر است اسـت یـا خیـر؟ ایـن مشـکل اقتصـادی و اجـزای مختلف آن کـه بیان شـد، در بین بخشهـای داخـل وزارتخانه چقـدر هماهنگـی دارنـد و آیـا ایـن منابع خوب توزیع شـده اسـت؟ مثال توزیـع منابعی که در دسـت وزارت جهادکشـاورزی بـوده اسـت، بیـن یارانـه و بیمه و زیرسـاخت و بین زنجیره، آیا خوب و مناسـب توزیع شـده اسـت؟ آیـا در کل کشـور هـم سـرمایهگذاری بیـن بخشهای مختلف کشـور و بخـش کشـاورزی، متعادل و متوازن اسـت؟
دکتر بخشنده: ایـن سـؤال خوبـی اسـت. ببینید وقتـی ما در جایی عقبماندگی داشـته باشـیم بـرای به تعـادل و توازن رسـیدن نیـاز بـه زمـان بیشـتری داریـم. وقتـی منابعـی کـه در اختیارتـان قـرار میگیـرد منابـع پایـداری نیسـتند، مثلا شـما بهعنوان مسـئول وزارتخانـه نمیدانید ایـن منابعی که امسـال دولت به شـما داد برای سـال آینـده هـم هسـت یـا نـه؟ آیا برای سـال بعـد هم هسـت و حداقل بـرای 5 سـال آینده هم هسـت که شـما بتوانیـد درسـت تصمیـم بگیرید یـا نه؟
منابع بخش کشاورزی پایدار نیستند
مجبور هسـتید بیـن نیازهـا اولویتبندی کنید. چـون مطمئن نیسـتید ایـن منابعـی کـه در اختیار اسـت بـرای درازمدت اسـت کـه بتوانیـد برنامهریـزی بهتری بـرای آن داشـته باشـید. ایـن منابعـی کـه امسـال وجـود دارد اختصـاص دهید بـه صنعت بیمه کشـاورزی یـا مثلا به زیرسـاختها یـا نهادههـا یا مکانیزاسـیون؟
ایـن را باید به کجا اختصـاص بدهید؟ چون اینطور نیسـت، یک وزیـر مجبـور اسـت در جایـی اقتضایـی عمل کند. مثلا مـا در یک فرصتی دیدیـم که الان امکان اسـتفاده از منابـع صنـدوق توسـعه ملـی که مربوط به کل کشـور اسـت وجـود دارد. وقتی بررسـی میکردیـد میدیدید کـه ایـن صنـدوق برای تأمین تسـهیلات سـرمایهگذاری برای بخش خصوصی درسـت شـده اسـت، اما بیش از 90درصـد رفتـه اسـت در بخـش صنعـت و کمتـر از 10درصـد به بخـش کشـاورزی اختصاص پیـدا کرده اسـت.
از طرفـی هـم خـود صنعتیهـا معتقدند که قـرار بوده دولـت از منابع صندوق اسـتفاده نکنـد، ولی هر سـال بـا توجـه به کسـر بودجـهای کـه دارد ناخنـک میزند. دولـت چـارهای نـدارد. دولت میگویـد بالاخره مـن ایـن صنـدوق را بـرای روز مبـادا درسـت کـردهام که مثلا الان گیر میکنـم و نفت هم فـروش نمیرود و منابـع درآمـدیام کم شـده اسـت، باید سـهمی از این صنـدوق بردارم. مـا متوجـه شـدیم کـه الان فضـا جوری اسـت کـه دولـت میتوانـد از منابع صنـدوق توسـعه ملی قرض کنـد و بـیاورد در زیربناهـا. مثلا مـا در خوزسـتان در فـاز اول سـیصد هزار هکتـار کارهـای زیربنایی انجام دادیم. تسـطیح، زهکشـی، یکپارچهسـازی هندسـی اراضـی در حجم اراضی خـرد و غیره. تقریبـا هم این کار بـهطـور 100درصـد بالعـوض انجام شـد.
بیشتر بخوانید: چالشهای خودکفایی در تولید کودهای کشاورزی
البتـه قانـون میگفت 85درصـد باید باشـد و 15درصـد هم خود کشـاورزان بایـد انجـام میدادنـد کـه کمکهـای جانبـی از کشـاورزان دریافـت میکردیـم و میگذاشـتیم
پـای آن 15درصـد ولـی عملا 100درصـد آن را خودمـان انجـام دادیـم. مـا حدود 3 تا 4 سـال بـرای ایلام و و خوزسـتان بـرای 300 هـزار هکتـار حـدود 5 هـزار میلیـارد تومـان سـرمایهگذاری کردیم، برای 7 اسـتان غربـی کشـور 7-8 هـزار میلیـارد تومان، و برای سیسـتان و بلوچسـتان نزدیـک به 900 میلیـون دلار، برای آبیاریهـای تحـت فشـار بهطـور متوسـط سـالی 200 میلیـون دلار سـرمایهگذاری کردیـم.
اگر یـک زمانی بـه آقـای حجتـی میگفتنـد شـما 5 هزار میلیـارد تومـان یارانه داریـد خودتان تصمیـم بگیرید کـه چه کار کنیـد، ممکـن بـود کار دیگـری انجـام شـود.
بودجه در اختیـار ما بود
یعنـی ما مجبـور هسـتیم منابـع را به ناچـار به سـمتی ببریم کـه زمینـه آن وجـود دارد. ایـن در اختیـار من نبـود. اگر ایـن بودجه در اختیـار ما بود میتوانسـتیم بگوییم بـهطـور متعـادل ایـن بخـش را میبریـم بـرای کمک به آمـوزش و ترویـج و تحقیقـات و یک بخشـی از آن را میبریـم داخـل واردات تکنولوژیهـای نویـن و… ولـی این در اختیار وزیر نیسـت.
شـاید همـه الان اذعان دارنـد کـه کار بزرگـی انجـام شـده چـون زیربناهـای بخـش کشـاورزی هـم یکی از نقـاط ضعف کشـاورزی اسـت. وقتـی بسـتر آمـاده نیسـت و وقتـی آب محصـول را در کانالهـای مختلـف خاکـی و غیـر فنـی هدر میدهیـد و یـا در زمیـن غیـرتسـطیح در شـبکههای غیـرفنـی میبریـد بخـش عمـدهای از ایـن آب را به خصـوص در مرحلـه انتقـال از دسـت میدهیـد.
شـما به عنـوان مسـئول بخش کشـاورزی مجبور هسـتید کـه اگـر میخواهیـد در جـای دیگـر عمـل کنیـد بهتـر عمل کنیـد. پـرورش ماهـی در قفس به عنـوان یک کار جدیـد در زمینـه آبزیپـروری و یـک کاری اسـت که میشـود متراکم انجـام داد، احتیاج به آب شـیرین داخـل سـرزمین نـدارد. بـا توجـه بـه محدودیتهای مـا، عملکرد اقتصـادی خوبـی دارد و معتقد هسـتیم در 4-5 سـال اول بایـد بـه آن یارانـه داد و کمـک کـرد تـا ایـن کار جـا بیافتـد و بـازار خـود را پیـدا کند و بعـد حمایـت خودمـان را کـم کنیـم.
بیشتر بخوانید: مهار تورم، مهارت می خواهد، نه معجزه
به علت اینکـه یکباره حمایـت خودمـان را قطع کردیم در یک سـال اخیـر هیـچ کار جـدی صـورت نگرفته اسـت. آقـای حجتی معتقد بـود که ما بایـد تجهیزات را تا 3-4 سـال آینـده بـا ارز 4200 بدهیـم و دولـت هـم قبـول کـرده بـود و در کمیسـیون اقتصاد هـم من بـردم و تصویب شـد و بعـد جنـاب آقای کشـاورز کـه آمد یکبـاره تصمیم گرفـت و ظرف یـک روز گفت ما نیـازی نداریم و کاملا الان خالـی اسـت. یعنـی میخواهـم بگویـم کـه اگر دسـت خودمان بود میشـد ایـن کاربـرد یارانهها را بهینهتـر کـرد. ایـن در مورد قسـمت اول.
اجحاف به بخش کشاورزی
در مورد قسـمت دوم سـؤال شـما که در مقایسـه با سـایر بخشهای اقتصادی چگونه اسـت؟ بله از نظر مـن یـک جاهایـی بـه بخش کشـاورزی اجحاف شـده اسـت. مثال مـن همین منابـع صندوق توسـعه ملی را عـرض کـردم، بخـش صنعـت به صـورت عـام از آن اسـتفاده میکرد کـه حالا ممکن اسـت بخشـی از آن را هـم صنعـت نفـت و گاز اسـتفاده میکرد ولـی گفتند 10درصد منابع آن مختص کشـاورزی اسـت، ما رفتیم و در آنجـا بحـث کردیـم گفتیم بخش کشـاورزی تسـهیلات ارزی نیاز ندارد یـا کمتر نیاز دارد، سـرمایهگذار مـن در داخـل ریـال میخواهـد. بردیـم و در قانـون برنامه تصویـب کردیم که همه سـاله 10درصـد از منابع ورودی در صنـدوق ملـی تبدیـل بـه ریـال شـود و بـرای تسـهیلات در اختیـار بخش کشـاورزی قـرار گیرد، البتـه بـا سوبسـید.
خـب منابـع خیلی خوبـی بود که سـالی چند میلیـارد تومان ما میتوانسـتیم تسـهیلات بیاوریـم، آن هـم هدفمنـد، بـرای جایـی کـه خودمـان میخواسـتیم توسـعه دهیـم کـه مـا اختصـاص دادیـم بـه گلخانههـا و ماهـی در قفـس و صنایـع تبدیلـی و تکمیلـی و انبارهـای فنی و جایی کـه هدفمند میخواسـتیم ایـن کمـک را برسـانیم. بعدا صنعـت گفـت یـک ده درصـد ریالـی هم بـه من بدهیـد (علاوه بر ارز بعـدا بـر ارز کـه بخـش عمـده آن را صنعـت اسـتفاده میکـرد)، بـدون اینکـه با ما هیچ مشـورتی کننـد و بدون اینکـه مـا اطلاع داشـته باشـیم یـک مرتبـه دیدیم کـه در دو سـال اخیر کـه بودجه بیـرون آمـد در قالب تبصـره 18 ایـن 10درصـد را حـذف کردنـد.
دادن تسـهیلات عام به بخش کشاورزی
گفتند به بخشهای کشـاورزی تسـهیلات عام دهیـد ولی دیگر بـا آدرس به نـام ما بـود و ما میرفتیـم میگرفتیـم و توزیـع میکردیم و از ایـن لحاظهـا بـه بخـش کشـاورزی نسـبت بـه سـایر بخشها اجحـاف زیادی شـد.
ولـی خصوصـا دولـت آقـای روحانـی در جاهایـی کـه احسـاس میکردیـم یـک منابعـی هسـت و ایـن منابـع را میشـد به بخـش کشـاورزی آورد بـه قـول آقـای حجتـی سـعی میکردیـم یغلویمـان را ببریـم و بگذاریـم در صف و بگوییـم مـا هسـتیم و بالاخـره به تناسـب ایـن منابـع را بگیریـم و بیاوریم؛ ولی نمیشـود گفـت که بخش کشـاورزی توانسـت بـه صـورت عدالتمحورانـه ایـن منابـع را به بخش جـذب کند.
کم صدایی یـا بیصدایی بخش کشاورزی
دکتر خلج: آقـای دکتـر! سـؤال مشـترک از همه مصاحبهشـوندگان این اسـت که اگـر بخواهید در یک جملـه، عبارت و یـا فـراز مشـکل بخـش کشـاورزی را بیان کنید که براسـاس آن گفتمانسـازی صـورت گیرد و نهایتـا روزی بتوانـد جنبـه عملـی پیـدا کند و بخشـی از مشـکلات کشـاورزی را حل کنـد، جنابعالی چـه خواهید گفت؟
دکتر بخشنده: مـن عـرض کـردم مسـائل زیادی میشـود گفـت، همان بحـث کم صدایی یـا بیصدایی که آقـای حجتی فرمـود. چـون همیشـه کـه ما با هـم بحث میکردیـم این را آقـای حجتـی در مباحثمان میگفـت که مثال خودروسـازها چقـدر در جامعـه صـدا دارنـد تـا یک هجمه کوچکـی به آنها میشـود و میگویند چـرا خودرو داخـل بیکیفیـت اسـت و چـرا قیمـت آن گـران اسـت بلافاصلـه مطبوعـات دولتـی و کانالهـای مختلـف تلویزیونـی و آنتـن در اختیـار آن اسـت؛ امـا بخش کشـاورزی صدایـی ندارد.
بـه نظر من مسـائل متعددی از بخـش کشـاورزی یـا مغفـول مانده یا کمتـر به آن پرداختهایم و یا الان مشـکلات را بیشـتر نشـان میدهند.
بیشتر بخوانید: تغذیه در سال ۲۰۵۰
سـاماندهی بازار محصـولات کشـاورزی و تشـکلات تولیـدی
مـن فکـر میکنـم جملـه کلیـدی در بحث سـاماندهی بـازار محصولات کشـاورزی باشـد. «سـاماندهی بازار محصـولات کشـاورزی و تشـکلات تولیـدی». چـون آن بحثی کـه آقای حجتـی میگوید صدا ندارد بخشـی از آن هـم برمیگـردد بـه همیـن تشـکلهای ضعیفـی کـه داریـم. تشـکلهای تولیـدی و بازرگانـی بخـش کشـاورزی کـه به موقـع هـم میتوانند صدای بخش کشـاورزی باشـند.
دکتر خلج: بهداشـت و سلامت وجـه متمایـز امنیت غذایی اسـت. به نظر جنابعالـی با توجه به تجـارب مؤثری که داریـد، بـرای اینکـه بهداشـتمحوری و سلامتگرایی در تولیـد در ذهـن مسـئولان اثـرگذار شـکل بگیرد و بـه یـک بـاور و یقین تبدیل شـود، چـه باید کرد؟
دکتر بخشنده: سلامت مـردم و جامعـه امـری بدیهـی و مهـم اسـت لـذا در بخـش تولید غـذا موضـوع سلامت باید یک مسـئله محـوری تلقـی شـود. آن هـم ابعاد مختلفـی دارد. یک بخشـی مربوط بـه تولیدکنندگان ماسـت و یک وجـه دیگـر آن بحـث دسـتگاه حاکمیتـی مـا اسـت کـه بخشـی از آن مربوط به سـازمان دامپزشـکی اسـت و بخـش دیگـر آن هـم مربـوط بـه سـازمان حفـظ نباتـات اسـت. البتـه در جاهایـی هم مشـترک هسـتند مثلا ذرتـی کـه بهعنـوان یـک نهـاده دامـی وارد میشـود هـم سـازمان حفـظ نباتـات ورود پیـدا میکنـد و هـم سـازمان دامپزشـکی. بایـد خیلـی سـعی کنیـم کـه ایـن دو نهـاد حاکمیتـی تقویـت شـوند و جایـگاه و اقتدار خودشـان را بیابنـد. در عیـن حـال، بحثـی کـه همیشـه خدمـت حضرتعالی داشـتیم، هـم بعد از شـما و هم بـا سـازمان حفـظ نباتـات این اسـت کـه این دسـتگاهها بایـد همزمـان کـه کار حاکمیتـی خودشـان را انجام میدهنـد بـه روانشـدن کار تولیـد نیـز کمـک کننـد.
چـون ایـن دسـتگاهها بـا تمـام خوبیهایی کـه دارند و میتواننـد بـه تولیـد غـذای سـالم و بهداشـتی کمـک کنند، اما نظارتشـان یـک جاهایی هـم میتوانـد ترمزی بـرای بخـش تولیـد باشـد تـا ایـن کار، روان انجـام نشـود.
در وزارتخانه خیلی سـعی کردیم کـه تعاملی میان ایـن دو ایجـاد کنیـم بـدون اینکـه بخواهیـم دسـتور خاصـی بدهیـم. در این مـدت هیـچگاه به یاد نـدارم که دسـتوری داده باشـیم. همیشـه طـرح موضـوع و خواهـش کردهایـم کـه بـرای آن راه حلـی پیـدا کنیـد.
تمام کشـورهای پیشـرفته صنعتـی در بخـش کشـاورزی کـه مـا رفتیـم و دیدیـم و یـا مطالعـه کردهایم بـه این دو قسـمت حاکمیتیشـان خیلـی میپردازنـد. یـک وقـت یـک اشـتباهی در ذهـن برخـی از همکاران شـما رفت کـه مـا بایـد از وزارت جهـاد کشـاورزی به وزارت بهداشـت منتقل شـویم، بیشـتر جوانان این موضـوع را طرح کردنـد کـه فکـر میکننـد اگـر به وزارت بهداشـت برونـد جایگاه بهتـر و بالاتری پیـدا میکننـد؛ در حالی که به ایـن صـورت نبـود.
اینقـدر مسـائل بهداشـت و درمـان در کشـور گسـترده و پیچیده اسـت که به نظـر من اگر یـک زمانـی ایـن بخـش بـه آنجـا میرفـت در آنجا گم میشـد و ایـن جایگاهـی کـه الان دارد را نداشـت.
اگر سـازمان دامپزشـکی مثـل گذشـته و مثل الان خـوب و با اقتدار عمـل کند و در یک کار دوسـویه تعامل خوبی بـا تولیدکننـدگان داشـته باشـد، منتفـع آن مـردم خواهند بود که صاحب غذای سـالم و بهداشـتی میشـوند.
دکتر خلج: آقـای دکتـر! یکـی از موضوعـات، توجه ویژه به روسـتا اسـت. اگرچـه در شـرایط فعلی خیلی از روسـتاها بسـتر کشـاورزی نیسـتند و بـه شـهرک تبدیـل شـدهاند؛ ولـی بسـیاری از روسـتاها هـم آب و زمیـن دارند و کشـاورزی شـغل غالـب آنهاسـت. بـرای حفـظ ادامـه تولیـدات کشـاورزی در ایـن روسـتاها، نیازمنـد یک راهبرد توسـعه روسـتایی هسـتیم. برای اینکه به شـرایطی برسـیم که جاذبه سـکونت و به دنبال آن تولید در روسـتاها افزایـش پیـدا کنـد، دیدگاههـا متفـاوت اسـت .
بعضی نظرشـان این اسـت کـه اگر در یـک روند زمانـی مشـخص به سـمت محصـول رقابتی حرکت کنیـم و در این عرصه، روسـتائیان هـم وارد این رقابت و مسـابقه رقابتـی شـوند، ایـن مهم موجـب بقای آنها و سـودآوری و اقتصادی شـدن تولیدشـان میشـود؛ ولی برخـی اعتقـاد دارنـد لازمـه اقامـت توأم با تولید در روسـتا، ایجـاد زیربناهـا و ارائه خدمات متعـدد مورد نیاز مـردم در روستاهاسـت و بـرای تحقـق ایـن موضـوع، روسـتا باید متولـی و غصه خور داشـته باشـد و ضرورتا یـک تشـکیلات شناسـنامهدار با داشـتن تابلوی کار، سـاماندهی توسـعه روسـتایی را شـروع کنـد. دیدگاه و نظـر جنابعالـی در این مورد چیسـت؟
دکتر بخشنده: همانطـور کـه مسـتحضرید زمانـی که انقلاب شـد 70درصـد جمعیت ما روسـتایی و 30درصد شهرنشـین بودنـد. الان آخریـن آمـاری کـه وجـود دارد برعکـس شـده اسـت و 72درصـد جمعیت ما شهرنشـین شـدهاند و 28درصـد روسـتایی هسـتند. البتـه بخشـی از آن بـه ایـن خاطر اسـت که روسـتاهای بـزرگ مـا اول تبدیل بـه شـهرک و بعـد تبدیل به شـهر شـدند. یک شهرسـتان نیسـتند ولی در تقسـیمبندی کشـوری جـزو جامعه شـهری محسـوب میشـوند و هنـوز در آنجـا تولید صـورت میگیرد؛ یعنی یک بخشـی از تولیـدات ما در بخش کشـاورزی خـاص منطقـه روسـتایی نیسـت، خاص شـهرهای کشـاورزی هم هسـت.
ما (هـم ما و هـم قبلیها و هـم بعدیهـا) یکـی از وظایـف خودمـان در وزارتخانـه میدانیـم کـه ارتقاء معیشـت تولیدکننـدگان و رفاه زندگیشـان جـزو اهـداف مـا باشـد تـا اینهـا در بخـش بماننـد.
ایـن کار را از طریـق کاهـش هزینه تولیـد، از طریـق برخـی کارهایـی کـه مـا دنبـال کردیـم ماننـد صنـدوق بیمـه بازنشستگیشـان کـه جـزو ضعیفترین صندوقهاسـت انجـام دادیـم. در زمـان خودمـان خیلـی تلاش کردیـم.
چنـد بـار بـه دولـت رفتیـم بـا اینکه مسـئولیت آن بـا وزارت رفـاه اسـت، ولـی تلاش آقـای حجتی سـبب افزایش سـرمایه ایـن صندوق شـد و یک عضـو هیئـت مدیـره را از وزارتخانـه بـه آنجـا معرفـی کردیـم. البته آن هـم به جایـگاه واقعی خود نرسـیده و خیلـی کار دارد ولـی ایـن هـم جـزو مسـائلی بـود کـه مـا در گوشـه ذهنمـان بود کـه باید انجـام شـود.
البته جامعـه روسـتایی مـا فقـط کشـاورز نیسـت. بخش صنعـت و صنایع تبدیلـی به آنجا رفته اسـت و دیگر روسـتا محوریـت کشـاورزی نـدارد و مـن بـه قطبهای تولیـد معتقـدم. در مجموع از منظـر دولت بگویم کـه دولتها بایـد بـه رفـاه و درآمـد تولیدکننـدگان و معیشـت آنهـا بپردازنـد. چـون نپرداختهایـم و درآمد اینها کـم بوده اسـت باعث مهاجرت شـده و حاشیهنشـینی عظیمی در اطراف کلانشـهرها بهوجود آمده اسـت. الان 7 شـهر از اسـتان تهـران محـل حاشیهنشـینی شـدهاند. مثلا در شـهریار و اسلامآباد کلونیهـای جمعیتـی وسـیعی بهوجـود آمـده کـه زیرسـاختهای لازم در زمینـه آموزشـی و بهداشـتی و اجتماعـی را هـم ندارنـد.
البتـه بـه مـردم توهیـن نشـود، امـا آنجـا یکـی از مراکز جـرم و خلاف شـده اسـت و در صـدر آن در این کلونیها بیشـتر اسـت. به خاطـر اینکه نتوانسـتهایم معیشـت پایـدار در روسـتاها ایجاد کنیم مهاجـرت کردهاند و بـه دنبال کار آمدهانـد و نمیتواننـد در یـک کلانشـهری مثل تهران صاحب مسـکن شـوند بنابر ایـن پناه بردهانـد به اطراف.