طبل بزرگ و پرصدا
عملیات پاسخگویی ایران به مورد هدف واقع شدن ساختمان کنسولگری کشورمان در سوریه را میتوان به زدن و نواختن طبل در صحرا تشبیه کرد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ دقیقا روشن نیست که اعزام 185 فروند پهپاد با سرعت حداکثر 200 کیلومتر در ساعت با چه هدفی صورت گرفته است.
آیا نظر میان کشورمان میخواستهاند به سیستمهای پدافندی دشمن پیام دهند که "ما داریم میآئیم" آیا نظامیان ایرانی انتظار داشتند که در خاک اسرائیل برای این پهپادها که فاصله 1500 کیلومتری ایران تا اسرائیل را در فاصله زمای 7 ساعت پیمودهاند، فرش قرمز شود؟
جالب است که اعزام این پهپادها و موشکهای کروز که دست کم فاصله مناطق مرزی ایران تا اهداف در اسرائیل را در حدود 4 ساعت میپیماید، در ابتدا از سوی رادارهای نظامی ایالات متحده در منطقه اعلام شد.
بیانیه سپاه پس از اعلام واحدهای نظامی آمریکا صادر شد و بلافاصله همه رسانههای جهان خبر آن را در صدر خبرهای خود قرار دادند و این خبر آن قدر زود و سریع منعکس و مورد توجه همگانی واقع شد، که در مسیر موشکهای کروز و پهپادها بسیاری از شهروندان کشورهای عراق، اردن و سوریه منتظر ورود و پرواز این پرندهها بودند و تصاویر حرکت این پرنده بر فضای آسمان خود را بالافاصله در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند.
با این تصاویر همه میدیدند که در هر لحظه پرندههایی که به سمت اسرائیل حرکت میکنند در کدام نقطه قرار دارد.
آیا با این اوضاع، نظامیان ایرانی انتظار داشتند که نظامیان اسرائیلی هم مانند مردم اردن و سوریه با موبایلهایشان فیلم بگیرند و به اشتراک بگذارند.
روشن است که سیستم پدافندی اسرائیل که از کمک ایالات متحده، انگلستان و فرانسه بهره میبرد بهراحتی میتواند این پرندهها را مورد هدف قرار دهد و نابود سازد.
همین اتفاق هم افتاده و بنا به آنچه در خبرگزاریها منتشر شده هیچ یک از این پرنده ها نتوانسته اند وارد خاک اسرائیل شود. از میان موشک های کروز شلیک شده به سوی اسرائیل هم هیچ کدام به مقصد نرسیدند و پیش از ورود به محدوده هدف یا حتی پیش از ورود به خاک اسرائیل، منهدم شدند.
از میان بیش از 330 فروند پهپاد، موشک کروز و موشک بالستیک پرتاب شده به سوی اسرائیل تنها ده تا پانزده موشک به هدف اصابت کردند و بقیه قبل از رسیدن به خاک اسرائیل یا در درون خاک آن نابود شدند.
در این میان سوال آن است که آیا نمیشد به جای پرتاب 330 فروند پهپاد و موشک، تنها همان 15 فروند موشک شلیک میشد و این هزینه گزاف صرف نمیشد؟ ممکن است بیان شود که آن 300 فروند موشک قریب برای به هدف اصابت کردن این 30 فروند موشک بوده است؛ اما در حالی که بسیاری از آن پرنده از سوی هواپیماهای آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی شکار شدهاند و حتی به خاک اسرائیل هم نرسیدهاند پس وجود یا عدم وجودشان برای کل عملیات و درگیر ساختن دفاع هوایی اسرائیل بیتفاوت بود.
پیش بینی اینکه هواپیماهای انگلستان و آمریکا به حمایت از اسرائیل برمیخیزند هم از روی حمایت ایشان از اسرائیل در جریان حملات حوثیها امکانپذیر بود.
در واقع ایرانیان مشاهده کرده بودند که پهپادها و موشکهای پرتاب شده علیه اسرائیل از مبدأ یمن چندین بار توسط رادارهای آمریکایی و انگلیسی شناسایی و توسط جنگندههای همین کشورها منهدم شده بودند، به همین دلیل قابل انتظار بود که در این مورد هم انگلیسیها و آمریکاییها به کمک اسرائیلی بشتابند که این بار فرانسویها هم به نفع تلآویو وارد عملیات شدند.
شاید ایرانیان به خاطر بیاورند که سردار امیرعلی حاجیزاده در مراسم معرفی موشک خرمشهر تصریح کرده بود که این موشک بالستیک کاملا غیرقابل رهگیری و شکار است، چون تا لحظه اصابت قابل هدایت است و هیچ یک از سیستمهای پدافندی در جهان نمیتواند از برخورد این موشک نقطه زن با هدف جلوگیری کند.
اگر این ادعا درست باشد، آنگاه پرسش مهم آن است که چرا پانزده موشک خرمشهر به سوی اهداف یاد شده در سرزمینهای اشغالی شلیک نشده تا در هزینههای صرف شده، صرفه جویی شود؟
علاوهبر این از آنجا که برابر اظهارات حاجیزاده این موشکها هر یک تا هشتاد هدف را همزمان مورد اصابت قرار میدهند، میشد با پرتاب ده فروند از این موشکها خسارات عظیمی به دشمن وارد میشد.
آیا ملاحظه یا ملاحظاتی وجود داشته که مقامات ایرانی تصمیم گرفتهاند بهجای استفاده از این نوع موشک، از پرتابها و پرندههایی استفاده کنند که قبل از رسیدن به سرزمینهای اشغالی شناسایی و منهدم شود؟
گمان میرود که کارکرد تبلیغاتی این عملیات برکارکرد نظامی آن توقف و برتری داشته باشد. تردیدی نیست که پس از صدام حسین، ایران دومین پرتاب کننده موشک به سوی سرزمینهای اشغالی است.
به هنگام حمله ایالات متحده به عراق برای دستگیری صدام حسین و سرنگونی حکومت وی، دیکتاتور عراق 23 فروند موشک اسکاد به سوی سرزمینهای اشغال شلیک کرد؛ اما این پرندههای پرخطا و نه چندان قابل اعتماد، اگرچه به هدف رسیدند؛ ولی در سرزمینهای خالی از سکنه در اسرائیل فرود آمدند و فقط برخی شهروندان فلسطینی از این اقدام صدام حسین تجلیل کردند.
اما ایران اولین کشوری است که در این حجم پرتابهای انفجاری به سوی اسرائیل شلیک کرده و برخی از این پرندهها، دستکم در منطقه هدف فرود آمده و خسارتهایی هم به هدف وارد کردهاند.
از این بابت نمیتوان انکار کرد که برای غرور ملی جمهوری اسلامی ایران، عملیات وعده صادق کارکرد غیرقابل انکاری داشته است.
شاید مقامهای نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، همین کارکرد را هدف گرفته بودند که این اعزام پر حجم و گسترده را انجام دادند.
اگر این هدف مدنظر بوده باشد، حتما طبل ایران بهخوبی نواخته شده و صدای آن شنیده شده است.