در سوگ آب
برگزاری نخستین جلسه شورای آب در دولت رئیسی و حضور رئیسجمهور در این جلسه امیدواری به توجه بیشتر به آب را تصویر کرد.
برگزاری نخستین جلسه شورای آب در دولت رئیسی و حضور رئیسجمهور در این جلسه امیدواری به توجه بیشتر به آب را تصویر کرد.
منازعات بر سر منابع آبی در کشور هم اینک زمینه جنگ داخلی بین استانها را فراهم کرده و میرود که جنگ بین کشاورزان و صاحبان چاهها و کشاورزان حقآبهدار رودخانهها را نیز دامن بزند.
در حال حاضر تنها نهادی که جدیتر از وزارت نیرو و جهادکشاورزی به موضوع آب و آب کشاورزی و پرداخته بخش کشاورزی اتاق بازرگانی است و پیگیر تفاهمنامههایی است که با وزارتخانههای مختلف امضاء کرده، اما بخش کشاورزی اتاق بهراستی تنهاست. باید بپذیریم که بحران آب یک فاجعه کشاورزی نیست، فاجعه عمومی است.
***
از سال ۱۳۴۴ که وزارت نیرو مسئولیت امور آب کشور را عهدهدار بوده تا امروز کاری جز تقابل با طرحها و نظرات وزارت کشاورزی و تشکلهای آبی صورت نگرفته و نتیجتاً و تلویحاً به شکست خود در این زمینه اعتراف کرده است.
شنیدههای آماری حکایت از آن دارد که حدود یک میلیون حلقه چاه عمیق و نیمهعمیق در کشور حفر و شیره جان زمین مکیده میشود (بسیاری از این چاهها بدون بررسی و اظهارنظر کارشناسی) و از این تعداد نزدیک به ۵۰۰ هزار حلقه غیرقانونی است و تازه ۵۰۰ هزار حلقه قانونی نیز شامل توصیههای نمایندگان ادوار مختلف، فشارهای طایفهای و قومیتی، زورخواهیها، کاغذبازیها و در مواردی جعل اسناد، جابهجایی مسئلهدار و غیره را شامل میشود.
بدتر این که هر مقام مسئولی هشدار میدهد روی کمربند خشکسالی هستیم، در معرض بروز خشکسالی قرار داریم، بايد الگوی کشت رعایت شود، باید غرقابی، کشت محصولات غیرمتعارف، آببر، لوکس و… حذف گردد، سیستمهای نوین آبیاری رواج یابد و گلخانهها، جای کشت محصولات در فضای باز را بگیرند. اما هنوز هیچ یک از وزرای کشاورزی نتوانستهاند به این خواستهها جامه عمل بپوشانند. همه قول دادهاند، از نان و آب پست وزارت بهره بردهاند و حال خود به نقدکننده تبدیل گشتهاند.
ساداتینژاد، وزیر جدید جهاد کشاورزی، هم(در برنامه خود) نیامده قول داده بود ۵/۵ میلیون هکتار از اراضی کشور را به زیر کشت محصول دیم میبرد و معلوم نیست چه کسی پوست خربزه را زیر پای او گذاشته و اگر این کار شدنی بود طی صدارت وزرای چپ و راست در ۴۰ سال گذشته انجام میشد که اراضی لمیزرع زیر کشت برود آنها نیز چنین ایدههایی در سر داشتند و میدانستند با این تخریب سطح خاک آن هم در این سطح وسیع، چه اتفاقی خواهد افتاد.
از دیگر سو افزایش سالانه ۹ میلیون تن محصولات کشاورزی افزونبر ۱۲۹ میلیون تن قبلی(یعنی در مدت سال متوالی ۳۶ میلیون تن) قول دیگر وزیر است؛ در حالی که خدا میداند این میزان تولید چند میلیارد مترمکعب آب اضافی طلب میکند؟!
از یاد نبریم که دیگر وزیران هم در جامه عمل پوشاندن به تعهدات خود موفق نبودهاند؛ حتی عیسی کلانتری که زمانی گفته بود ۴۰۰ هزار هکتار اراضی طی یک سال مجهز به سامانه های نوین آبیاری می شود و نشد و محمدرضا اسکندری که میخواست ۴۰۰ هزار هکتار کشت سبزی و صیفی را در ۴۰ هزار هکتار گلخانهای جاسازی کند و آن هم نشد و محمود حجتی هم نتوانست خودکفایی گندم را رقم بزند. اما امروز زمان نقد حال است، نه گذشته!
آیا واقعاً ایران تا ۲۰ سال دیگر خشک میشود!
روزنامه تايمز چاپ لندن، اخیراً در مقالهای با عنوان «ايران خشک خواهد شد» نوشته «ایران هفت هزار ساله تا ۲۰ سال دیگر از بیآبی و خشکسالی نابود خواهد شد» و از آن بیابانی به جای خواهد ماند که هیچ گیاه و جانداری توان زندگی در آن را نخواهد داشت.
نویسنده مقاله که مهندس آب و کارشناس محیطزیست است، سه شریک جرم در نابودی آب در ایران را عوامل طبیعی (خشکسالی)، تصمیمگیری بد مدیریتی و مردم ایران ميخواندا
چگونگی نابودی آب در ایران:
این روزنامه پنج عامل عمده کاهش و نابودی ظرفیت آبی را چنین مطرح کرده است:
• بهدلیل تصمیمهای غیر کارشناسی، ناتوانی در برنامهریزی و بهرهبرداری و ذخیرهسازی آبهای کشور؛
• سیاستهای نادرست و کم بها بودن آب در ایران؛
• کشاورزی سنتی و غیرحرفهای و به هدر دادن آب که ضرر آن بیش از سودش است.
• نابودی فناوری سنتی(کاریز/ قنات)؛
• و سرانجام، مردم ایران به خاطر بهرهوری نادرست و به هدر دادن آبهای کشور.
نویسنده مقاله هشدار میدهد، هر روزی که میگذرد، کشاورزی ایران یک روز به مرگ و نیستی نزدیکتر میشود و اگر به زودی برنامهای درست و کارآمد از سوی مسئولان اتخاذ نشود و نیز مردم از به هدر دادن آب خودداری نکنند، ایران هفت هزار ساله تا بیست سال آینده به سرزمینی خشک بدل میشود. فروچالهها، فرونشستها و گسلهایی که در اراضی کشاورزی شاهدیم فریاد میزنند که روز مرگ کشاورزی فراخواهد رسید. هنر نیست سالانه ۱۰ میلیون لیتر شیر تولید کنیم، در حالی که بیش از ۹ میلیون لیتر آن آب و فقط با خواص آب باشد و برای آن میلیونها مترمکعب آب مصرف شود.
شایسته نیست در هر هکتار زراعت چند هزار متر مکعب آب مصرف شود تا 3 تن محصول به دست آید. شاید راههای بهتری وجود داشته باشد.
شایسته است برای فرهنگسازی این نوشته را به اشتراک بگذراید که این مسئله بسیار نگرانکننده و مهم است. شاید که مردم از بههدر دادن آب در کشور خودداری کنند؛ هر گامی، هر چقدر هم کوچک باشد، گامی موثر خواهد بود.
ابوالقاسم گلباف ـ کارشناس بخش کشاورزی
انتهای پیام/