توطئه انگاری؛ فرار از مسئولیت مهاجرت نخبگان
سالها پیش و در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، هنگامی که موج مهاجرت نخبگان پیش آمده بود رئیس دفتر وقت رئیس جمهور و وزیر علوم آن زمان با بیان اینکه در مقابل مهاجرت نخبگان ایرانی، نخبگان خارجی همه به ایران میآیند، فرایند رخ داده شده را تبادل نخبگان نامید و گفت که این تبادل هیچ اشکالی ندارد و نشاندهنده وجود ارتباط نزدیک میان جامعه ایران و جوامع دیگر است.
اخبار سبز کشاورزی؛ البته این مقام دولت محمود احمدینژاد هیچگاه توضیح نداد که در ازای دهها نخبهای که از ایران به خارج از کشور مهاجرت میکنند، چند نخبه غیرایرانی وارد کشورمان میشود.
واقعیت این است که در ازای مهاجرت نخبگان ایرانی، هیچ نخبه و دانشمندی از کشورهای دیگر وارد ایران نمیشود و از این بابت نامگذاری تبادل برای مهاجرت نخبگان ایران کار چندان قابل پذیرش نیست.
از آن هنگام و حتی پیش از آن هم در زمان حکومت پهلوی، موضوع فرار مغزها برای مقامات ایرانی مهم و قابل توجه بود و حتی در زمان حکومت پهلوی هم میان اینکه کسانی که با حکومت پهلوی مخالف هستند گذرنامهشان را بگیرند و از کشور بروند، با اینکه کشور به نحوی اصلاح مسیر کند که بتواند حداکثر نخبگان را در میهن خود نگاه دارد، اختلاف نظر زیادی وجود داشته است.
اکنون نیز مقامات حکومت جمهوری اسلامی واقعا نمیدانند که مهاجرت نخبگان را باید توطئه دشمنان و با هدف از بین بردن و توان فکری و ظرفیتهای علمی کشور توصیف و با آن مقابله کرد یا مهاجر نخبگان ایرانی به طور کلی رویداد مبارک و خوبی است و نشان میدهد که دنیا به ظرفیتها و توان علمی و تواناییهای نخبگان ایرانی نیاز دارد.
در این میان، دیدگاه عجیب و دیگری هم مطرح شده و آن اینکه برخی آژانسهای مسافرتی برای جذب و مهاجرت نخبگان با خارجیها هم دست شدهاند و توطئه کردهاند مقامات جمهوری اسلامی ایران در این باره توضیح میدهند که عدهای برای انجام مهاجرت سازمان یافته نخبگان از کشورمان توطئه کردهاند و باید با این اقدام مقابله کرد.
آنان در این باره توضیح میدهند که دفاتر مهاجرتی یاد شده مثلا هزینه تمام شده برای انجام امور اداری کنسولی مهاجرت را تا 70 درصد کمتر از نرخ تمام شده آن دریافت میکنند و از این بابت به افزایش مهاجرت نخبگان کمک مینمایند.
البته این اخلاق قدیمی مدیران جمهوری اسلامی ایران است که ناکامیهای خود را به توطئهها و دستهای خارجی نسبت دهند و دیگران را در بروز ناکافیهای خود مقصر بدانند.
البته مقامات ایرانی این را هم بیان میکنند که آمار مهاجرت در کشورهای پیشرفته مانند آلمان، از ایران بالاتر است و با این اظهارات، احتمالا مقامات ایرانی میخواهند به مردم کشورمان یادآوری کنند که اوضاع ما از جهت فرار مغزها، چندان هم بد و نگران کننده، نیست.
البته این اظهارات موقعی مطرح شده که برخی وزیران کابینه دولت پیشین ادعا کردند که از هر 5 دانشجوی فوق لیسانس یا دکترا، دست کم 2 نفر ایشان علاقهمند یا در تدارک مهاجرت به خارج از کشور است و به همین دلیل قائم مقام بنیاد ملی نخبگان از وجود طرحی خبر داد که با همکاری مقامات پلیس از مهاجرت سازمان یافته نخبگان جلوگیری میشود.
همین قائم مقام تصریح کرده است که سالانه دو هزار نفر از مهاجرت کردگان دوباره به میهن باز میگردند.
معلوم نیست اگر تعداد مهاجرانی که به کشور باز میگردند این قدر زیاد است چرا مهاجرت عادی یا سازمان یافته نخبگان ایرانی تا این حد با اهمیت شده است؟ آیا تعداد کسانی که مهاجرت میکنند چندین برابر کسانی است که به کشور بازمیگردند؟
مقاماتی که با این پیش فرض به موضوع مهاجرت نخبگان نگاه میکنند آیا واقعا دست و توطئه خارجی را در این باره موثر و مهم میدانند؟
همین چند روز پیش زلفی گل، وزیر علوم تحقیقات و فناوری، توضیح داده بود که یکی از بزرگترین مشکلات نخبگان، موضوع اشتغال است در واقع اگر جایگاه نخبه پذیرفته شود آن گاه محل کار او باید جایی باشد که یافتههای علمی در مرزهای دانش، به دستاوردهای فناوری تبدیل شود و این امر تاکنون محقق نشده است.
در نشستی که رهبری با نخبگان داشتند هم به همین بیتوجهیها و آماده نبودن زمینه جذب نخبگان اشاره شده بود این امر نشان میدهد که برای حفظ نخبگان و استفاده از توان ایشان برای ایجاد توسعه در کشور، به چیزی خیلی بیشتر از پلیس و توطئه انگاری مهاجرت و متهم کردن دستهای بیگانه به جذب مغزهای ایرانی نیاز است. مقامات ایرانی باید بفهمند که دوران توطئه انگاری و متهم سازی عوامل موهوم به اقدام علیه ایران سپری شده و حالا کسی این داستانهای تخیلی را باور نمیکند، هر چند که این داستانها با هیجان نقل شود و برای اثبات آن دلیل ریز و درشت و پشت سر هم قطار شود.